بسیاری از والدین در موقعیتهای مختلف با دروغهای بزرگ و کوچکی از طرف فرزندان خود مواجه میشوند و شاید ندانند دلیل این دروغگوییها و راه مواجهه با آنها چیست؟!
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، بسیاری از والدین در موقعیتهای مختلف با دروغهای بزرگ و کوچکی از طرف فرزندان خود مواجه میشوند و شاید ندانند دلیل این دروغگوییها و راه مواجهه با آنها چیست؟! دروغ گفتن کودکان در سنین مختلف میتواند دلایل متعددی داشته باشد که آگاهی والدین از این دلایل، کمک بزرگی برای اصلاح این رفتار نادرست کودکان خواهد بود. از این رو، در ادامه این مطلب با مهمترین دلایل دروغگویی در سنین مختلف و بهترین راههای مواجهه با این رفتار آشنا میشوید.
کودکان نوپا: اولین دروغهای جزیی
والدینی که دارای فرزندان دوقلو هستند، معمولا میتوانند به راحتی تشخیص بدهند کدام یک از آنها پوشکش را کثیف کرده و پی بردن به این مسئله نیز اساسا کار چندان سختی نیست. با این حال، متخصصان با دوقلوهای ۲ سالهای مواجه شده اند که اگر در چنین شرایطی از آنها درباره کثیف بودن پوشک شان سوال کنید، هر دو سریع یکدیگر را به کثیف بودن پوشک متهم میکنند. در واقع، آنها نمیخواهند روند تعویض پوشک و شستشو را سپری کنند و برای رسیدن به هدف شان دروغ میگویند. این دروغهای جزیی برای حفظ منافع خود، اولین نوع از دروغهایی هستند که میان کودکان نوپا رواج دارند.
همان طور که همه مادران دارای کودکان نوپا تجربه کرده اند و میتوانند این قضیه را تصدیق کنند، کودکان ۳ ساله و بعضا ۲ ساله دروغهای خیلی ریزی به والدین شان میگویند و اعمال خودشان را انکار میکنند، فقط و فقط به این هدف که چیزی را مطابق میل شان به دست بیاورند. به نظر متخصصان، معنایی ندارد که کودکان نوپا را به خاطر تحریف حقیقت مجازات یا تنبیه کنید، زیرا آنها هنوز درکی نسبت به اشتباه بودن رفتارشان ندارند. برای مثال، اگر یک کودک ۲ ساله به آزار دادن موجوداتی مانند گربه اصرار دارد و این اتفاق را به دوست خیالی اش نسبت میدهد، بهترین واکنش این است که به او بگویید: «گربه هم مثل همه موجودات دارای احساس است.»
در واقع، شما نباید قضیه را به یک مشاجره اساسی تبدیل کنید تا کودک صریح اظهار کند شخص خودش مقصر است. بهترین راهکار این است که ابتدا از تبدیل شدن ماجرا به یک زورآزمایی بین خودتان و کودک جلوگیری کنید، مثلا به جای این که بگویید «چه کسی گلدان را شکسته است؟»، بگویید «نگاه کن! گلدان شکسته است!» در واقع، اگر با عصبانیت کودک را مورد اتهام قرار دهید، سریع یک دروغ خواهید شنید.
کودکان پیش دبستانی: آدمهای کوچک، داستانهای عجیب
داستانهای عجیب کودکان پیش دبستانی در بعضی موارد میتوانند صرفا یک بازی خیالی باشند و در بعضی مواقع هم به فکرهای مبتنی بر امیال مرتبط شوند، مثلا کودکی را فرض کنید که میگوید خواهر خیالی اش هرگز قارچ نمیخورد، چون در واقع خودش از قارچ متنفر است، ولی مجبور است این غذا را بخورد. با این حال، متخصصان میگویند اصرار کردن کودکان پیش دبستانی مبنی بر این که جهانی خیالی شان کاملا واقعی است، اصلا غیرعادی و خطرناک نیست. این اصرار حتی نوعی دروغ به معنای منفی کلمه نیز محسوب نمیشود. وقتی فرزند شما اصرار میکند «دوست» خیالی اش کاملا واقعی است، فقط اهمیت، برجستگی و ژرفای تصاویر مربوط به دوستان خیالی اش را به شما انتقال میدهد.
اگر یکی از این داستانهای عجیب و شاخدار واقعا شما را آزار میدهد یا به دردسر میاندازد، بسیار مهم است که قبل از هر اقدامی همه چیز را مد نظر قرار دهید. اگر به نظر میرسد کودک شما کاملا شاد است و روابط واقع گرایانهای در زندگی اش با این افراد خیالی، اما مهم دارد، نباید نسبت به خیال پردازی او واکنش منفی نشان بدهید یا نگران قضیه شوید. بعضی متخصصان درباره این حالت میگویند خیال پردازی کودکان دقیقا همان کار رایجی است که پیش از اختراع تلویزیون به سرگرم شدن آنها کمک میکرد. به یاد داشته باشید بعضی موارد که در نظر بزرگسالان عجیب و نگران کننده به نظر میرسند، به سادگی فقط یکی از شیوههای پردازش ایدههای جدید در ذهن کودکان هستند.
کودکان دبستانی: آنها دلایل خودشان را دارند
احتمالا شما هم کودکان دبستانی را دیده اید که برای جلوگیری از مقصر شناخته شدن برادر یا دوست صمیمی شان تلاش میکنند و حتی در این راه دروغ میگویند. به نظر متخصصان، این کار واقعا تحول مهمی را در تکامل ذهن کودکان نشان میدهد؛ به دست آوردن قابلیت لازم برای گفتن دروغ «سفید». این دروغها با هدف منفعت رسانی به انسانهای دیگر یا جلوگیری از آسیب دیدن احساسات آنها انجام میگیرد. به گفته متخصصان، این دروغها سطح خاصی از آگاهی اجتماعی و حساسیت اجتماعی را نشان میدهند. با این حال، مواردی از دروغگوییهای کودکان دبستانی نشان میدهد آنها هنوز هم گاه به گاه به دروغهای نه چندان سفید متوسل میشوند.
در واقع، کودکان در این دوره سنی بر اساس طیف وسیعی از دلایل قابل فهم و حتی قابل بخشایش دروغ میگویند. برای مثال، آنها حتی در مواردی که احساس میکنند فراتر از ظرفیتها و قابلیتهای واقعی شان تحت فشار قرار گرفته اند، باز هم از ناامید کردن والدین شان یا مجازات و تنبیهی که در انتظارشان است، میترسند. پس مثلا اگر کودک دبستانی شما با درس ریاضی مشکل داشته باشد، ممکن است اصرار کند اصلا در خانه تکلیف ریاضی برای انجام دادن ندارد. بنابراین، پیش از این که کودک را با هدف تنبیه به اتاقش بفرستید یا تماشای تلویزیون را برایش ممنوع کنید، سعی کنید بفهمید چه عاملی او را به دروغ گفتن وادار کرده و در ادامه دلایل او را برای این کار با دقت بررسی کنید.
کودکان ۸ تا ۱۲ ساله: رشد سریع و بسط دادن حقایق
کودکان در این دوره سنی به درک مشخصی از حقیقت و دروغ میرسند و ایدههای قابل قبولی در مورد آنها دارند، اما هنوز در مقابل فضای خاکستری میان حقیقت و دروغ کاملا ساده لوح هستند. در ارتباط با این فضاهای خاکستری، این کودکان نسبت به تفسیر کردن تمام جزییات در زندگی شان شدیدا مستعد میشوند و رفتارهای جدیدی از خودشان نشان میدهند. پس اگر فرزندتان به تازگی طوری با شما رفتار میکند که تا همین یکی دو سال گذشته این طور نبوده و خصوصا موارد خاصی را از شما پنهان نگه میدارد، اصلا نباید تعجب کنید. این پنهانکاریهای جدید اصلا به معنای عدم صداقت یا افتادن کودکان در مسیر نادرست نیستند.
در واقع، این رفتارها فقط روندهای رو به رشد بلوغ را در کودکان ۸ تا ۱۲ ساله نشان میدهند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که به نظر متخصصان، فرزندانی که در سنین ۱۳ تا ۱۴ سالگی همه چیز را به والدین شان میگویند، اساسا در حال رشد کردن و رسیدن به بلوغ نیستند. البته همان طور که کودکان به مرور زمان استقلال بیشتری به دست میآورند، ممکن است بخواهند از این استقلال در مسیر نادرستی بهره بگیرند. برای مثال، بعضی والدین به فرزندشان در زمینههای تحصیلی اعتماد میکنند و مسئولیت را بر عهده خود او میگذارند و همه چیز هم طوری پیش میرود که گویا هیچ مشکلی وجود ندارد، اما در نهایت میفهمند فرزندشان فقط به آنها دروغ گفته و اصلا مسئولیت پذیر نبوده است.
به گفته متخصصان، دروغهای گاه به گاه درباره تکالیف مدرسه، کارهای خانه یا مسواک زدن در این دوره سنی غیرعادی نیستند، اما بهترین واکنش والدین در چنین مواردی این است که نارضایتی خودشان را نسبت به این رفتارها اظهار کنند. با این حال، اگر کودکان در این دوره سنی به طور منظم و همیشگی دروغ بگویند، باید نزد متخصصان حوزه سلامت روان بروند. بعضی کودکان در این دوره سنی شدیدا اضطراب دارند و نمیتوانند بعضی موقعیتها را مدیریت کنند، در نتیجه برای کنترل اوضاع دروغ میگویند. این دروغها میتوانند نشانههایی مبنی بر وجود عوامل استرس زای مهم در زندگی کودکان باشند. البته برخی کودکان باهوش نیز از دروغگویی به عنوان نوعی تاکتیک برای رسیدن به اهداف شان استفاده میکنند.