رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران گفت: برنامه ۵ ساله سوم رویکردهایشان به سمت تحقق آرزوهای شهری انسان محور باشد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، شهربانو امانی در جلسه علنی روز یکشنبه در نطق پیش از دستور بر توسعه شهر بر اساس نگاه انسان محور تأکید کرد و گفت: برنامه سوم در کمیسیونهای تخصصی در حال بررسی است و امیدواریم برنامه ۵ ساله آرزوهای شهری انسان محور را محقق کند.
در زیر مشروح نطق امانی را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت هیات رییسه و اعضای محترم شورا
و با سلام خدمت اهالی رسانه و خبرنگاران عزیز که درخواست دارم توجه ویژهای به این مطلب بکنند.
بنا به کشفیات باستان شناسی سالهای اخیر، تهران قدمتی حداقل ۷ هزار ساله دارد و در گذرِ این تاریخِ چندهزارساله، نهایتا از نوروز ۱۱۶۵ شمسی، یعنی ۲۳۲ سال پیش، گویِ سبقت را از سایر شهرهای بزرگ و پایتختهای پیشین ربود و پایتخت ایران شد.
طی ۵۰۰ سال گذشته، از زمانی که توجههایِ حاکمیتی به تهران جلب شد، تهران، دستخوش سه دورهیِ عمده در تحولات شهرسازی بوده است.
دو دورهیِ نخست آنرا میتوان با کلیدواژههای «حصارِ طهماسبی (عصر صفوی)» و «حصارِ ناصری (عصر قاجار)» بازشناخت. در این دو دوره که چهارصدسال به طول انجامید، تهران همچنان به باغها و آب و هوای خوب، معروف و مشهور ماند و یک دلیل مهمِ پایتخت شدنش در نوروزِ ۲۳۲ سال پیش نیز همین بود و البته در ۱۴ مهر ۱۱۰ سال پیش نیز، در متمم قانون اساسی مشروطیت، سندِ مکتوب شد.
لکن دورهیِ سومِ تحولات در تهران، مربوط میشود به ورود خودرو در این شهر که شاید کلیدواژه اصلی آن، همین «خودرومحوری» است. دورهای که شهر را با چنان چالشهایی مواجه کرد که بارها سخن از انتقال پایتخت به میان آمد.
وقت و ضرورتِ آن رسیده که به دورهیِ جدیدی در شهرسازی تهران فکر کنیم و با اتکا به تجربهیِ جهانی، کلیدواژهیِ آنرا، «تهرانِ انسان محور» انتخاب کنیم.
همکاران عزیز، توسعه «انسان محورِ» شهرِ تهران، از اهداف و آرزوها و البته الزاماتِ مشترکِ ماست.
توسعه «انسان محور»، یعنی مدیریت و توسعهیِ شهر بر پایه نیازهای واقعی انسانها. نه ماشین ها، نه بناها و نه ساختارها. درنگاه اول، به نظر میرسد که خودروها، ساختارها و بناها نیز، خود، نمودی از نیازهای انسان شهرنشین هستند، ولی نباید فراموش کنیم که آنها، ذاتا، خودِ نیاز نیستند، بلکه راهحلهایی برای نیازهای واقعی هستند. نیاز به تحرک، نیاز به سکونت، آسایش، آرامش و رشد.
رویکرد «انسان محور»، از دل تجربیات و مشاهدات فراوانی حاصل شده که طبق این تجربیات، عمده راه حلهای قرن ۱۹ و ۲۰، راه حلهایی پایدار به نیازهای انسان شهرنشین نشدند!
این رویکرد، توصیه اش، بازگشت به گذشته است. الگوگیری از راه حلهای شهرسازی قدیم که سابقه هزاران ساله دارد و بهره گیری از آنها برای نیازهای بنیادین انسان شهرنشین فعلی. تلفیقی از سنت و مدرنیته.
مجموعه این نگرشها و تلاشها، به خلق مفهومی به نام «نوشهر گرایی» یا «NEW URBANISM» منتج شده است که مبنایِ شهرسازیِ شهرهایِ کشورهای توسعه یافته است. شهرهایی که به رشد پایدار و همیشگی میاندیشند نه به رشدهای موقت. برای پایدار و همیشگی بودنِ رشد و پیشرفت، انتخاب راه حل و ابزار، بسیار مهم است. نوشهرگرایی، راه حل هایِ «انسان محور» را که از شهرسازی قدیم الگوبردای شده است، پیشنهاد میدهد.
نوشهرگرایی دو پایه اساسی دارد. TOD و TND.
TOD، یعنی «توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی»، که با ابزارهای سلبی و ایجابی، شهر را پیاده پسند و پیاده مدار میکند و TND، یعنی «توسعه سنی محله»، که هویت و فرهنگ محلات را حفظ میکند.
به این دو مدل، مدیریتِ داده-محور شهر (هوشمندسازی) و بهره گیری ازمنابع و انرژیهای پاک را نیز بیافزاییم، نوشهرگرایی کامل میشود.
نوشهرگرایی، با TOD آغاز میشود، زیرا معضل اصلی شهرها، مشکلاتی است که راهحلهای خودرو-محور بر شهرها تحمیل کردهاند. مانند آلودگی، ترافیک و گسست اجتماعی شهر.
TOD، از طرفی، حمل و نقل عمومی را در نوکِ پیکان توسعه قرار میدهد و از طرفی، بارگذاریهای شهر را سنجاق میکند به سیستم حمل و نقل عمومی. اطراف ایستگاههای حمل و نقل عمومی، زونهای با شعاع ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ متری تعریف میکند که به زونهای TOD شناخته میشوند و درون این زونها، انجام یک مجموعه اصلاحات را لیست میکند تا محدوده زون، بیش از خودرو، برای عابر پیاده و دوچرخه سوار، جذاب باشد. TND نیز، در درون زونها، به احیای بافت محلی و فرهنگی زون میپردازد. در شهر تهران، هر محله، معمولا شامل ۱ یا ۲ زون TOD است.
پیاده سازی TOD، فقط زمانی محقق میشود که افراد شهر، قانع شوند که با یک پیاده روی «راحت، جذاب و امن» به مدت حداکثر ۵ دقیقه، به ایستگاه مترو یا BRT میرسند و با استفاده از یک سیستم یکپارچه، با کیفیت و سریعِ حمل و نقل عمومی، به ایستگاهی دیگر خواهند رسید که تا مقصد نهایی شان، ۵ دقیقه پیاده روی «راحت، جذاب و امن» دارند.
تراکم اصلیِ منازل، محلهای کار و بازارها و محلهای خرید، باید در فاصله نزدیکِ ایستگاههای مترو یا اتوبوسِ پرظرفیت باشد و لازمه این کار، تلفیق «طرح تفصیلی» و «طرح حمل و نقل عمومی» شهر است و به نظر میرسد طرح تفصیلی آینده تهران، باید کاری مشترک باشد بین بخش شهرسازی و بخش حمل و نقل شهر تهران و از انحصار بخش شهرسازی درآید.
طبق TOD، کوچهها و خیابانهای هر زون نیز باید اصلاح شوند تا برای عابران پیاده و دوچرخه سوارها، "راحت و جذاب و ایمن" باشند. معابر شریانی نیز، علاوه بر پیادهها و دوچرخه ها، باید سیستم حمل و نقل اتوبوسی یا تراموایی را پشتیبانی کامل کنند.
TOD با بکارگیری اصول ۸گانه خود، و با بهرگیری از مفاهیم کمکی مانند شهرسازی تاکتیکی (TACTICAL URBANISM)، خیابان کامل (COMPLETE STREET) و توسعه سنتی محلات (TND)، بخش اعظمِ نوشهرگرایی را به ارمغان خواهد آورد و شهری "انسان محور" خواهد ساخت.
توجه همکاران عزیز را به این نکته مهم جلب میکنم که TOD، یک رویکرد است، یک پارادایمِ جدید در نگاهِ به شهر است و برخلاف تصور موجود، یک یا چند پروژه نیست.
طبق مصوبه شورایعالی شهرسازی، زین پس، طرحهای تفصیلی شهرها باید بر اساس رویکرد TOD، بازنگری شوند و این نوید بزرگی است که ما را به تهرانی «پیاده پسند» و «انسان محور» رهنمون میسازد. شورای اسلامی شهر تهران و شهرداری محترم، باید کلیه طرحها و برنامههای بالادستی خود را، با این ملاحظه، معیار کنند.
بجز توسعه حمل و نقل عمومی، یعنی مترو و اتوبوس که همراهی دولت را میطلبد، محل تامین سایر هزینههای پیاده سازی TOD در دلِ خودِ این توسعه نهفته است.
همکاران گرامی، در حال بررسی برنامه ۵ ساله سوم هستیم. از کمیسیونهای مربوطه، انتظار دارم که رویکردهای گذشته را به کناری نهند و برنامه ۵ سالِ آتیِ شهر را با اهداف و آرزوهای «انسان محورانه یِ» مردم شهر بسنجند. بررسی انطباق "برنامه سوم" و "توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD) "، به طور مشخص، برعهده کمیسیونهای حمل و نقل، شهرسازی و بودجه است و کمیسیونهای محترم فوق، بخش عمدهای از آینده تهران را رقم خواهند زد.
انشالله که با تصمیمهایِ آیندهسازمان، دورهی جدیدی از تهران را با محوریت انسان، رقم بزنیم.