به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مجتبی زارعی، عضو هیئت علمی اندیشۀ سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در چهارمین همایش ملّی «مردم سالاری دینی، جهان اسلام و غرب» در دانشگاه شهید بهشتی گفت: نفت پایگی که پهلوی با آن کشور را اداره کرد و الگوی توسعه پهلوی بر این مبنا چیده شد از مردم سالاری و دموکراسی بی نیاز بود. به جای مردم ۲ دستگاه پر قدرت اعمال اراده می کردند؛ ارتش و بروکراسی که هر دو در یک ساخت سیاسی و اجتماعی جمع می شدند. این گرفتاری بروکراسی را امروز نیز در جمهوری اسلامی داریم. استقلال سیاسی مردم محقق شد اما در سایر وجوه ایفای نقش مردم اشکالاتی به وجود آمده است. در نتیجه بیم این می رود که نظریه جهوری اسلامی و مردم سالاری دینی هم تهدید شود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه در دوران رژیم پهلوی ساختار حکومت براساس نفت و تکیه بر قدرت حاصل از فروش نفت بود و اعتقادی به مشارکت مردمی وجود نداشت، عنوان کرد: در دوران پسا پهلوی یک انسان جدیدی متولد شد. انسانی که در سرنوشت خودش مشارکت می کند و مسئولیت می پذیرد و نشاط سیاسی دارد. یک روح جمعی جدیدی متولد شد که اراده جمعی ای را از خود متبلور کرد. نظریه جمهوری اسلامی و نظریه مردم سالاری دینی یک نظریه واحد اند از مرحله اجمال به مرحله تفصیل. دوران امامت امام (ره) را دوران زعامت و ولایت اجمالی انقلاب می دانیم. چون شرایط زمانی و مکانی امام با شرایط فعلی متفاوت بود و در مرحله تثبیت انقلاب بودیم.
وی سپس اظهار داشت: دوران بعدی را می توان زعامت تفصیلی و تمدنی نامید که در راستای آن در ۵ مرحله معروفی که رهبری بیان کردند رسیدن به تمدن اسلامی مطرح می شود. در دوران مردم سالاری تفصیلی پیچیده تر شدن جامعه، شکل گیری جنبش های اجتماعی انتقادی نسبت به گفتمان توسعه، تکثر رسانه ها، بیان نظریات مختلف در باب حکومت اسلامی و ... را شاهد هستیم. به لحاظ هستی شناسی و انسان شناسی و ارزش شناسی تفاوتی میان نظریه اجمالی و تفصیلی مردم سالاری دینی وجود ندارد. چون امام و رهبری هر دو آزادی را با فطرت نسبت می دهند و به کرامت انسان می رسند. کرامت انسانی که باید کار افزا و قدرت افزا باشد.
زارعی ادامه داد: امام می گوید موضوع علمِ انبیا و دولتِ انبیا، انسان است. به همین کیفیت رهبر انقلاب هم نکات مهمی دارند. در آینده شرایط پیچیده تر می شود چه بسا نظریه مردم سالاری دینی شکل جدیدی پیدا کند. امام و رهبری به بعثت پیامبران ارجاع می دهند. در روایت آمده که پیامبر می فرماید بشر قبل از بعثت، رُعَاةَ اَلْإِبِل بود و بعد از بعثت رُعَاةَ اَلشَّمْس. رها شدن از محسوسات و توجه به سایر ساحات انسان، بشر را که تمام توجه اش به شتر محدود بود به توجه به شمس به مفهوم اسلامی و شرعی کلمه ارتقاء داد.
وی همچنین گفت: همان طور که در تفسیر آیت الله جوادی آملی از آراء امام آمده، تحول انسان سیاسی که دوران نقل سمعی را گذرانده – قبل از مرحوم وحید بهبانی – بعد به رابطه مقلِد و مقلَد تبدیل شد. امام آمد و این رابطه را به رابطه امام و امت تبدیل کرد. رهبر انقلاب در ادامه آمد و این رابطه را از حالت امام و امت به رابطه تفصیلی، تمدنی و شبکه ای گسترش داد. در دوران تفصیل جامعه تخصصی تر می شود در نتیجه به صورت شبکه ای در می آید. از آن جا که امام و رهبری انسان سیاسی را خلیفه الله می دانند، تصرف در سیاست و مشارکت هم استخلافی است و بر خواسته از ذات حق است و مراتبی و تشکیکی است. این نقدی است بر بحث دوپارگی مشروعیت.
عضو هیئت علمی اندیشۀ سیاسی دانشگاه تربیت مدرس خاطرنشان کرد: مردم سالاری دینی یک ترکیب اضافی نیست. بیان صریح رهبری انقلاب این است که اسلام گرایی و مردم گرایی دو چیز جدا نیستند. در سنت الهی مردم و جمهورِ مردم، ودیعه و امانت الهی اند. چطور می شود آن ها را سوا دانست و از ترکیبی امتناعی صحبت کرد؟ رهبر انقلاب چند مقوله جدید وارد مردم سالاری کرده اند. علاوه بر حق انتخاب و حق مشارکت، حق مخالفت را اضافه کردند. چیزی که در جوامع غربی از آن به آزادی منفی یاد می شود. امام میزان را رأی مردم فرمودند و رهبر انقلاب آن را به حق الناس ارتقا دادند. ابعاد حق الناس نیز متفاوت است که به نوعی نظارت استصوابی جز حقوق ناس تلقی می شود.
وی اضافه کرد: ایشان عنصر کارآمدی را نیز به مردم سالاری اضافه کردند که بدون این عنصر اتفاقاً نمی توانیم حکومت کنیم. چون معصوم هم اگر بالای سر کار باشد بدون مردم کار به سقوط می کشد. در سفر به کرمانشاه ایشان متعرض روشی نوع اداره ریاستی قوه مجریه و ویژگی ای که در پارلمان است شدند. مردم بعد از انتخاب کردن چگونه باید نظارت کنند؟ رهبر معظم انقلاب در حوزه اینترنت و نقش آن در دموکراسی، کرسی های آزاداندیشی، پول های کثیف و وارد شدن آن ها در چرخه دموکراسی و ... نیز مباحثی را مطرح کردند. و بالاخره رهبر انقلاب برای حقوق ناس، اصل آتش به اختیار را مطرح کردند. چون ممکن است بروکراسی بر اراده ملی غلبه پیدا کند.