در سی امین سالروز انتشار پیام حضرت امام خمینی (ره) خطاب به روحانیون سراسر کشور، آنچه بر خود لازم دانستم نگارش عریضهای بود هرچند مختصر، تا انشاالله تکلیف شرعی خویش را ادا شده بدانم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمدحسین صبوری*؛ در سی امین سالروز انتشار پیام حضرت امام خمینی (ره) خطاب به روحانیون سراسر کشور، آنچه بر خود لازم دانستم نگارش عریضهای بود هرچند مختصر، تا انشاالله تکلیف شرعی خویش را ادا شده بدانم.
احتمالاً تمام بزرگواران و طلاب محترم در غنای مباحث و آرای مرجع مجاهدی همچون سید روح الله موسوی الخمینی یقین دارند؛ تا نگارنده بتواند از «منشور روحانیت» به عنوان مانیفست جامعی در باب حوزههای علمیه نام برد.
تردید نیست که روحانیت اصیل شیعه، شأن خود را در جهاد و مبارزه نه تنها فراموش نساخته، بلکه در میادین گوناگون مبارزه، انقلاب و اصلاح، همیشه در صف اول قرار گرفته و برای هزینههای مسیر پیشقدم بوده اند.
این «مشعل مقدس» از دیرباز تاریخ اسلام، دوران متفاوتی را به جهت میزان تأثیرگذاری پشت سر گذاشته است. گاهی در انفعال مطلق گوشهای از حجره را برای خوانش دروس فقه انتخاب کرده، و گاهی نیز به "فقه و اجتهاد" جنبهی عینی و عملی بخشیده و در تمامی زوایای زندگی بشر به تئوری واقعی و کامل ادارهی انسان از گهواره تا گور تبدیل کرده است.
مبلغینِ معمّم اسلام، با مطالعهی «منشور روحانیت» متوجه خواهند شد که «همهی توطئههای جهان خواران برای این بوده است که ما نگوئیم اسلام، جوابگوی جامعه است»؛ و در این مسیر هیچ اتفاقی به قدر غفلت و کاهلی حوزه علمیه نتوانسته و نخواهد توانست به تحقق آن مدعا کمک کند.
رنج آور است دیده و شنیدهایی که وجه غالب حوزههای علمیه را نه تنها معرّف «پایگاهی محکم در برابر حملات و انحرافات و کجروی ها» نیست، بلکه به تریبونی جهت تقویت بدعتهای متحجرین بدل ساخته است!
آیا جز این است که عدم نقش آفرینی جدی حوزههای علمیه در معادلات عینی و ملموس جامعه و سیاست را باید در ساختار مدیریتی و نگرشی حوزهها جست و جو کرد؟
آیا جز این است که برای گریز از خطر احتمالیِ واتیکانیزه شدن حوزه ها، طلاب جوان باید نقش خود را در مقابله با «تفکر اهل جمود» تعیین کرده و علیه منطقی که فقاهت را «غرق شدن در حصار احکام فردی و عبادی» میداند به پا خیزد؟
امروزه حوزههای علمیه با چالشهایی مواجه اند که نیاز است هر چه زودتر برای حل آنها چاره اندیشی و پاسخ داده شود که دروس و علوم اصلی حوزههای علمیه چه نسبتی با ابهامات و نیازهای تودهها دارد؟
مدیران و اساتید حوزهها در شاخص گذاری برای تربیت نسلهای جوان روحانیت، تا چه میزان به خصوصیاتی نظیر «زهد»، «ساده زیستی»، «شجاعت»، «مقابله با پول پرستی و سرمایه داری» و «خطر تحجرگرایی» توجه داشته است؟
مجموعهی پاسخهای سؤالات پیش رو، ما را به قضاوت روشنی میرساند که اکنون حوزههای علمیه در «استمرار اسلام انقلابی» با چه کارنامهای روبروست.
اکنون بازشناسی «تاریخ بیش از هزارساله تحقیق و تنبع علمای راستین اسلام» در جامعهی شیعیِ ایران، عمیقاً محتاج آن است که، که نسلهای مختلف حوزههای علمیه متأسی از پیام حضرت امام به روحانیون در سال ۶۷، جای خود را در دو قطبی «اسلام ناب و اسلام آمریکایی» پیدا کرده و انتخاب کنند قرار است طریق «روحانیت بی درد و بی مسئولیت» را طی کنند، یا «روحانیت مبارز و انقلابی»؟
به عنوان عضو کوچکی از بدنهی دانشجویی یقین دارم که احیای پیام فراموش شدهی حضرت امام (ره) جز به دست حوزویان و با اجماع گسترده در راه اندازی نهضتهای بازخوانی مقدور و میسر نخواهد بود.
به امید عزت و سرفرازی ابدی روحانیت اصیل و انقلابی تشیع.
*دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.