گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محسن عبداللهیخلج؛ فراگیری علوم در رشتههای مختلف از قرنهای گذشته مرسوم بوده است. اما در قرون جدید با شکلگیری تحصیلات دانشگاهی، تحصیل همزمان علمهای متفاوت تا حدودی مشکل شده است. با این توصیف، تغییر رشته از فنیومهندسی و علوم پایه و حتی پزشکی به رشتههای علوم انسانی، موضوع جدیدی که در چند سال گذشته رخداده باشد، نیست. این موضوع فقط به دانشجویان دهه گذشته اختصاص ندارد و برخی از اعضای هیئتعلمی حاضر در دانشگاهها نیز در دوران دانشجویی خود و از مقطع کارشناسی به کارشناسی ارشد تصمیم به «مهاجرت به علوم انسانی» گرفتند. در این گزارش به سراغ چند نفر از این اساتید رفتیم که بیشتر از ده سال از تصمیمِ تغییر رشتهشان میگذرد و پیرامون تجربیات آنها درباره این موضوع به گفتگو نشستیم.
چرا تحصیل در رشتههای علومانسانی برای دانشجویان مهندسی جذاب است؟ / روایت مهاجرت
احمدرضا اصغرپور، عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی در دانشگاه فردوسی مشهد است. در مقطع کارشناسی، رشته مکانیک خوانده و سپس به علوم اجتماعی تغییر رشته داده است. وی درباره دلایل این تغییر رشته گفت: دلیل اول ذائقه و علاقه شخصی بود و دلیل دوم علاقه به تأثیرگذاری اجتماعی و تغییر وضعیتی بود که در جامعه خود میدیدم.
استاد دانشگاه فردوسی ادامه داد: سختیی این مهاجرت، طبیعی است. اگر از روی علاقه این تغییر صورت گیرد، سختیی آن نیز دلپذیر میشود.»
وی در پاسخ به اِشکال این مهاجرت گفت: اِشکال خاصی در این موضوع نمیبینم. این، تغییر رشته نیست و تمایل به مطالعه یک رشته دیگر است. اسم آن، تمایل به ادامه تحصیل در رشته دیگری است. ما به دنبال مربوط کردن علوم به یکدیگر هستیم و این موضوع در خود فوایدی دارد. اگر بخواهیم فعالیتهای بینرشتهای انجام بدهیم، کسانی که در دو حوزه جدا درس خوانده باشند، باید وارد این تغییر رشتهها شوند. این اتفاق، برای همه نمیافتد ولی اصل موضوع اشکالی ندارد.
محمدعلی حجتی استاد الهیات و فلسفه در دانشگاه تربیت مدرس است. مهندسی کامپیوتر را در دانشگاه شیراز به اتمام رسانده و برای ادامه تحصیل، رشته فلسفه و کلام اسلامی را برگزیده است. وی به چرایی تغییر رشته اشاره کرد: در رشتههای فلسفه معمولاً این اتفاق میافتد. این مرسوم هست و چیز عجیبی نیست. سابقه تاریخی فلاسفه ما مثل ابنسینا، خواجه نصیر و ... این است که معمولاً ادبیات، زبان عربی و فارسی را میآموختند و سپس وارد طبیعیات میشدند. رشتههای فنیومهندسی و علوم پایه شامل این طبیعیات میشوند. تحصیل در این رشتهها و آشنا شدن با جهان و طبیعت است که ما را برای مراحل بعدی آماده میکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: فلاسفه معمولاً برای سیر تحول فکری به ریاضیات متوسل میشدند که باعث میشود، تکامل ذهنی پیدا کنند. بعد از فراگیری طبیعیات و سپس ریاضیات، به الهیات و فلسفه گرایش پیدا میکنند.
وی خاطرنشان کرد: در دوران ما، تغییر رشته مصادف شد با انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و گرایش به الهیات و علومانسانی زیاد شده بود. یک تعدادی به حوزه رفتند و یک تعدادی نیز به تحصیل در رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها پرداختند. آنها، به دنبال معیشت خاصی و تأمین زندگی رفاهگونه نبودند؛چرا که در رشتههای فنی وضعیت بهتر بود. بیشتر تأمین نیازهای فکری بوده که دانشجویان آن دوران را به این سمت تغییر جهت میداد.
امید مجد کارشناسی مهندسی پتروشیمی را در دانشگاه امیرکبیر گذرانده و بعد از مهاجرت به رشته ادبیات فارسی، اکنون هیئتعلمی این رشته در دانشگاه تهران است. وی به علت تغییر رشته اشاره کرد و گفت: در ادامه تحصیل در مهندسی پتروشیمی حُسنی نمیدیدم. آن سالها کارشناسی ارشد مشتری نداشت، برخلاف امروز که بهصورت خودکار دانشجویان به مقطع ارشد میروند. به ادبیات فارسی علاقه داشتم و تحصیل را در رشتهای که علاقهمند بودم ادامه دادم. مطلقاً به خاطر علاقهام به این رشته آمدم. در آن دوران (۲۴ سال قبل) این مهاجرت به علوم انسانی سخت و از لحاظ اجتماعی سختتر بود. امروز بهتر شده است. در آن مقطع علم را برای علم میخواستم و ترجیح دادم به سراغ ادبیات بروم.
این استاد دانشگاه افزود: کسانی بودند و هستند که از حضور در جهان مهندسی سرخورده شدهاند و به این نتیجه میرسند که اگر قصد ادامه تحصیل دارند، به رشتهای بروند که مورد علاقهشان باشد. رشتههای علوم انسانی مثل روانشناسی، ادبیات، جامعهشناسی و ... جاذبه دارند و باعث کشش دانشجویان به این رشتهها میشود.
وی در پایان افزود: خیلی خوب است که کسانی که علوم انسانی میخوانند از ابتدا ریاضی، فیزیک و هندسه بخوانند. نوع دید و نوع نگاه در علوم انسانی باید تحلیلی و طبقهبندیشده باشد. اگر دانشجویان علوم انسانی ریاضی بیشتری بخوانند در ارتقای ذهنیشان مؤثر است.