بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در واکنش به افزایش دو برابری ظرفیت پذیرش رشتههای علوم پزشکی طی بیانیهای ابراز نگرانی کرد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در خصوص طرح پیشنهادی دوفوریتی افزایش دو برابری ظرفیت پذیرش رشتههای علوم پزشکی و انتقال به داخل دانشجویان توسط مجلس شورای اسلامی بیانیه داد.
متن بیانیه به این شرح است:
باسمه تعالی
انتشار ناگهانی طرح جنجالی افزایش ظرفیت رشتههای علوم پزشکی، آنهم با قید دوفوریت، ما را در بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر آن داشت تا نکاتی را که بهخصوص کمتر به آن پرداخته شده در این باب خاطرنشان نماییم:
۱- معمولا قید دوفوریت برای آن دسته از طرحهایی عنوان میشود که تصویب آنها از لحاظ امکان وقوع خسارت و فوت فرصت و جهات مشابه مستلزم سرعت فوقالعاده باشد. آیا وضعیت کمبود پزشک یا معضل دانشجویان خارج از کشور چنین فوریتی دارد؟ طرحی که قرار است چنین اثرات بلندمدتی داشته باشد و خیلی از پیامدهای آن چندین سال بعد دیده خواهد شد، مگر میتواند بدون بررسی کمیسیون مربوطه و کار کارشناسی دقیق پیگیری گردد؟
۲- متاسفانه در نگارش این طرح، شواهد کافی مبنی بر کار کارشناسی قوی مشاهده نمیشود. فرآیند آموزش رشتههای علوم پزشکی زمانبر است و نتایج آن را در بلندمدت باید دید. آیا چشم انداز و برنامه مناسبی در افق ۵ ساله، ۱۰ ساله و... برای میزان نیروی انسانی فعال حوزه سلامت پیش بینی شده است؟ آیا پیشنهاد «دوبرابر» شدن میزان پذیرش برخاسته از همین پیش بینی است؟ نمیتوان با تنظیم یک شیب منطقی در طول سالیان برای این افزایش اقدام کرد؟ از نمایندگان محترم توقع میرفت در تدوین چنین طرحی، از ظرفیت مرکز پژوهشهای مجلس استفاده میکردند و با پشتوانه پژوهشی قوی به ارائه طرح میپرداختند.
۳- بحث تعارض منافع جامعه پزشکی - و شاید کاملتر جامعه علوم پزشکی - در این مدت جلوی توجه به استدلالهای منطقی و دیده شدن واقعیتها را گرفت هر چند در جای خود موضوع مهمی است. حال میتوان این پرسش را از سوی مخالف مطرح کرد و آن این که آیا ردپای بهره وری افراد و گروههایی در طرح شتاب زده این موضوع دیده نمیشود؟ خصوصا این که اخیرا موضوع دانشگاههای علوم پزشکی خصوصی را پشت سر گذاشتهایم و بحث توجه به مافیای دارو و تجهیزات هم چندی است قوت گرفته است.
۴- بحران مقایسه یک جانبه شرایط کشورمان با دیگر کشورهای دنیا و نیز توجه به شاخصهای کمی در مقابل کیفیت گویا آفتی جدی در تصمیم گیریهای کلان کشور است.
آیا هنگامی که در بیان استدلالهای حامی طرح به الگوهای جهانی از جمله شاخص سرانه پزشک در کشورها استناد میشود، نیاز نیست به چگونگی مسیری که کشورهای فوق در جهت رسیدن به میزان مطلوب طی کردهاند، توجه گردد؟
در انتهای نوشته از تمام حامیان طرح خواستاریم ساعتی را در یک بیمارستان آموزشی گذرانده و از نزدیک کمبود فضا و امکانات آموزشی را در برابر حجم فعلی دانشجویان مشاهده کرده و خود به قضاوت بنشینند.