دانشجویان و طلاب بسیجی اهواز به همراه جمعی از دانشجویان فعال بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران امروز به منظور پیگیری مطالبات کارگران هفت تپه با امام جمعه اهواز دیدار کردند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دانشجویان و طلاب بسیجی اهواز به همراه جمعی از دانشجویان فعال بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران از دیروز، ۱۷ مهر ماه به مدت سه روز، با حضور در اهواز و منطقه هفت تپه، مطالبات مردمی را از مسئولان محلی و استانی خوزستان پیگیری و با خانوادههای کارگران هفت تپه دیدار میکنند.
به همین منظور، این دانشجویان صبح امروز با حجت الاسلام موسوی فرد، امام جمعه اهواز دیدار کردند. در ابتدای این دیدار شرحی از وقایع هفت تپه و پیگیریهای یک ساله گذشته دانشجویان و طلاب داده شد.
دادستانی روی محور درستی پیش نمی رود
مصطفی صادق محمدی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه آنقدر در موضوع کارخانه نیشکر هفت تپه سهل انگاری، بد رفتاری و بی تدبیری کردند که موضوع به مسئله امنیت ملی تبدیل شد، گفت: بعد از این همه افت و خیز می بینیم که امید اسدبیگی، مالک کارخانه که متخلف ارزیست با قید وثیقه آزاد شده و در عوض کارگرهایی که برای در میان گذاشتن دردها به خانه ملت میروند، در میانه راه بازداشت می شوند. این خیلی روند مضحکی است که کارگرها را در منگنه می گذارند.
وی با بیان اینکه دادستانی به جای اینکه به معنای واقعی کلمهاش داد ستان و طرف مردم باشد، عملا مقابل کارگران قرار گرفته، خاطرنشان کرد: دادستانی روی محور درستی پیش نمی رود و متاسفانه همتی از نهاد قضایی برای حل هوشمندانه این موضوع دیده نمی شود.
احترام به کارگر و اغتراضش مطابق همان سیره نبوى است
رضا میثمی، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز در این دیدار با اشاره به سخنان رئیسی مبنی بر اینکه هیچ چیزى بر حکم قضایى نباید تاثیر گذار باشد، گفت: یک مسئلهای که در قوه قضائیه با آن مواجهیم، این است که ضابطین قضایی بر روند دادرسی و احکام تاثیر می گذارند و این را مخصوصا در پروندههای با اتهام یا انگهای امنیتی و ضد نظام شاهد هستیم. متاسفانه تاثیر خواست نیروهای امنیتی بر حکم قاضی مشهود است.
وی با اشاره به اینکه بزرگ مارکسیستهایی که مطالبه کارگری دارد و احترام به کارگر می گذارد، جنابعالی هستید، گفت: مارکسیستها هم دست کارگر را نمیبوسند و اینا همان سیره نبوی است که ما را خوشحال می کند که در این نظام هنوز دو مدل هست. از پیگیریهای شما درباره مسئله کارگرها تشکر و تقدیر میکنیم.
میثمی افزود: احترام به کارگر و اغتراضش مطابق همان سیره نبوى است و امید دارم این امر را از مابقى مسئولان نیز ببینیم. هیچ چیز بدتر از مدیریت غلط و برخورد نامناسب و توهین آمیز با کارگران نیست. کارگر اگر حقوق نگیرد آنقدر مشکل ندارد، تا با او اینطور برخورد کنند. این برخورد با کارگر خطرش از مارکسیسم خیالی دوستان هم بیشتر است.
مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در مورد خصوصى سازى میز گفت: در موضوع خصوصى سازى صرف تغییر مالک جوابگو نیست، اینجا با تعدد مالک مواجه نبوده ایم، مسئله اصلى، شیوه خصوصى سازى است. می گویند اصل خصوصى سازى براى کشور نیاز مبرم بوده است، این درست؛ اما در اقتصاد مریضی که حول آقازادهها، برخورداران و خانوادههای خاص شکل گرفته و اینها شیوههای واگذاری شده ما را متعجب می کند. اصلا مردمی شدن مهم نیست و انگار اصلا به مدل واگذاری صحیح فکر نشده بود.
میثمی با بیان اینکه در کنار این رانت ها، نظارتی هم نبوده و واگذاری ها بدون نظارت قوی و یا بازگشت، جریمه کارآمد رها شده، گفت: حالا بیایند و پوری حسینی، رئیس خصوصی سازی را هم بازداشت کنند، اما این کارخانه ها و معادن که مایملک این مردم بیچاره مستضعف دست دولت بوده، به صورت ویژه به اشخاص خاص داده اند. انچه ما با آن مواجه بودیم بیشتر خصوصىخوارى بوده تا خصوصى سازى.
به گفته او؛ در این شرکتها و کارخانهها اینگونه است کهکارخانه برای دولت ضررده است، اما برای شخصی که ویژه خواری کرده کاملا سودده است، با وام و مزایای اضافه!
میثمی افزود: توقف این رویه و بازنگری در قوانین ضروری است. باید همه موارد واگذاری شده یک به یک حسابرسی و بررسی دقیق شودو اقدام قاطعی برای بازگرداندن اموالی که به غلط واگذار شده صئرت گیرد و سپس گفتگو و بحث برای رفتن به سمت مردمی شدن و تعاونی.
هر کجا شما دیدید می توانید صدای مردم باشید، بنده حمایت میکنم
حجت الاسلام موسوی فرد، امام جمعه اهواز نیز در این دیدار در خصوص مشکل خصوصی سازی گفت: شما فقط هفت تپه را نبینید، چقدر کارخانهها که له شدند و رفتند و خبری هم ازشان نشد. مثلا لوله سازی خوزستان را نگاه کنید پنج هزار کارگر داشته، رسانهای نشد. از این نمونهها در کشور فراوان داریم.
وی با بیان اینکه خصوصی سازی با فرایندی که طی میکند تبدیل به خصوصیخواری شده، ادامه داد: اکثر قریب به اتفاق مواردی که واگذار شده، دردسر ساز شده است؛ که هفت تپه است نمونهای از آن است.
موسوی فرد افزود: روزی که به هفت تپه رفتم، در نمازخانه نزد کارگرها حاضر شدم و نه دفتر مسئولان. آنجا گفتم شما آزادید هر چه میخواهید بگویید؛ که خنیفر هم تازه از مزرعه آمده بود، و من به تاسی از پیامبر اسلام دست این کارگر را بوسیدم و اصلا نمیدانستم که محکوم قضایی بود.
امام جمعه اهواز خاطرنشان کرد: البته مدیر هم مهم است؛ که در همین خوزستان نمونه موفق داشتیم. مدیری که مجموعه صنعتی را با بیست هزار نفر کارگر احیا کرد و واقعا تحول ایجاد کرد. مدیر خوب میتواند اثرگذار باشد.
وی با بیان اینکه مردم هم مهمند و نباید بی تفاوت نباشند، گفت: فرهنگ مردم باید اصلاح بشود و ارتقا پیدا کند.
موسوی فرد افزود: مجموعه دانشجویی و همه ما دنبال این هستیم که اصل نظام را حفظ کنیم، وقتی راس نظام اینطور تشجیع می کند که مطالبه عدالت کنید و شما را تشویق میکند، باید جهت دهیهای ما اصلاح شود.
امام جمعه اهواز خاطرنشان کرد: در دهه هشتاد گاهی کارگران هفت تپه چند ماه چند ماه حقوق نمی گرفتند، اما صدا این طور در نمیآمد؛ این واگذاریها باعث شده به مشکل کارگران اضافه شود.
وی با بیان اینکه هر کجا شما دیدید می توانید صدای مردم باشید، بنده حمایت میکنم، گفت: امروزه متأسفانه مسابقه اشرافی گری راه افتاده. کارگر وقتی می بیند اینجا کسی سی میلیون میگیرد و او سه میلیون، این را نمی تواند تاب بیاورد. در مورد فسادهایی که در کشور اتفاق افتاده، گفتم تا وقتی با کسی که رشوه گرفته هم مثل کسی که رشوه داده برخورد نشود، معنی عدالت محقق نخواهد شد. در خطبهها مکرر حرفم این است. اگر با فاسدی برخورد می شود، طرف دیگری هم دارد که با آن هم باید برخورد شود.
مشکل از ذات خصوصی سازی است و نه شکل خصوصی سازی. گوشت خوک حرام است و بد
بودنش به خاطر اینکه خوشمزه درست نشده نیست. برای مثال فرض کنید واقعا
خصوصی سازی درست رخ بدهد - مطابق آرزوی شما- و مدیران واقعا کاری و
مغزهایی در حد بیل گیتس و استیو جابز هم کنترل این شرکتها را به عهده
بگیرند و نفروشند که بروند خارج و یا خصولتی کنند و... اما بعد چه می
شود؟ آیا مدیر خصوصی اقدام به مدرنیزاسیون شرکت و اتوامسیون و افزایش
بهره وری نخواهد کرد؟ قطعا اینکار را خواهد خواهد کرد و قطعا نسبت به
اخراج و تعدیل نیروی انسانی اقدام می کند و تا بتواند از ربات به جای
انسان در کارخانه استفاده می کند تا سود خود را حداکثر کند و کیفیت کالا
را هم افزایش دهد.
اما آن وقت فکر کرده اید با این خیل جمعیتی که بیکار می شوند چه می
خواهید بکنید؟ وقتی تعدادی کارخانه با پرسنل اندک و رباتهای زیاد
توانستند نیاز بازار را تامین کنند دیگر چه این کارگران بیچاره بیکار شده
کجا باید بروند؟ جز همان لشکر بیکاران که مستعد همه نوع شورش و بحران
هستند؟ در کشوری مانند ایران با این رقم بیکاری بالا اصلا حرف زدن از
خصوصی سازی یک حرام عقلی و شرعی است.
حال کارگر بدبخت یا باید بیکار بشود و یا با دستمزدی بسیار پایین کار کند
به گونه ای استفاده از او برای سرمایه دار و کارخانه دار ارزانتر از
استفاده ربات تمام شود. و این است معنای حقیقی بردگی مدرن و استثمار
انسانها. اینکه کارگر چینی بدبخت باید با دستمزد بسیار اندک کار کند و
حتی در همان محل کارخانه بخوابد تا مبادا کارخانه دار تصمیم بگیرد به جای
او از ربات استفاده کند. این است راز محصولات ارزان چینی و هندی.
و سوال دیگر اینکه اگر قیمت کارگر کمتر از قیمت ربات نشد و در نتیجه
کارگر اخراج شد و بیکار شد، این جماعت بیکار شده با کدام درآمد قرار است
محصولات همان کارخانه ها و رباتها را بخرد و مصرف کند؟ نتیچه می شود این
همان محصولات روی دست کارخانه دار و رباتهایش می ماند و در نتیجه رکود رخ
می دهد و همان کارخانه های مدرن شده هم یکی پس از دیگری ورشکست می شوند و
همان پرسنل اندکشان هم بیکار می شوند! و این است راز بحران بزرگ اقتصادی
فعلی در جهان سرمایه داری. و بحران شنبه های فرانسه و وال استریت.
آن وقت سرمایه داری چه راه حلی برای این بحران دارد؟ عملا هیچ. الا اینکه
از اقشار مرفه بخواند دیوانه وار هر چه بیشتر می توانند مصرف کنند و
بیشتر اسراف کنند تا محصولات کارخانه ها فروش برود! و در نتیجه تبلیغات
بازرگانی می شود بیشترین بخش همه شبکه های تلویزیونی دنیا! و در نتیجه
اقشار مرفه آنقدر مصرف می کنند که بترکند و در عوض فقرا باید گوشه
خیابانها بمیرند و یا خودکشی دسته جمعی و خانوادگی بکنند.
و این یعنی افزایش هر چه بیشتر شکاف طبقاتی در جهان.
در حقیقت سرمایه داری کوچه بن بست است. خود فوکویاما این را قبول کرد شما
قبول نکرده اید؟ خود اوباما برای نجات اقتصاد در حال فروپاشی آمریکا همه
تئوری های سرمایه داری را کنار گذاشت و با وجود مخالفت شدید همه
اقتصادادانان آمریکا نسبت به خرید سهام شرکتهای بزرگ آمریکایی مثل جنرال
موتوز و تزریق بی دریغ پول پر قدرت دولتی به آنها اقدام کرد و همینکار
آمریکا را نجات داد.
اما متاسفانه هنوز تفکرات مسموم کارگزارانی و هاشمی زده که خودش ترجمه
کتابهای 50 سال قبل غربیها است بر ذهن معوب اقتصادادانان و حی مسوولان
رده بالای مملکتی ما حکومت می کند.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
بودنش به خاطر اینکه خوشمزه درست نشده نیست. برای مثال فرض کنید واقعا
خصوصی سازی درست رخ بدهد - مطابق آرزوی شما- و مدیران واقعا کاری و
مغزهایی در حد بیل گیتس و استیو جابز هم کنترل این شرکتها را به عهده
بگیرند و نفروشند که بروند خارج و یا خصولتی کنند و... اما بعد چه می
شود؟ آیا مدیر خصوصی اقدام به مدرنیزاسیون شرکت و اتوامسیون و افزایش
بهره وری نخواهد کرد؟ قطعا اینکار را خواهد خواهد کرد و قطعا نسبت به
اخراج و تعدیل نیروی انسانی اقدام می کند و تا بتواند از ربات به جای
انسان در کارخانه استفاده می کند تا سود خود را حداکثر کند و کیفیت کالا
را هم افزایش دهد.
اما آن وقت فکر کرده اید با این خیل جمعیتی که بیکار می شوند چه می
خواهید بکنید؟ وقتی تعدادی کارخانه با پرسنل اندک و رباتهای زیاد
توانستند نیاز بازار را تامین کنند دیگر چه این کارگران بیچاره بیکار شده
کجا باید بروند؟ جز همان لشکر بیکاران که مستعد همه نوع شورش و بحران
هستند؟ در کشوری مانند ایران با این رقم بیکاری بالا اصلا حرف زدن از
خصوصی سازی یک حرام عقلی و شرعی است.
حال کارگر بدبخت یا باید بیکار بشود و یا با دستمزدی بسیار پایین کار کند
به گونه ای استفاده از او برای سرمایه دار و کارخانه دار ارزانتر از
استفاده ربات تمام شود. و این است معنای حقیقی بردگی مدرن و استثمار
انسانها. اینکه کارگر چینی بدبخت باید با دستمزد بسیار اندک کار کند و
حتی در همان محل کارخانه بخوابد تا مبادا کارخانه دار تصمیم بگیرد به جای
او از ربات استفاده کند. این است راز محصولات ارزان چینی و هندی.
و سوال دیگر اینکه اگر قیمت کارگر کمتر از قیمت ربات نشد و در نتیجه
کارگر اخراج شد و بیکار شد، این جماعت بیکار شده با کدام درآمد قرار است
محصولات همان کارخانه ها و رباتها را بخرد و مصرف کند؟ نتیچه می شود این
همان محصولات روی دست کارخانه دار و رباتهایش می ماند و در نتیجه رکود رخ
می دهد و همان کارخانه های مدرن شده هم یکی پس از دیگری ورشکست می شوند و
همان پرسنل اندکشان هم بیکار می شوند! و این است راز بحران بزرگ اقتصادی
فعلی در جهان سرمایه داری. و بحران شنبه های فرانسه و وال استریت.
آن وقت سرمایه داری چه راه حلی برای این بحران دارد؟ عملا هیچ. الا اینکه
از اقشار مرفه بخواند دیوانه وار هر چه بیشتر می توانند مصرف کنند و
بیشتر اسراف کنند تا محصولات کارخانه ها فروش برود! و در نتیجه تبلیغات
بازرگانی می شود بیشترین بخش همه شبکه های تلویزیونی دنیا! و در نتیجه
اقشار مرفه آنقدر مصرف می کنند که بترکند و در عوض فقرا باید گوشه
خیابانها بمیرند و یا خودکشی دسته جمعی و خانوادگی بکنند.
و این یعنی افزایش هر چه بیشتر شکاف طبقاتی در جهان.
در حقیقت سرمایه داری کوچه بن بست است. خود فوکویاما این را قبول کرد شما
قبول نکرده اید؟ خود اوباما برای نجات اقتصاد در حال فروپاشی آمریکا همه
تئوری های سرمایه داری را کنار گذاشت و با وجود مخالفت شدید همه
اقتصادادانان آمریکا نسبت به خرید سهام شرکتهای بزرگ آمریکایی مثل جنرال
موتوز و تزریق بی دریغ پول پر قدرت دولتی به آنها اقدام کرد و همینکار
آمریکا را نجات داد.
اما متاسفانه هنوز تفکرات مسموم کارگزارانی و هاشمی زده که خودش ترجمه
کتابهای 50 سال قبل غربیها است بر ذهن معوب اقتصادادانان و حی مسوولان
رده بالای مملکتی ما حکومت می کند.