آخرین اخبار:
کد خبر:۸۲۱۶۷۲
یادداشت دانشجویی |

خفاش‌هایی که بیدار شدند!

سیستان و بلوچستانی که در آب غرق می‌شود هم، گوشه‌ای از وطن همه ما ایرانیان است همچون کرمان… چرا خفاشان به خون تشنه، هیچ از کرمان و سیستان و بلوچستان نمی‌گویند…؟!

//خفاش‌هایی که بیدار شدند!

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-پریسا اندیده؛* نفاق با رنگ بی شرفی، چند روزی است که در برخی گوشه‌های تاریک شهر سر از برف بیرون آورده است. خفاش‌ها که تا سه روز قبل در سکوت کامل بودند و هیچ دردی به سوختن مسافران بوئینگ ۷۳۷ از خود نشان نمی‌دادند، به یکباره از صبح روز ۲۱ دی ماه عزادار شدند و در میان داغ از دست رفتگان، حوائج پلید خود را طلب کردند.

آب گل آلود را مهیای صیادی دیدند و تا توانستند عقده گشایی کردند. از حضور میلیونی مردم در آخرین بدرقه قهرمانانشان گرفته تا فریاد‌های انتقامی که یک صدا سر می‌دادند. مردم و جوانانی که به هوای انتقام با مشت گره کرده سینه سپر ایستادند، یکی نیستند با کسانی که همه توانشان اهانت به تصویری از قلب ملت ایران است.

نمک بر زخم ملت می‌شوند آن زمان که تقدیر دست به کار امتحان می‌شود. تقدیر تنها معلمی است که به امر خداوند وظیفه دارد تا اخلاص بندگان را خوش رنگ‌تر جلوه دهد. این سختی این روز‌ها همان امتحان فریاد‌هایی است که در بدرقه سربازان ولایت سر دادیم. همه گفتیم که از این پس ما هم قاسم سلیمانی هستیم.

حالا هم زمان آن رسیده تا همچون قاسم سلیمانی برای رهبر خود عباس گونه علمداری کنیم. این پرچمی که از خمینی به ارث رسیده، امروز رو به صعود می‌رود. صعودی که هیچ سقوطی ندارد مگر اینکه از خدا دور گردد. روز‌های سرد زمستان، تاریخ ما را بیش از پیش محتاج اتحاد کرده است. دیگر فرصت چه کنم‌ها به سر رسیده و زمان آن است که در کنار یکدیگر برای آبادانی وطن، همه به پا خیزیم.

این سیستان و بلوچستانی که در آب غرق می‌شود هم، گوشه‌ای از وطن همه ما ایرانیان است همچون کرمان… چرا خفاشان به خون تشنه، هیچ از کرمان و سیستان و بلوچستان نمی‌گویند…؟! مگر گناه مردم فقیر کشور چیست که همیشه خارج از دید همه قرار دارند؟! صدای ناحق عده‌ای در سراسر دنیا مخابره می‌شود تا تیشه باشند بر ریشه‌های کشور… اما…

اما سکوت در صبر خفته مردمان نجیب و باایمان سیستان و بلوچستان و کرمان را هیچ کس نباید ببیند چرا که در دل‌های زرینشان، هیچ نشانی از نفاق و جدایی ندارند. اگر هم این خفاشان ببینند، برای سود خود از آن‌ها نردبان می‌سازند. چرا آمریکایی که هزاران بار دست به خون نه تنها ایرانیان که بسیاری از مردم جهان آغشته دارد باز نمی‌تواند چنین جنایت جنگی را انجام دهد؟ اما…

اما نظامیانی که ۴۱ سال است در هر سیل و زلزله‌ای پیش از هر کس خود را به مردم رسانده اند و پیش از هر کس تیر دشمن را به جان می‌خریده اند را این چنین احمقانه دشمن خطاب می‌کنند؟! چرا در مقابل ایثار سربازانمان فقط می‌گوییم وظیفه دارند؟ در کجای دنیا مردم حافظان جان و اموال خود را، دشمن خطاب می‌کنند؟ مگر این سربازان همان برادران و فرزندان خود ما نیستند؟

پس چرا باید هم دست دشمن شویم و خنجر نفاق را در سینه حافظان امنیتمان فرو کنیم؟ حماقت است که به جای بوسه بر دست این حارسان ملت، نمک بر زخمشان بپاشیم… خطایی که در اثر جنایت آمریکا و در شرایط جنگی که باز هم به خاطر آمریکا به وجود آمد، به اندازه کافی شیرمردان ما را رنجانده است… پس دیگر جایی برای سرزنش از آنان باقی نمانده است، چون مقصر دانستن آنان اصلا انصاف نیست…
 
پریسا اندیده-فعال دانشجویی استان بوشهر
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار