۱۶ تشکل جنبش عدالتخواه دانشجویی عدالتخواه طی بیانیهای کشتار مسلمانان هند را محکوم کردند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ۱۶ تشکل جنبش عدالتخواه دانشجویی عدالتخواه طی بیانیه ای از موضع منفعلانه قوای سه گانه در مقابل کشتار مسلمانان هند انتقاد کردند.
(مظلومان مورد تهاجم،) كسانى كه به ناحق از خانه و كاشانهى خود رانده شدند (و گناهى نداشتند) جز اين كه مىگفتند: پروردگار ما خداى يكتا است و اگر خداوند (ظلم) بعضى از مردم را به وسيلهى بعضى ديگر دفع نكند، صومعهها و كنيسهها و كليساها و مساجدى كه نام خداوند در آنها بسيار برده مىشود ويران مىگردد، و قطعاً خداوند كسى كه (دين) او را يارى كند، يارى مىدهد، همانا خداوند نيرومند شكست ناپذير است.
در روزهای اخیر اتفاقات تاسفبار و غمانگیزی را در کشور هند و پیرامون مسلمانان این کشور شاهد بودهایم. مسلمانان مظلوم هندوستان به جرم مسلمان بودن و به جرم اعتراض به تبعیض آشکاری که نهتنها اصول انسانی بلکه حتی قانون اساسی کشور هند نیز مغایر با آن است؛ بیرحمانهترین حملات را از جانب نیروهای امنیتی این کشور و برخی از عوامل افراطی متحمل شدهاند.
چندده نفر از مسلمانان بیگناه کشتهشدند و تعداد کثیری از آنان نیز در در آتش خشم ظالمانه هندوهای افراطی سوختند. مساجد به آتش کشیده شدند و خانه و مغازه مسلمانان نیز در امان نبودند. بسیاری از مسلمانان مظلوم درحالی زیر ضربات وحشیانه چوب و چماق و سنگ جان دادند که نزدیکانشان دستوپا میزدند تا شاید صدایی به دادشان برسد!
وقایع در تلخی و غمانگیزی یکی از دیگری پیشی میگیرند اما اوج غم و اندوه آنجاست که هیچکدام از قوای سهگانه در کشور جمهوری «اسلامی» ایران، تاکنون از تالم این جنایات، خم به ابرو نیاوردهاند! وزرات امور خارجه، معاونت حقوقبشر قوهقضائیه و مجلس شورای اسلامی، هر سه، در اتخاذ موضع انفعال، دست به دست یکدیگر دادهاند!
مگر ما پیرو آن «اسلام» نیستیم که پیامبرش بیاعتنایانِ به صدای مظلوم را خارج از زمره مسلمانان دانستهاست!؟ مگر ما ادامهدهندهگان راه آن انقلابی نیستیم که امام و بنیانگذار آن و رهبریِ امروز آن همواره ما را توصیه به دغدغهمندی پیرامون تمام مظلومین عالم کردهاند!؟ همان انقلابی که اصالتش با دفاع از تمام مظلومین و مستضعفین تمام عالم عجیبن شدهبود!؟ حال پس این انفعال همگانی را چگونه بپذیریم!؟
کدام مصلحت، اسلام و مسلمانی را از خاطرمان ربوده و ما را به انفعال واداشته است!؟ همان اندک منفعتی که از صادرات نفت به هندوستان عایدمان میگشت نیز اکنون و پس از پارهشدن برجامی که به آن دل خوش کردهبودیم؛ دیگر وجود ندارد! آیا بهراستی رواست که بهخاطر منافع اینچنینی، آنهم منافعی که دیگر وجود ندارد، دم بر نیاوریم و از مظلومیت مسلمانان هندی چشم بپوشانیم!؟
متاسفانه کشور هند، که از دیرباز با القابی همچون کشور هفتاد و دو ملت شهره بود و اولیات آزادی ادیان از آن انتظار میرفت؛ هماکنون گرفتار سیاستمدارنی شدهاست که منافع سیاسی و انتخاباتی خود را در ایجاد دشمنی و نزاع بین مسلمانان و هندوها، جستوجو میکنند؛ حال آنکه عامه مردم هند نیز از چنین رفتارها و سیاستهایی استقبال نمیکنند.
«قانون بازنگری تابعیت»(CAA)، که موجب اعتراض مسلمانان هندی و دستاویز موردظلم واقع شدن آنان گشتهاست؛ نهتنها یک تبعیض عیان و بیاعتنایی آشکاری به حقوق حقه مسلمانان و درتعارض با حقوقبشر است بلکه حتی با قانون اساسی کشور هند نیز تطابق ندارد! زیرا آنچه در قانون اساسی هند آمده، تاکید میکند که دولت باید سکولار اداره شود و این قانون بهطرز آشکاری یک دین و اعتقاد خاص را هدف قرار دادهاست!
پرواضح و بدیهی است که تمامیت و استقلال کشور هند مورد احترام ماست؛ اما گذر کردن از کنار چنین ظلمهایی که در تقابل با آداب انسانیت، حقوقبشر و حتی قانون اساسی همان کشور است؛ از جانب هر انسان آزاده و ظلمستیزی نابخشودنی است.
و حیرتانگیز و تاسفبار آنکه قوای سهگانه کشور، نهتنها کوچکترین تلاشی در راستای مطالبه لغو این قانون فاجعهبار از خود بروز ندادهاند، بلکه ما همچنان در حسرت یک «محکوم کردن»ِ بیباک و صریح و فراتر از عالم مَجاز، از جانب آنها ماندهایم!
پس از این همه انفعال و بیعملی در قبال مسائل متعدد جهان اسلام از جمله مسئله کشمیر و شیخ زکزاکی از جانب دستگاه دیپلماسی کشور، چندان عجیب هم نیست که مقامات هندی نه یک واکنش عینی و واقعی بلکه حتی واکنش وزیر امور خارجه در عالم مَجاز را نیز برنتابند و سفیر ایران را بهحضور بخواهند! اتفاقی که پس از مواضع رهبری در قبال مسئله کشمیر نیز روی دادهبود؛ حال آنکه بهحق بود پس از وقوع هر کدام از این فجایع، لااقل اقدام معکوسی صورت میگرفت!
در مورد وقایع دردآور اخیر کشور هند، چشم پوشیدن بر منافع اندک و البته ناموجود و دوری از مصلحتاندیشیهای بیجا و مطالبه بیباکانه لغو قانون تبعیضآمیز CAA از طریق ابزارهای متفاوتی که دستگاه دیپلماسی کشور در اختیار دارد؛ از جمله خواستههایی است که بهجد از مقامات مسئول در حوزه دیپلماسی کشور انتظار میرود.
آقایان مسئول! بزرگوارن! موذنان جامعه بارها بانگ دادهاند که راه درپیشگرفتهشده خطاست! و تا دست از خطا و انفعال نکشید نیز بانگها خاموش نمیشود. این نیز بانگی دیگر! به خود آیید و بار دیگر مبانی اسلام ناب، توصیههای امام راحل و فرامین رهبری را به خاطر آورید.