گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، قیمت نفت با توجه به شیوع ویروس کرونا به شکل بی سابقه ای کاهش یافته است. کاهش قیمتی که تبعات آن بر بسیاری از بازارها مشهود و بحران های تازه ای را در اقتصاد بین الملل خلق کرده است. نفت که تا پیش از این منبع مم انرژی دنیا بود از نظر دکتر یدالله سبوحی؛ اقتصاددان و عضوهیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در دهه های آینده از سبد انرژی جهان کنار می رود و انرژی های دیگری جایگزین طلای سیاه می شوند. دراین گفتگو آخرین تحلیل مربوط به دنیای انرژی و نفت را با این استاد اقتصاد انرژی بررسی کرده ایم گه در ادامه مشاهده می کنید.
به نظر می رسد نفت به عنوان یکی از انرژی های مهم دنیا این روزها نسبت به قبل دچار چالش های جدیدی شده است، آیا انتظار کاهش سهم نفت و ذغال سنگ در سبد انرژی دنیا دور از انتظار نیست؟
دو سه دهه گذشته تغییرات اساسی در بخش انرژی رخ داده است. این تغییرات در دهه های آینده اشکال مختلفی به خود می گیرد به نوعی که کاهش سهم نفت و ذغال سنگ در سبد انرژی اولیه جهان پیامد آن خواهد بود و در ازای آن انرژی های تجدید پذیر و طبیعی و گاز طبیعی و انرژی هسته ای جایگاه قابل توجهی در چرخه استفاده و مصرف پیدا خواهند کرد. اما سهم انرژی های تجدید پذیر در ترکیب انرژی اولیه بیشتر از منابع دارای سیر صعودی فزاینده خواهد بود. براساس پیش بینی های قبل از بحران کرونا که توسط آژانس بین المللی اتمی اعلام شده تا سال2050 سهم ذغال سنگ در مصرف سوخت انرژی اولیه در سطح جهان به زیر 10 درصد کاهش می یابد و سهم نفت تا همین سال به کمتر از 22 درصد می رسد، در حالی که سهم نفت در سبد انرژی جهانی در حال حاضر 31 درصد است که البته این رقم نسبت به دو سه دهه پیش که 38 درصد بود 7 درصد کاهش داشته است، لذا روند نزولی سهم نفت برای استفاده در بخش انرژی در سطح جهان ادامه می یابد. آخرین اتفاقی که در حوزه انرژی در سطح جهان رخ داد مربوط به سال 2019 است که سیستم انرژی کربن خنثی به صورت بسیار جدی مطرح شد و سپس در دستورکار اتحادیه اروپا و کنفرانس مادرید در مورد تغییرات اقلیمی قرار گرفت، مسوولان اروپایی بر آن هستند تا اروپای بدون کرین یا کربن خنثی داشته باشند، بنابراین به دنبال این سیاست یکی از مهمترین بحث های دنیا خروج ذغال سنگ از سیستم انرژی مصرفی است و در دو دهه آینده تنها درسبد انرژی اولیه هند و چین سهمی برای ذغال سنگ خواهد بود. از سال 2017 که آلمان علی رغم برخورداری از معادن ذغال سنگ لایحه ای جهت کاهش استفاده از ذغال سنگ به مجلس برد بسیاری از کشورها نیز به دنبال از رده خارج کردن ذغال سنگ از چرخه انرژی کشورشان برآمده اند.
با توجه به این روند آیا سهم نفت در بازارهای جهانی در دهه های آینده کم می شود؟
نفت نیز همانند ذغال سنگ روند نزولی درپیش خواهد داشت. یکی از مسائل مهم نفت در دنیا این است که نسبت ذخایر نفتی به تولید سالانه نفت (طول عمرذخایر) پایین و برای نفت متداول کمتر از 40 سال است، یعنی دنیا نمی تواند روی نفت به عنوان یک حامل انرژی حسابی باز کند یا در بخش انرژی تاکید خاصی بر آن داشته باشد، لذا به نظر می رسد دوره گذار از نفت شکل گرفته و در بخش انرژی شاهد کاهش سهم نفت به صورت تدریجی خواهیم بود. بی تردید خروج نفت از سبد انرژی اولویت اول دنیا خواهد بود، اما به این معنا نیست که ایران پنحاه سال دیگر نفت مصرف نکند، بلکه مصرف ما نیز به دلایل مختلف محدود می شود، به ویژه اگر سیستم حمل و نقل خودروهای الکتریکی گسترش بیابد ، به طور کلی نفت توان رقابت خود را با حامل های انرژی جدید از دست می دهد، لذا جایگاه نفت به شدت ازبین می رود، نفت به دلیل انتشار گازهای گلخانه ای و اثرات تخریبی فراوانی که بر محیط زیست وارد می کنند به سرعت کنار گذاشته می شوند.
به نظر می رسد روسیه برنامه ها و راهبردهای بلند مدتی برای آینده با تکیه بر کاهش استفاده از نفت و توسعه زیر ساخت های گازی خود برای صادرات بیشتر دارد، آیا این موضوع را تایید می کنید؟
روسیه در سال 2019 با اشراف به اهمیت نقش گاز در دنیای آینده انرژی معادلات جهانی حول محور نفت را برهم زد. روسیه در تلاش است تا با توسعه و گسترش زیر ساختهای لازم امکان توسعه گاز را برای آینده هر چه بیشتر فراهم کند، اما در حال حاضر تلاش می کند تا با سرعت بیشتری نفت خود را صادر کند، چرا که به این موضوع آگاه است که دو سه دهه آینده نفت سهم صادراتی چندانی در بازار انرژی ندارد و عملا این ثروت طبیعی هیچ می شود، به این معنا که با داشتن نفت، هنگامی که سیستم حمل و نقل به سمت الکتریکی شدن حرکت کند و دنیا شاهد تشدید انباشت گازهای گلخانه ای و اثرات تخریبی آن بر محیط زیست باشد قطعا کاهش استفاده از نفت و روی آوردن به انرژیهای پاک را در اولویت قرار می دهد، لذا علی رغم اینکه در زیر زمین نفت داریم اما نمی توانیم استفاده زیادی از آن به عمل بیاوریم یا آن را صادر کنیم، بنابراین روسیه با توجه به حفظ منافع ملی خود در حال توسعه زیر ساخت های گاز کشورش است تا در دوره گذار به سمت مصرف انرژی بدون کربن حرکت کند، از سوی دیگر نیز تا جایی که می تواند نفت صادر کند و همچنین برای آمریکا چالش ایجاد می کند تا بر جایگاه یک رقیب جدی در بازارهای بین المللی آسیب وارد کند، لذا استفاده از منابع طبیعی که ثروتی برای کشور روسیه و همه کشورها به شمار می روند یک مزیت است که روسیه آن را زودتر در دستور کار قرار داده است. رقابت نفتی که از آن سخن های زیادی گفته می شود تحت عنوان چالش روسیه وعربستان نشان می دهد که روسیه برای خود راهبردهای مشخصی در نظر دارد و از مسائل اوپک برای تثبیت جایگاه خود در بخش انرژی به خوبی بهره برداری می کند واز طرفی آمریکا را با محدودیت بهره برداری از نفت غیر متعارف رو به رو کرده است. روسیه بر آن است تا سهم خود را در بازار جهانی تثبیت کند و مهمتر از همه از منابع طبیعی برای تامین منابع مالی خود استفاده کند.
در صورت تداوم وجود ویروس کرونا آیا همچنان با کاهش قیمت نفت وعدم تقاضای بازار مواجه خواهیم بود؟
در یکی دو ماه گذشته گسترش ویروس کرونا منجر به تعطیلی بسیاری از فعالیت های دنیا شد، این تعطیلی رکود اقتصادی دنیا را افزایش داد، با توجه به اینکه کشورها دارای ذخایر نفتی و انرژی چند ماهه هستند با شیوع کرونا تقاضای نفت نیز با افت شدیدی رو به رو شده است. روسیه در سال 2019 بهره برداری خوبی از وضعیت انرژی دنیا برای صادرات نفت خود به عمل آورد چرا که می دانست نفت در آینده دنیا دورنمای روشنی ندارد. روسیه تلاش کرد آمریکا را به جایی برساند که به دلیل هزینه بالای استخراج نفت این کشور که در حدود 50 دلار است نتواند از نفت خود استفاده کند. به نظر می رسد با توجه به ذخایر نفتی کشورها و تعطیلی بخش بزرگی از سیستم حمل و نقل جهانی تقاضا برای نفت همچنان با کاهش رو به رو باشد چرا که شرکت های نفتی ترجیح می دهند از ذخیره کوتاه مدت و استراتژیک و منابع موجود خود استفاده کنند و هزینه های کلان نگهداری ذخیره نفت را کاهش دهند.به نظر می آید در یک سال آینده رکود اقتصادی سنگینی بر دنیا حاکم می شود، اروپا، آمریکا و بسیاری از کشورها از این بحران آسیب می بینند و اگر ویروس کرونا بزودی مهار نشود و تقاضایی برای حمل ونقل وجود نداشته باشد نفت همچنان در پایین ترین سطح قیمتی ممکن معامله می شود، حتی ممکن است قیمت ها کمتر از آنچه تصور می شود کاهش بیابند.
به نظر شما مسوولین ما در حوزه سیاست گذاری انرژی دچار چه خطاهای فاحش و غیر راهبردی شده اند؟
متاسفانه ما درایران تا کنون از منابع نفتی کشور به خوبی استفاده نکرده ایم، صادرات نفت خام سیاست اشتباهی بود که سال ها دنبال شد، در حالی که باید به توسعه زیر ساخت های ذخیره گاز در منابع نفت و انتقال گاز از میدان های مرزی به چاه های نفتی داخل کشور توجه بیشتری می کردیم چرا که گاز انرژی مهمی در دنیای آینده نزدیک و در دوره گذار سیستم انرژی به اقتصاد کم کربن به شمار می رود و در آینده تقاضای بیشتری خواهد داشت. در بهترین حالت باید گاز را ذخیره می کردیم تا در آینده از این سرمایه طبیعی و ثروت خدادادی با ارزش اقتصادی بالاتر استفاده کنیم، در صورتی که دور نمای نفت به روشنی گاز نیست اما مسوولین ایران نفت خام را صادر کردند و منابع گاز را تخلیه کردند، بنابراین در تامین زیر ساخت های انرژی کشور وسیاست گذاری های درست همواره دچار تناقضی اساسی بوده ایم، متاسفانه تداوم این سیاست ها آینده روشنی از بخش انرژی کشور در معرض دید قرارنمی دهد. مساله مهم ترصادرات نفت خام و استفاده از منابع ارزی آن برای تامین کسری بودجه دولت است، اشتباه بزرگی که غیر قابل جبران است، در حالی که انتظار می رفت مدیران کشور ثروت درآمدهای نفتی را به ثروت مولدی تبدیل کنند روز به روز وابستگی بودجه دولت به نفت بیشتر شد، لذا می توان گفت صادرات نفت خام یکی از خطاهای سیاست گذاری درایران بوده و هست. علی رغم شعارهای دولت برای توسعه اقتصادی شاهد افزایش نرخ بیکاری و فقر هستیم، مسائلی که ناشی از سیاست گذاریهای غلط نفتی و بودجه ای کشور است که دولت وابسته به درآمدهای نفتی بر اقتصاد کشور تحمیل کرده است. در حالی که در بسیاری از کشورها، حتی در کشورهای حوزه خلیج فارس ثروت نفت خام در حال تبدیل شدن به ثروتهای مولد دیگری است اما ما چنین سیاستی را دنبال نکرده ایم و در وضعیت مناسبی قرار نداریم به دلیل وضعیت تحریم های بین المللی هم بسیاری از موقعیت هایی که برای صادرات نفت خام داشتیم از دست دادیم و باز پس گرفتن این موقعیت کار بسیار دشواری برای کشور خواهد بود.