یک جنگ تمام عیار، اما به شیوهای مدرن که به جای هدف قرار دادن جسم و جان انسان، تفکرات و اعتقادات افراد را مورد حمله قرار میدهد؛ جنگ با ویروسی ناخوانده و جنگ با بیسوادی در استفاده از رسانه به نحوی که میتواند به راحتی اعتقادات بنیادین و محکم افراد را مورد حمله قرار دهد.
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_سیده زهرا حسینی؛ این روزهای کرونایی کمکم از حالت جنگ خارج شده و حالا ما به زندگی مسالمتآمیز با این ویروس ناخوانده فکر میکنیم، ویروسی ناخوانده که توانست با حداکثر دو گرم وزن کاری کند که یک جهان ٨میلیاردی طبق خواسته آن رفتار کند.
این روزهای جنگ کرونایی اما به وزارت بهداشت قطعا سختتر گذشته است از روزهای ابتدایی تا حالا که عدهای با بهانههای الکی و واهی تلاش میکنند تا زحمات چند ماهه وزارت بهداشت را زیر سوال ببرند.
نکته جالب توجه اینجاست که این افراد بهانهجو نه تنها تخصص و مطالعهای در حوزه سلامت ندارند که حتی اطلاعات دقیقی هم از اخبار و آمار و ارقام و خدمات ارائه شده، ندارند.
کسانی که در شبکههای اجتماعی بدون ذرهای سواد لازم، ورود میکنند تا بلکه ماهی از آب گلآلود برای خودشان صید کنند، از نامههای «محرمانه» جعلی، ویدئوهای دروغین از مشاهدات پرستاران و کادرهای پزشکی، تحلیلهای بی اساس، انتقادات مغرضانه از کیفیت عملکرد مسئولان تا شایعات پی در پی در مورد استعفای مقامات، آمارهای کذب و فضاسازیهای دهها رسانه خارجنشین.
یک جنگ تمام عیار اما به شیوهای مدرن که به جای هدف قرار دادن جسم و جان انسان، تفکرات و اعتقادات افراد را مورد حمله قرار میدهد؛ جنگ با ویروسی ناخوانده و جنگ با بیسوادی در استفاده از رسانه به نحوی که میتواند به راحتی اعتقادات بنیادین و محکم افراد را مورد حمله قرار دهد، بنیانش را بشکند و در نهایت افکار و تفکراتی سطحی و کوته نسبت به مسائل جهان و جامعه را طبق خواسته حملهور ایجاد کند.
حملهور تلاش میکند تا با اخبار جعلی و ویدئوهای اغراق آمیزی که طوری ساخته میشود انگار از دل مردم برخاسته و نه از یک سیاست کثیف و هزار انتقاد مغرضانه که البته قطعا نامش نقد نیست، فضایی غیرواقعی و ترسناک را از شرایط مدیریت بحران کرونا در ایران ترسیم کند.
در نگاه اول عامه مردم بر این تفکر هستند که این دست رسانهها و افراد به فکر و نگران مردم هستند، اما در حقیقت آنها تلاش میکنند تا با ایجاد تناقض میان اخبار و اطلاعات داخلی و منابع رسمی با آمار و اطلاعاتی که خود ارائه میدهند از میزان اعتماد عمومی به ارگانها و منابع رسمی بکاهند و با ایجاد هراسهای اجتماعی و مورد هدف قرار دادن سلامت روانی جامعه، مردم را بیش از پیش از فضای زندگی خود بترسانند و در نهایت این اتفاق باعث میشود که مردم دیگر دستورات وزارت بهداشت را بعنوان منبع تخصصی مورد توجه قرار نمیدهند و از رعایت دستور العملها و نکات بهداشتی سرباز میزنند.
روزهای ابتدایی شیوع کرونا بیش از آنکه وزارت بهداشت درگیر جنگ با ویروس باشد درگیر جنگ با هجمههای این دست از رسانهها بود از رسانههای جمعی و رسمی همچون خبرگزاریهای فارسی زبان خارجی تا فرد رسانههای شبکههای اجتماعی، چون اینستاگرام؛ افرادی که تنها به صرف داشتن فالوور بالا، خود را کارشناس و لایق اظهار نظر در خصوص مسایل تخصصی چون ویروس نا شناخته کرونا میدانند که حتی ویروسشناسان بزرگ در سراسر جهان نیز در تشخیص دقیق و کامل آن درماندهاند!
در واقع سودجویان با سو استفاده از سطح پایین سواد رسانهای مردم تلاش کردند با بزرگنمایی و اغراق در نمایش شرایط بحران، تفکر و نگاه مردم را به این سمت سوق دهند که ایران و وزارت بهداشت در مدیریت و کنترل ویروس کرونا ناتوان است و با ایجاد هراس در مردم، این سوال را ذهن ایجاد میکرد که حال چه باید کرد؟
این اغراق در بیان ناتوانی مدیریت کشور اما مدت زیادی موفق نبود و آن زمان که کشورهای غربی خود درگیر مدیریت ناموفق ویروس کرونا و زنجیره انتقال و در نهایت مرگ و میر شدند، این روش شکست خورد و حالا رسانهها و افراد منفعت طلب باید راهی دیگر را برای آلوده کردن این فضا پیدا کنند.
البته در این میان وزارت بهداشت ایران نیز برای اقناع و جلب رضایت افکار عمومی، کم نگذاشت از برگزار کردن نشستهای هر روزه آنلاين با خبرنگاران و اصحاب رسانه و پخش آن بصورت زنده در اینستاگرام تا گفتکوی هر روزه وزیر و سخنگوی وزارت بهداشت در پخش خبری صدا و سیما و در نهایت اعلام آمار دقیق، هر روز و در ساعتی مشخص تا تنظیم دستورالعمل برای هرکدام از مشاغل و از همه مهمتر برگزاری نشستهای تخصصی با کارشناسان و معاونان وزارت بهداشت برای ارائه اطلاعات دقیق و تازه کشف شده از این ویروس و تاثیر آن در حوزههای مختلف جامعه.
حالا اما منفعت طلبان و سودجویان در تلاشاند تا تلاشهای وزارت بهداشت را درگیر بازیهای جناحی و سیاسی کنند از ایراد بهانه نسبت به حضور وزیر در یکی از مراسمات شب قدر تا ایرادهای خندهداری که تنها به بازیهای بچگانه شبیه است تا بحثهای انتقادی تخصصی.
با این حال باید به این نکته توجه داشت که «بالابردن سواد رسانهای مردم به ما کمک میکند تا عامه را نسبت به ساختار فرهنگ رسانهای آشناتر کنیم. مردم آن را در فضایی سالمتر بکشند و به راحتی اسیر پیامهای رسانهای اشتباه،مغرضانه و جعلی را باور نکنند.»