چند روز قبل اتفاقی در یکی از استانهای کشور به وقوع پیوست که به یکی از غمانگیزترین اتفاقات سال تبدیل شد به شکلی که قلب هر انسان شنوندهای را آزرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی پاشایی؛* چند روز قبل در یکی از مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه خانه کوچک و بسیار ساده متعلق به خانم آسیه پناهی توسط شهرداری تخریب شد. در حین این اتفاق صاحب خانه مقاومت کرده و متاسفانه پس از تخریب خانه، این خانم فوت شدند. برای این که مشخص شود ابعاد حادثه به چه شکل بوده است و نهادهای مرتبط چه اندازه در به وقوع پیوستن این اتفاق دردناک مقصر بوده اند هنوز زمان لازم است و باید گزارش کامل و جامعی از حادثه با ابعاد روشن مشخص شود، اما تا به اینجا چند نکته دارای اهمیت است که در ادامه بیان میشود. مطلبی که از سوی شهرداری کرمانشاه در مورد این اتفاق بیان شد، آن بود که شهرداری در عمل به وظیفه خود بنابر قانون، اقدام به تخریب این خانه کرده است. سوالی که در مورد این گفته پیش میآید آن است که اصولا چه محل سکونت جایگزینی وجود داشت برای ساکن این خانه؟ فرض کنیم که این اتفاق (فوت این خانم) نمیافتاد، آیا روا بود به خاطر مشکل قدیمی شهرداری با اداره اوقاف، خانه این خانم بدون در نظر گرفتن یک خانه مناسب در جایی دیگر تخریب شود؟
هنگامی که به پاسخ این سوالات فکر کنیم میبینیم که در عمل محل مناسبی برای زندگی این خانم به عنوان جایگزین در نظر گرفته نشده است؛ بنابراین محل سکونت جایگزینی که این فرد بتواند با امنیت و با امکانات مناسب (امکانات حداقلی برای یک انسان که بتواند نیازهای جسمانی و روحی را تامین نماید) در آن زندگی کند، وجود نداشته است. هنگامی که جایگزین درستی وجود ندارد، طبیعی است که این خانم نخواهد همان خانهی کوچک خود را هم از دست دهد.
آن مطلبی که در نبود محل سکونت جایگزین مناسب باید به آن توجه کرد، این است که در این بین صرفا شهرداری مقصر نیست، بلکه باید از حاکمیت سوال کرد که چه راه حلی برای این مواقع در نظر گرفته شده است؟ آیا دولت محترم برای مسکن این افراد محروم در حاشیه شهرها (که متاسفانه جمعیت بالایی هم هستند) اندیشیده است؟ آیا دولتهای قبل زمانی که با سرعت به توسعه شهرها میپرداختند و توسعه روستاها بسیار کندتر پیش رفت و در نتیجه بسیاری از مشاغل در شهرها ایجاد شد و افراد برای یافتن شغل و خدمات بهتر به شهرها آمدند، اما چون سرمایه مالی زیادی نداشتند مجبور شدند در حاشیه زندگی کنند، به نیازهای این جمعیت در حاشیه فکر کرده بودند؟ آیا دولتهای فعلی و قبل برای آن که منابع لازم برای ساخت مسکن محرومان را فراهم کنند، برای جمع آوری مالیات از آنها که فرار مالیاتی داشتند و راههای مختلفی برای جلوگیری از فرار مالیاتی آنان بود، اقدام کردند و یا ترجیح دادند که نوک سوزنی به داراییهایی که باید به صورت مالیات برای ساخت امکانات حداقلی برای محرومان در نظر گفته میشد، نخورد؟ آیا مجالس فعلی و قبل به این فکر کرده اند که در چنین مواقعی که فرد در حاشیه یک خانهی کوچک برای خود ساخته و پول پرداخت مجوز شهرداری را هم ندارد باید با او چه کرد و چه قوانین حمایتی برای این مواقع تصویب کرد؟ آیا قوه قضاییه برای آن که حقوق مردم محروم در چنین مواقعی تضییع نشود راهکاری دارد؟ آیا شهرداری و اداره اوقاف نمیتوانستند زودتر مشکل خود را بدون درگیر کردن مردم حل کنند؟
آن چه که مشخص است تنها شهرداری مقصر این اتفاق نیست، بلکه باید کل حاکمیت مسئولیت خود را در قبال اتفاقاتی این چنین درک کند. البته ناگفته نماند تصمیمات، رفتار و اعمال نادرست و زننده شهرداری با یک خانم مسن (با توجه به تاکید دین اسلام به رفتار مودبانه با انسانها و به خصوص سالخوردگان) قطعا محکوم است و چنان چه مشخص شود که شهرداری کرمانشاه تقصیری بیش از این، در این حادثه دارد، باید برخوردی عبرت آموز با مقصران صورت گیرد.
مطلب بعد که باید به آن توجه شود و بسیار مهم است، بحث تبعیض و بی عدالتی است. متاسفانه در سالهای گذشته شاهد یک رفتار دوگانه در بعضی از مسئولان در سطوح مختلف هستیم. به طوری که با افرادی که متصل به باندهای قدرت و ثروت هستند و در مناطق خوش آب و هوا با تخریب اراضی طبیعی اقدام به ویلاسازیهای غیرقانونی میکنند و یا در شهرها با تخریب منظر شهری اقدام به ساخت انواع ساختمانها با تخلفات گسترده میکنند، برخورد لازم صورت نمیگیرد و حتی در مواردی هیچ برخوردی صورت نمیگیرد، اما با یک فردی که به علت عدم توانایی مالی خانهای کوچک در گوشهای از شهر (مناطق حاشیهای شهرها که به نسبت سایر مناطق از خدمات کم تری هم برخوردار است) برای خود و خانواده اش ساخته است، اقداماتی این چنین زننده و رفتاری به دور از شان انسان صورت میگیرد. بدون تعارف، این یک بی عدالتی و تبعیض بزرگ است و باید تک تک ما شهروندان با آن مقابله کنیم. قانون برای همه است، تخفیفی در اجرای آن لازم باشد باید شامل محرومان شود که سرمایه مالی لازم را ندارند نه این که شامل کسانی شود که بسیار دارند.
چند روز قبل سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) بود. همان شخصی که میگفت: «به مستضعفان و زاغه نشینان خدمت کنید که کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد»(صحیفه امام، جلد ۱۸، ص ۳۸) و در این باره به دولت و مجلس توصیه میکرد (صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۴۱۲ و وصیت نامه امام). یاد بگیریم به جای آن که صرفا سخنان امام را به دیوار اتاقها بزنیم به آنها فکر و عمل هم کنیم. به جز تخریب این خانه، تعدادی خانه دیگر نیز تخریب شدند و هنوز تکلیف عدهای مشخص نیست، انتظار جامعه این است که هر چه زودتر ضمن برخورد عبرت آموز با مقصران باید به شکلی که آسیبی به خود این افراد محروم و حقوقشان نرسد، موضوع حل شود. همه ارکان نظام مسئولیت خود را در قبال چنین اتفاقهایی درک کنند و برای جلوگیری از وقوع مجدد آن به فکر راهکار باشند که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی که انسان منصف را دردمند میکند نباشیم.
علی پاشایی، مسئول علمی بسیج دانشجویی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.