آخرین اخبار:
کد خبر:۸۵۴۲۸۲
در گفتگو با دانشجو مطرح شد؛

بالسینی: متوسط نرخ تورم در ایران ۱۰ برابر جهان / چرا بانک مرکزی در غلبه بر تورم مزمن ناتوان است؟

استاد اقتصاد گفت: به دلیل ساختار‌های انحصاری و شبه انحصاری موجود در اقتصاد عوامل تولید قدرت بالایی برای قیمت‌گذاری دارند که این مسئله خود به خود منجر به افزایش تورم می‌شود، نگاهی به بازار خودرو، ارز و مسکن و برخی بازار‌های موازی گواهی بر این ادعاست.

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، راهکار‌های مختلفی برای حل تورم عنوان شده است این راهکار‌ها هر چند در اقتصاد‌های دیگر جواب داده و تورم تک رقمی و بسیار پایین است اما گویا در ایران جواب نمی‌دهد و افزایش تورم با زندگی مردم گره خورده و پیوندی ناگسستنی یافته است. بالا بودن نرخ تورم سلسله وار بسیاری از بخش‌ها و حوزه‌های اقتصادی و تولیدی و در نهایت ساده‌ترین نیاز‌های زندگی مردم جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. سفره‌های خالی، بیکاری، نگرانی تولیدکننده و کارفرما و اعتراض‌های کارگران و بسیاری از چالش‌های اجتماعی و حتی امنیتی نتیجه تورمی است که عرصه را از جهات مختلف بر مردم تنگ کرده است. اصغر بالسینی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه در این گفتگو دلیل حل نشدن مساله تورم در اقتصاد ایران را به زبانی ساده توضیح داده است که در ادامه مشاهده می‌کنید.

آیا تورم مساله حل شده‌ای در جهان است یا سایر کشور‌ها هم مانند ایران راهکاری برای حل تورم پیدا نکرده اند؟
نرخ بالای تورم یکی از معضلات مزمن و قدیمی در اقتصاد ایران به شمار می‌رود این موضوع متاسفانه در سال‌های اخیر به طرز نگران کننده‌ای تشدید شده است به طوری که آمار‌های رسمی نشان می‌دهد متوسط نرخ تورم در ۳۰ سال اخیر حدود ۲۰ درصد بوده این در حالی است که مساله تورم در جهان صرفاً محدود به برخی کشور‌های مشخص است. آمار‌های جهانی نشان می‌دهد در پایان سال ۲۰۱۸ میلادی متوسط نرخ تورم در جهان حدود ۲.۴ دهم درصد بوده است در حالی که تقریباً متوسط نرخ تورم در ایران ۱۰ برابر متوسط نرخ تورم در جهان است.

در حالی که نرخ تورم در کشور‌های دیگر بسیار پایین است و این موضوع در اقتصاد جهانی حل شده چرا چنین شرایطی در اقتصاد ایران به وجود آمده و چگونه بر این معضل می‌توان غلبه کرد؟
با اینکه در سال جاری بانک مرکزی محدوده ۲۲ تا ۲۴ درصد نرخ تورم را برای اقتصاد ایران در نظر گرفته است، اما باید به این موضوع توجه کرد که کنترل نرخ تورم اگرچه وظیفه‌ی کلیدی و اصلی بانک مرکزی است، اما همه ابزار‌های آن در اختیار بانک مرکزی نیست، باید به این مسئله توجه کافی داشت که متاسفانه این نگاه که تورم صرفاً یک پدیده پولی در اقتصاد ایران است منجر به این مسئله شده که صرفاً از ابزار‌های پولی مانند نرخ بهره، نرخ رشد نقدینگی و سیاست‌های پولی برای کنترل تورم استفاده شود و بیشترین توجه به سیاستگذاری‌ها در حوزه پولی به وجود بیاید، اما غفلت از این موضوع که بخش قابل توجهی از بالا بودن نرخ تورم در اقتصاد ایران ناشی از متغیر‌های غیر پولی است ما را به این مسئله رهنمون می‌سازد که برای موفقیت در کنترل تورم مسائل دیگری نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ مثلاً در اقتصاد ایران قدرت بالای قیمت گذاری عوامل تولید یک نکته فوق العاده مهم و کلیدی است. به دلیل ساختار‌های انحصاری و شبه انحصاری موجود در اقتصاد عوامل تولید قدرت بالایی برای قیمت‌گذاری دارند که این مسئله خود به خود منجر به افزایش تورم می‌شود نگاهی به بازار خودرو، بازار، مسکن و برخی بازار‌های موازی گواهی بر این ادعاست.

بیشتر بخوانید:


 ساختار بودجه ریزی کشور در افزایش نرخ تورم تا چه میزان موثر است؟
مسئله مهم دیگر در بالا بودن نرخ تورم اقتصاد ایران نسبت به استاندارد‌های جهانی ساختار معیوب و بی قاعده بودجه ریزی سالانه است. متاسفانه همه ساله دولت و مجلس با علم به زیان‌های گسترده کسری بودجه اقدام به تایید و تصویب بودجه با کسری‌های قابل توجه می‌کنند که این کسری‌های بودجه در نهایت، چون از طریق کانال‌های پولی تامین مالی می‌شود منجر به افزایش قابل توجه تورم در اقتصاد ایران می‌گردد، یعنی کانال بودجه یکی از کانال‌های کلیدی در افزایش نرخ تورم در اقتصاد ایران است.

موضوع مهم دیگری که تورم را افزایش می‌دهد نقدینگی‌هایی است که به سمت بازار‌های غیر مولد حرکت می‌کند آیا بستر‌های اقتصادی لازم برای بازدهی سرمایه در بخش‌های تولیدی مهیا نیست؟
مسئله مهم و قابل ملاحظه دیگر بالابودن بازدهی سرمایه‌گذاری در بخش‌های نامولد نسبت به بخش‌های مولد است اقتصادی که به دنبال افزایش قابل توجه عرضه و به تبع آن کنترل تورم از طریق افزایش عرضه می‌باشد باید شرایطی را دارا باشد که در آن بازدهی عوامل حقیقی و مولد بیش از سرمایه‌گذاری‌های نامولد باشد. نگاهی به بازدهی سرمایه گذاری‌های نامولد در اقتصاد ایران نشان می‌دهد که در دو سال اخیر بازدهی در بخش‌های نامولد حدود ده برابر بخش‌های مولد بوده است. در چنین فضایی طبیعی است که منابع قابل توجه اقتصادی برای کسب سود‌های کوتاه مدت و پربازده به سمت بازار‌های نامولد سوق پیدا بکند. مسئله دیگر اینکه ابزار‌های کنترلی در اقتصاد ایران برای کنترل بازار‌های نامولد ابزار‌های بسیار محدودی است و مقاومت‌های جدی در این زمینه صورت می‌گیرد بدین ترتیب مشخص می‌شود که سیاست گذاری برای کنترل تورم در اقتصاد ایران با تکیه صرف به ابزار‌های پولی نمی‌تواند راهگشا باشد. برای آنکه بتوان در یک افق مشخص به کنترل تورم و منطقی کردن تورم رسید چاره‌ای جز استفاده از همزمان از ابزار‌های پولی و غیر پولی نیست که البته در این زمینه ضعف جدی در برنامه ریزی و اجرا وجود دارد.

یعنی به هیچ وجه ابزار‌های پولی که در اختیار بانک مرکزی قرار دارد به تنهایی نمی‌تواند موضوع تورم را حل و کاهش آن را رقم بزند؟
اینکه ما گمان کنیم می‌توانیم با تکیه صرف به ابزار‌های پولی به کنترل تورم دست یابیم گمان باطلی است و تجربه سیاست‌گذاری در در سه دهه اخیر بطلان این گمان را به اثبات رسانده است. برای رهایی از شر تورم مزمن در اقتصاد ایران چاره‌ای جز برخی اصلاحات ساختاری کلیدی و استفاده همزمان از ابزار‌های پولی و غیر پولی نیست.
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار