انتشار خبر تدارک ایران و چین برای همکاری راهبردی ۲۵ ساله، در محافل صهیونیستی خبرساز شده است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه اسرائیل هیوم در اینباره در تحلیلی نوشت: هنگامیکه رئیسجمهور چین در سال ۲۰۱۶ به تهران سفر کرد، بیشتر تحلیلگران اهمیت این سفر را نادیده گرفتند چرا که تصور میکردند پکن روابط خود با آمریکا را بهعنوان بزرگترین اقتصاد و قدرتمندترین کشور جهان بهخاطر اتحاد با ایران خراب نمیکند. اما اکنون نگرانی در مورد روابط چین و ایران بیشتر شده چرا که مقامات ایران راهی تازه به سمت چین باز کردهاند. امروز در بحبوحه رکود اقتصادی جهانی که ناشی از شیوع ویروس کرونا است، رویای دور از ذهن اتحاد ایران و چین در حال تبدیل به واقعیت است. هفتهها بعد از شایعات پیرامون توافق ایران و چین، سرانجام دو کشور از توافقنامه استراتژیک خود رونمایی کردند.
بر اساس این توافق ایران برای ۲۵ سال نفت به چین میفروشد و چین هم ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند. چین متعهد شده که در بخش بانکداری و ارتباطات به ایران همکاری دهد. در میان دهها پروژه زیرساختی، چین بنادر و خطوط ریلی تازهای را احداث و به بهرهبرداری خواهد رساند. پکن همچنین ایران را در توسعه شبکه اینترنت ۵ جی و سیستم جیپیاس یاری خواهد کرد.
پیامدهای این توافق مشخص است، در حال حاضر پکن تصمیم به نادیده گرفتن تحریمهای ایالات متحده علیه ایران گرفته است. چین به وضوح اعتقاد دارد که هزینه اقتصادی و دیپلماتیکی که برای این کار پرداخت خواهد کرد، کمتر از قیمتی است که آمریکا برای نزول جایگاه خود بهعنوان رهبر جهان پرداخت خواهد کرد.
برای ایران، چین یک راه تنفس است به طوری که این کشور را از فشار تحریمهای اقتصادی آمریکا نجات میدهد.
توافق چین- ایران یک توافق نظامی هم هست، طبق این توافقنامه، طرفین تمرینهای مشترک نظامی خود را افزایش میدهند. از سال ۲۰۱۴، چین و ایران سه رزمایش مشترک نظامی انجام داده که آخرین مورد آن، یک مانور مشترک دریایی در دسامبر ۲۰۱۹ بود، مانوری که روسیه نیز در آن شرکت داشت.
از نظر دیپلماتیک، این توافق، آمریکا را در مقابل شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار میدهد. با این شرایط تلاشهای واشنگتن برای گسترش تحریم تسلیحاتی علیه ایران که تاریخ انقضای آن ماه اکتبر است، موفقیتآمیز نخواهد بود.
برای اسرائیل اما، پیمان چین- ایران یک نقطه عطف استراتژیک است. این توافقنامه از منظر اسرائیل دو پیامد فوری دارد. پیامد فوری پیمان چین و ایران برای اسرائیل این است که دولت باید رویکرد خود در مورد نقش چینیها در توسعه و مدیریت زیرساختها و سرمایهگذاری در اسرائیل را تغییر دهد.
اسرائیل چارهای جز لغو قرارداد توسعه بندر حیفا به همراه چند پروژه زیرساختی دیگر و معاملات همکاری علمی و فناوری با چین ندارد. همان شرکتهای چینی که قرار است زیرساختهای حیاتی از جمله خطوط ریلی را در اسرائیل بسازند، اکنون متعهد به ساخت پروژههای مشابه در ایران هستند.
در سطح جهانی نیز، پیمان چین- ایران مسیرهای جدید استراتژیکی را ایجاد میکند. احتمالاً اروپا در مورد انتخاب آمریکا و چین اختلافنظر داشته باشد. برخی دولتهای اروپایی تصمیم میگیرند که خود را با ایران و چین هماهنگ کنند در حالی که دیگران تلاش میکنند جانب واشنگتن را بگیرند.