استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: زمانی انتظارات تورمی در اقتصاد کاهش مییابد که مردم به سخنان و وعدههای مسئولان دولتی مطمئن باشند در غیر این صورت رشد نقدینگی عامل افزایش تورم خواهد شد.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، تا بحث از تورم میشود یکی از محورهای مهمی که مورد نظر کارشناسان اقتصادی قرار میگیرد مساله افزایش رشد نقدینگی است. راهکارهای زیادی برای مهار و غلبه بر رشد نقدینگی هم عنوان میشود که یکی از رایجترین آنها هدایت نقدینگی به سمت تولید است، اما آیا نقدینگی در هر شرایطی قابل هدایت به تولید است موضوع گفتگوی ما با کامران ندری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) است که در ادامه تقدیم میشود.
رشد نقدینگی کشور نگران کننده شده است، اما کارشناسان معتقدند با هدایت نقدینگی به سمت تولید میتوان این غول را مهار کرد آیا در عمل و بدون بستر سازیهای لازم چنین موضوعی ممکن است؟ یکی از مسائلی که مسوولان اقتصادی و رئیس بانک مرکزی بیش از هر موردی در اقتصاد کشور باید نگران آن باشند، رشد بالای نقدینگی است و یکی از مهمترین دلایل ایجاد نگرانی ناشی از رشد نقدینگی، آثار تورمی آن است. در واقع در شرایط فعلی سخن گفتن از هدایت نقدینگی به سمت تولید بدون داشتن برنامهی لازم برای مهار و کنترل نقدینگی شعار دادن محض است چرا که رشد بالای نقدینگی که بی برنامه دائما در حال رکورد زنی است، در عمل مسیرش به سمت تولید مخصوصاً در شرایط اقتصادی کنونی کشور منتهی نمیشود. ماحصل رشد بالای نقدینگی در چنین اقتصادی باقی ماندن آثار تورمی است، بنابراین صحیحترین تعبیری که اینک باید به کار ببریم یا مهمترین دغدغه و نگرانی ما باید باشد همان رشد بالای نقدینگی است.
اما مسوولین معتقدند با نقدینگی که وارد بازار سرمایه شده میتوان تولید را از این محل فعال کرد؟ شعار زدگی آفت اقتصاد است. همین شعار زدگی و اتکای صرف به شعار باعث شد تا نوساناتی در بازار سرمایه ایجاد شود، نوسانات ناشی از هیجانهای بی پشتوانه علمی، تبلیغات وسیع برای جذب نقدینگی به بورس با شعار هدایت نقدینگی به سمت تولید! در حالی که دولت عملا چنین برنامهای برای نقدینگی آزاد شده در بازار سرمایه نداشت. هر چند بورس به یکباره شاهد رشدهای بسیار بالایی بود، اما رشد نقدینگی جذب شده در این بازار عملا هیچ کمکی به تولید نکرد، لذا به همین سادگیها و بدون برنامههای علمی نمیتوان گفت نقدینگی فعلی کشور را میتوان جذب تولید و به سمت تولید هدایت کرد چرا که بسترهای لازم برای چنین موضوع مهمی ایجاد نشده است.
چه دلایلی باعث شده تا امکان هدایت نقدینگی به سمت تولید فراهم نباشد؟ یکی از دلایل عدم جذب و هدایت نقدینگی موجود به سمت تولید این است که نقدینگی باید متناسب با شرایط اقتصادی هر کشوری رشد کند. به عبارت دیگر اگر رشد نقدینگی با توجه به شرایط اقتصادی، نامتناسب و ناموزون و بیش از حد متعارف در اقتصاد باشد، از این خبر چه خوشحال شویم چه ناراحت، این افزایش نقدینگی فقط آثار تورمی به دنبال دارد، بنابراین انتظار هدایت نقدینگی در شرایط فعلی به سمت تولید بسیار دور از ذهن است. نقدینگی افسار گسیخته هر جای اقتصاد که قرار بگیرد آثار تورمی خود را به جا میگذارد. این نقدینگی از اوایل تیر ماه سال جاری که وارد بازار سرمایه شد عامل مهمی در افزایش نرخ تورم در تیر و مرداد ماه شد. تورم تیرماه ما ۶ و ۹ دهم درصد بود، حال این سوال مطرح میشود که چرا بازار سرمایه نتوانست مانع این تورم شود؟ تورم ماهانه مرداد هم ۳ درصد افزایش یافت، با این توضیح روشن میتوان گفت جذب و هدایت نقدینگی به سمت تولید در شرایط بی برنامگی و عدم مهار و کنترل نقدینگی، فقط خالی کردن شانه از زیر بار مسولیت سنگین است که بیشتر جنبه شعاری دارد تا الزامی برای متعهد شدن مسوولین به این موضوع.
چه سیاستی در حال حاضر راهکار خوبی برای رو در رو شدن منتج به نتیجه در برابر رشد نقدینگی است؟ رشد بالای نقدینگی آثار مخرب تورمی به دنبال دارد. متاسفانه خبر بد سخت بودن مانع تراشی در برابر رشد بالای نقدینگی در اقتصاد است. در این بین تنها میتوان رشد نقدینگی و رشد بالای پایه پولی را کنترل و مدیریت کرد. سیاستهای انقباضی و مدیریت انقباضی در حال حاضر تنها راهکار مهم است. فراموش نکنیم تورم به خودی خود تنها آثار رشد نقدینگی نیست، بلکه انتظار تورمی هم در این موضوع بسیار موثر است. آنچه به عنوان دستور العمل جدی بانک مرکزی در شرایط رشد بالای نقدینگی باید مورد توجه مدیران این نهاد مالی و پولی و سیاست گذاری قرار بگیرد، مدیریت رشد نقدینگی است. اعمال سیاستهای انقباضی از سوی بانک مرکزی مانع مهمی در برابر رشد بالای نقدینگی و پایه پولی میشود، همچنین بانک مرکزی باید این موضوع را که کمتر بدان توجه شده در پیش بگیرد که آن چیزی جز مدیریت انتظارات تورمی نیست. مدیریت انتظارات تورمی در اقتصاد به سادگی امکان پذیر نیست مگر اینکه حرفها و سخنان بانک مرکزی و مجموعه دولت نزد مردم معتبر باشد، بنابراین هر اظهارنظری که اعتبار بانک مرکزی را در چشم مردم کاهش دهد یک مانع بسیار جدی برای تحقق این سیاست بانک مرکزی به شمار میرود یا اثربخشی این سیاست را کاهش میدهد، لذا بانک مرکزی باید به این مساله توجه داشته باشد که در کنار مدیریت نقدینگی و کنترل رشد نقدینگی وظیفه دیگری هم دارد که آن وظیفه مدیریت انتظارات تورمی در اقتصاد است و برای اینکه بتواند انتظار تورمی را در اقتصاد مدیریت کند باید به مردم و فعالین اقتصادی اعتماد تزریق کند. همچنین از ابزارهای تکنیکی و فنی هم استفاده درستی به عمل بیاید؛ بنابراین در شرایط فعلی از بانک مرکزی دو انتظار میرود، اول مهار و کنترل رشد نقدینگی و کاهش دادن آن که منظور ما همان کاهش پایه پولی است و همچنین مدیریت انتظارات تورمی، تا دولت و بانک مرکزی بتواند بر تورم بالای ایجاد شده در اقتصاد کشور غلبه کند و بخشی از مشکلات مردم حل شود.