مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد: از مهمترین علل افزایش نرخ رشد شاخص قیمت مصرفکننده در فصل بهار را میتوان رشد پایه پولی و نقدینگی و همچنین افزایش نرخ ارز دانست.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به تشریح علل و عوامل افزایش نرخ تورم در بهار امسال پرداخت.
تغییرات نرخ تورم در بهار ۱۳۹۹ شاخص قیمت مصرف کننده با ۶.۸۳ درصد افزایش در بهار ۱۳۹۹ نسبت به پایان سال ۱۳۹۸، بالاترین میانگین نرخ رشد شاخص قیمت مصرف کننده در طول چهار فصل گذشته را ثبت کرد.
همچنین از بین گروههای کالایی با تفکیک موضوعی، گروه «کالا و خدمات متفرقه» بیشترین رشد را داشته است. گروههای خوراکیها و آشامیدنیها، دخانیات، مبلمان و لوازم خانگی، حمل و نقل و تفریح و فرهنگ نیز رشدی بالاتر از شاخص کل را تجربه کرده اند. در طبقه بندی دیگری از شاخص کل نیز، شاخص کالاهای بادوام با ۱۵.۴۳ درصد رشد، در رتبه اول قرار دارد که عمدتا ناشی از رشد نرخ ارز است.
علل افزایش نرخ تورم در بهار ۱۳۹۹
از مهمترین علل افزایش نرخ رشد شاخص قیمت مصرف کننده در فصل بهار را میتوان رشد پایه پولی و نقدینگی و همچنین افزایش نرخ ارز دانست. نرخ رشد نقدینگی و پایه پولی در فصل بهار، هر دو بالاتر از نرخ رشد بلندمدت بوده است.
نرخ رشد پایه پولی و نقدینگی در بهار ۱۳۹۹ به ترتیب ۸.۸ و ۷.۵ درصد رشد داشته اند و همان طور که در نمودار ۴ مشاهده میشود به مراتب بالاتر از میانگین بلندمدت آن است. نرخ رشد نقدینگی در بهار کمتر از رشد پایه پولی شده که به علت کاهش ضریب انبساط نقدینگی و کاهش تقاضا برای تسهیلات در بانکهاست.
بالا رفتن نرخ رشد نقدینگی و پایه پولی در کنار سایر عوامل باعث افزایش انتظارات تورمی شده و از این رو نقدینگی افزایش یافته به سمت بازار داراییها و بازار کالاهای بادوام رفته است. کالاهای بادوام با ۱۵.۴۳ درصد، بیشترین رشد را در بین گروههای کالایی در بهار داشته اند.
همچنین در بازار دارایی ها، شاخص بورس، نرخ ارز، سکه و مسکن، در بهار ۱۳۹۹ (پایان خردادماه ۱۳۹۹ نسبت به پایان اسفندماه ۱۳۹۸) به ترتیب، ۱۴۸، ۲۴، ۳۲ و ۲۹ درصد رشد داشته اند.
در بلندمدت رشد نقدینگی و تورم با یکدیگر به صورت متناسب حرکت میکنند، اما در کوتاه مدت و میان مدت، جذب نقدینگی در بازار داراییها میتواند میان این دو فاصله بیندازد. به بیان دیگر معمولا نرخ تورم نسبت به رشد نقدینگی با تأخیر بالا میرود. در حال حاضر رشد ۶.۸ درصدی شاخص قیمت در مقابل رشد ۷.۳ درصدی نقدینگی قرار دارد.
تقریبا از دی ماه ۱۳۹۸ و همزمان با رشد شدید شاخص بورس و ورود نقدینگی به این بازار، نرخ تورم نیز از رشد نقدینگی فاصله گرفته است. این موضوع به این معناست که بازار دارایی فعلا، باعث شده تورم کمتر از مقادیر مورد انتظار بوده و محتمل است در آینده نزدیک با خروج بخشی از منابع از بازار دارایی و ورود به بازار کالاهای مصرفی، موجب روند فزایندهتر نرخ تورم شود.
توصیههای سیاستی
افزایش پایه پولی و نقدینگی و رشد شدید شاخصهای قیمت در بازار داراییها و کالای بادوام، میتواند نشان از انتظارات تورمی بالا باشد. فاصله گرفتن نرخ تورم از نرخ رشد نقدینگی نباید سیاستگذار را در خصوص رابطه این دو به اشتباه بیندازد. آنچه در حال حاضر باید در اولویت سیاستگذار پولی قرار گیرد، کنترل رشد قیمت در بازار دارایی هاست.
رشد شدید بازار دارایی اگر ناشی از رشد نقدینگی باشد، در نهایت بر شاخص قیمت تخلیه خواهد شد و در نتیجه لازم است تا رشد قیمتها در این بازار کنترل شود. نمیتوان تصور کرد که پایه پولی و نقدینگی با نرخ زیادی رشد داشته باشند، اما بازار دارایی بتواند ضربه گیر اثرات تورمی آنها باشد.
در حالی که عامل اصلی رشد پایه پولی و پس از آن نقدینگی، کسری بودجه دولت است، بدون کنترل کسری بودجه دولت و پیش بینی روشهای غیر تورم زا برای تأمین کسری بودجه، نمیتوان انتظارات تورمی و تورم را کنترل کرد. در کنار آن افزایش نرخ سود کوتاه مدت، میتواند یکی از راهکارها برای کنترل رشدهای شدید قیمت در بازارهای دارایی (بورس، سکه، ارز و مسکن) باشد. افزایش نرخ سود کوتاه مدت باید تا حدی متناسب با تورم انتظاری باشد که ضمن توجه به وضعیت ترازنامه بانکها و وضعیت رکود اقتصادی، بتواند منابع را از بازار داراییها به سمت سپردههای بانکی سوق دهد.