عملکرد اقتصادی دولت در گفتگوی «خبرگزاری دانشجو» با محمد امین جعفری، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان و مهدی خطیب، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی بررسی شد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امروز وضعیت اقتصادی کشور رضایت بخش نیست و مردم با تورم و گرانی های افسارگسیخته در تامین اقلام اساسی خود و مسکن دست به گریبان هستند و البته دولت نیز نشان داده است که برای جبران این ناکارآمدی ها برنامه ای ندارد. «خبرگزاری دانشجو» به منظور بررسی منشأ گرانی های اخیر و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن و همچنین ارائه راهکارهای مناسب در شرایط تحریمی با هدف ثبات بخشی به وضعیت اقتصادی به گفتگو با محمد امین جعفری عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان و مهدی خطیب مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی پرداخته است که در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید.
منشاء گرانیهای اخیر بدون تردید عمده مشکلات کشور ناشی از عدم فروش نفت خام و تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران است و متاسفانه این مشکل ریشه در نوسان قیمت ارز در کشور دارد، اما در این وضعیت با شیوع بیماری کرونا باید سوال پرسید، وقتی که واردات چندانی در کشور انجام نمیشود و ارز تخصیصی دولتی نه چندان زیادی به متقاضیان اعطا نمیگردد دلیل گرانی ارز چیست؟ یکی از دلایل میتواند ناشی از تدبیر نادرست دولت در استفاده از ارز ذخیره کشور باشد. چون دولت میداند در آینده برای تامین نیازهای اصلی کشور نیازنمند منابع گسترده مالی است؛ بنابراین در نحوه استفاده ارز به گونهای عمل میکند که کفاف سالهای آتی تحریم را نیز بدهد.
دلیل دیگر سیاسی است. گمان میشود، دولت برای برنامه ریزی عملکرد سیاسی خود چشم به انتخابات آمریکا دوخته و منتظرنتایج انتخابات آمریکاست. بدین ترتیب، ممکن است جریان دوم خرداد احتمال دهد تا با انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا، مجددا احتمال توافق و مذاکره با آمریکا صورت میگیرد. از همین رو، در شرایط فعلی کشور قیمت ارز را عمدا افزایش میدهد تا در صورت انتخاب شدن بایدن، با تزریق گفتمان مذاکره با آمریکا مجددا قیمت ارز را پایین بیاورند و مطالبه عمومی مردم را به سمت گفتگو با آمریکا سوق دهد.
در یک عبارت ساده تر، احتمال میرود جریان دوم خرداد با افزایش عامدانه قیمت ارز سعی بر این داشته باشد تا با مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهوری بعدی ایالات متحده، مجددا قیمت ارز را کاهش دهد و با عوام فریبی مردم را به این سمت سوق دهد که انتخاب بایدن فصل جدیدی از مذاکرات رقم خواهم خورد. بلاشک نتیجه این بازی سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ ایران موثر خواهد بود. یعنی جریان دوم خرداد باز با هم گفتمان مذاکره با آمریکا و با بهانه کاهش قیمت ارز که در واقع توسط خود آنها صورت پذیرفته، نظر مردم را برای انتخاب گزینه خودشان در انتخابات ۱۴۰۰ جلب کنند.
عمده نواسانات ارزی ناظر به عملکرد ضعیف دستگاههای نظارتی بر بازار است به نظر من عمده نواسانات ارزی ناظر به عملکرد ضعیف دستگاههای نظارتی بر بازار است. متاسفانه در شرایط فعلی کشور اجناس چند برابر قیمت درج شده روی کالا فروخته میشوند و عمده این دلیل عملکرد ضعیف دولت و سازمان تعزیرات است.
مهمترین آسیب اجتماعی این گرانیها و وضعیت نا به سامان اقتصادی منجر به کاهش سرمایه اجتماعی خواهد شد. این ماجرا میتواند در انتخابات سال ۱۴۰۰ نتایج مخربی داشته باشد و حضور مردم در انتخابات را به حداقل بساند.
وانگهی، چون ارتباط و تعاملی میان مسئولان دولتی و مردم وجود ندارد، عموم جامعه دولت را غریبه میپندارد و به جای انتقاد مستقیم از عملکرد مسئولان و مدیران کشور، دست به اعتراضاتی میزند که لاجرم فضای امنیتی به خود میگیرید.
مجلس عملکرد درخشانی در پاسخگو کردن دولت نداشته است متاسفانه مجلس نیز در طول این چند ماه عملکرد درخشانی نداشته و تاکنون موفق به پاسخگو کردن دولت نشده است. دولت نیز وقتی نظارتی بر خود نبیند، بدون ترس از تنبیه و تذکر به رویه نادرست خود ادامه میدهد. به نظر میرسد، تنها و تنها و تنها راه حل نجات کشور، کمک مردم به خودشان است. یعنی با تفاهم و همکاری میان دولت و مردم، ارز جمع آوری و در قبال آن وضعیت اقتصادی به یک ثبات نسبی برسد. مردم در این جنگ اقتصادی مهمترین نقش را ایفا میکنند. چنانچه از هجوم مردم برای خرید سکه و طلا و ارز کاسته شود و این سرمایه گذاری در راستای تولید ملی و کارآفرینی صرف شود، روند صعودی قیمتها تاحد قابل توجهی متوقف و کاسته میشود.
گرانی حاصل سیاست های پولی و بانکی اشتباه است
جعفری: برخی مسائل بدیهییات است؛ برای ریشه یابی علمی منشاء گرانیهای اخیر کشور باید درنظر داشت زمانیکه ما با رشد پایه پولی مواجه هستیم این امر به معنای افزایش نقدینگی است که با شاخص تورم قابل بررسی هست. تورم با گرانی فزاینده برابر است و بعبارتی این وضعیت یعنی کاهش قدرت خرید مردم و بیشتر شدن شکاف طبقاتی. چرایی رشد پایه پولی ارتباط مستقیمی با سیاستهای پولی بانکی دولتها دارد که شرایط فعلی را میتوان حاصل اشتباه بودن این سیاستها من جمله استفاده کافی نبردن از ابزارهای کنترلی مثل فروش اوراق قرضه دانست.
متاسفانه دولتهای ما عادت به انتخاب سادهترین و کم هزینهترین مسیر ممکن برای پرداختهای خود کرده اند و خلق پول به جای استفاده از سایر ابزارها از بدترین رویه هاست که در دولتهای ما مشاهده میشود.
ظرفیتهای فکری و عملیاتیِ اقتصادی برای مواجهه با جنگ نابر اقتصادی به کار گرفته نشده است از منظر ما همه ظرفیتهای فکری و عملیاتیِ اقتصادیِ کشور برای مواجهه با این جنگ نابرابر اقتصادی به کار گرفته نشده است و باید تمام عالمان این حوزه صرف نظر از هر طیف و جریانی کنارهم جمع بشوند و اخرین حربه دشمن که اهرم فشار اقتصادی است را خنثی کنند که شدنی است؛ البته باید در نظر داشت بخش قابل توجهی از قدرت اقتصادی کشور به دور از شفافیت و بصورت جزیرهای اداره میشود که باید تغییراتی در ساختار ایجاد شود و سیستم اقتصادی یکپارچه شود که این مهم نیازمند ورود مجلس است.
تبعات اجتماعی و اقتصادی وضع موجود مشخص است؛ در کلامی از حضرت امام ره داریم که خطاب به ثروتمندان میفرمایند که اگر انفجاری در جامعه رخ بدهدتر و خشک را باهم میسوزاند و این مرفهین باید بفکر باشند و هم چنین متذکر میشوند که رهایی از عواقب بن بست اقتصادی در جمهوری اسلامی شبیه دوران طاغوت نیست و این عوارض که دغدغه اول قشر گستردهای از مردم است بسیار شدیدتر خواهد بود چراکه دیگر نصایح روحانیون کارگشا نخواهد بود. تبعات اجتماعی وضعیت موجود کاملا ملموس شده است و افزایش سن ازدواج، کودکان کار و شیوع ناهنجاریهای اخلاقی حاکی از به صدا درآمدن زنگهای هشدار نابسامانیهای اجتماعی میدهد. راجع به عوارض اقتصادی وضعیت موجود نیز باید گفت رکود حاکم هرچه طولانیتر شود عمیقتر شده و خروج از آن سختتر میشود و در بازار تورمی شکاف طبقاتی بیشتر میشود که این مسئله باز عوارض خاص خود را دارد.
برای اقتصاد و کشور ما تحریم مقوله جدیدی نیست؛ پس تمام مشکلات به تحریمها بر نمیگردد و حتی راههایی هم برای دور زدن تحریمها وجود دارد؛ متاسفانه دولت حاکم بدلیل قراردادن همه تخم مرغ هایش در سبد برجام و شکست این راهبرد درحال حاضر در وضعیت عدم فعل قرار دارد و مدیران استانی و کشوری میگویند کاری نکنیم بهتر از کار اشتباه است و این بد و کاملا غلط است.
عملکرد اقتصادی دولت مطابق توصیه های رهبر انقلاب پیش نمی رود دولت بازار را رها کرده تا آنجاکه وزیر صمت بعد از مدتها تعیین میشود. دولت باید با نظارت و کار شبانه روزی نبض بازار را به دست بگیرد و از این حالت خمودگی و فرو رفتن در لاک خود بیرون بیاید و با پویایی و چابکی اقتصاد کشور را جمع کند. رهبر معظم انقلاب نیز در صحبت شان به دولت گفتند که شما سه صد روز و یک شصت و پنج روز فرصت دارید. آیا عملکرد دولت با عنایت به عدم فعل و کارکرد مناسب نشان از توجه به فرمان رهبر انقلاب دارد؟
اینجانب به شخصه نسبت به آینده بخصوص آینده اقتصادی خوش بین هستم. ایران اسلامی کشور کوچکی نیست. ما هفدهمین اقتصاد دنیا را داریم، ما تنها کشوری هستیم که به بسیاری از منابع طبیعی خودمان دست نزده ایم! درست است که مشکلات معیشتی وجود دارد، اما جمعیت هشتاد میلیونی ایران، ملت فقیری نیست. ما هرکجا که به مردم و جوانان اعتماد کردیم پیروز شده ایم.
مردم دولتی را انتخاب کنند که کشور را لنگ لبخند وزیر غربی نکند در اطراف ما بیش از پانصد میلیون جمعیت وجود دارد که میتواند بازار بسیار مناسبی برای صادرات کالا و خدمات باشد که باید رایزنی شود. ما باید به درون بنگریم و به برون بیاندیشیم؛ یعنی باید نگاهمان به داخل و فکرمان به تصرف بازارهای خارجی باشد.
این مسائل نیازمند دولتی معتقد به این مطلب است. مردم باید دولتی را انتخاب کنند که چنین نگاهی داشته باشد! نه دولتی که کشور را لنگ لبخند وزیری غربی بکند!