عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اگر تعریف تجرد قطعی در کشور، افرادی باشند که تا سن ۵۰ سالگی ازدواج نکرده اند. آخرین سرشماری در سال ۹۵ نشان میدهد، ۹۷ درصد مردان و ۹۴ درصد زنان تا این سن ازدواج کرده اند و ۳ درصد مردان ۶ درصد زنان نیز مجرد هستند. اما تجرد قطعی تعاریف متعددی دارد.
فاطمه ترابی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با نرگس عبدالله ، خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، اظهار داشت: تجرد قطعی تعریف مشخصی ندارد. به این معنا که در برخی متون غیر فارسی که در دهههای اخیر چاپ شده است، ۳۵ سال را سنی در نظر گرفته اند که اگر ازدواج صورت نگیرد، شانس آن نیز کاهش مییابد. اما مفهوم این است که در واقع تجرد قطعی، نسبت سن افرادی است مجرد هستند با سنی که احتمال ازدواج بعد از آن بسیار کاهش مییابد. اما در واقع تعریف علمی دقیقی برای این شاخص وجود ندارد. در ایران بیشتر متونی که تجرد قطعی را بررسی میکنند، سن ۵۰ سال را در نظر میگیرند. به این معناکه اگرآماری از تجرد قطعی ارائه میشود که چه درصد، نسبتی از افراد تا سن ۵۰ سالگی هنوز ازدواج نکردند و یا اگر بخواهیم مقایسهای درباره آن در زمانهای مختلف، در ایران یا خارج از کشور انجام بدهید، باید بدانید منظور و مفهوم از تجرد قطعی چیست.
وی توضیح داد: تجرد قطعی تعریف مشخصی است، نسبت افرادی که تا سن ۵۰ سالگی ازدواج نکرده اند. اما اگر مفهوم آن را در حوزه جمعیت شناسی بررسی کنیم، خواهیم دید، چون رده سنی قطعی برای آن وجود ندارد، بنابراین تعریفاش با توجه به کاربرد آن نیز متغیر است. همچنین تجرد قطعی مسئلهای مرتبط با ازدواج است و در کل باروری را شامل نمیشود. اما اگر منظور از تجرد قطعی تأثیری باشد که بر باروری میگذارد، پس سن تجرد قطعی را باید پایینتر در نظر گرفت. به این معنا که اگر کاربرد آن در مفاهیم آماری و برای باروری باشد، تجرد قطعی نسبتی از خانمهایی است که تا ۴۰ سالگی ازدواج نکردند و باروری بعد از ۴۰ سالگی کم میشود یا احتمال وقوع آن کاهش مییابد. پس این مفهوم ارتباط مستقیمی با باروری ندارد و یا کاربرد آن نمیتواند در توزیع میزان و تعداد باروری باشد.
ترابی ادامه داد: در کل عمومیت ازدواج به طور سنتی در کشور ما طبق تعریف، یعنی تعداد کسانی که تا سن ۵۰ سالگی ازدواج میکنند بالا بوده، اما در دهههای اخیر کمی کاهش پیدا کرده است. آخرین سرشماری در سال ۹۵ نشان میدهد، ۳ درصد مردان ۶ درصد زنان تا ۵۰ سالگی هنوز ازدواج نکرده اند. همچنین ۹۷ درصد مردان و ۹۴ درصد زنان ازدواج کرده بودند که البته شهری و روستایی بودن آنها نیز موثر و متفاوت است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اما نکتهای قابل تأمل، میزان و تعداد تجرد قطعی اختیاری یا خودخواسته و بلعکس است. که میانگین سن ازدواج برای زنان و مردان در طول زمان در ایران افزایش پیدا کرده است. اما پیمایشهای ملی مرکز آمار ۹۳ و ۹۴، هر دو نشان میدهند سن دلخواه ازدواج زنان و مردان به طور میانگین هر دو پایینتر از سنی است که ازدواج میکنند. یعنی افراد تمایل دارند زودتر از آن زمانی ازدواج کنند که در جامعه ازدواجشان اتفاق بیفتد. این نشان میدهد که افراد نمیخواهند خود ازدواجشان را به تأخیر بیاندازند. همچنین طبق تجربیات و پیمایشات در جامعه، همه تأکید دارند که مفهوم خانواده و فرزندآوری از اهمیت خیلی بالایی حتی در میان جوانان برخوردار است. و البته اشاره شد که تجرد قطعی، طبق تعریف آماری هنوز درصد خیلی بالایی در کشور ما نیست و مسئله بحرانزایی تلقی نمیشود، ولی باید در آینده دید که چه تغییری میکند.
وی درباره عوامل مؤثر بر تجرد قطعی عنوان کرد: آخرین سرشماری کشور نشان میدهد که هر پدیده اجتماعی چند بعدی است و نمیتوان گفت که بیشتر تحت تأثیر چه عواملی اتفاق میافتد. چراکه جامعه قشر بندی شده است و افراد ویژگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مختلفی دارند؛ بنابراین براساس آن، ممکن است به دلایل مختلفی ازدواج اتفاق نیافتد. یکی از عوامل اجتماعی، تحصیلات است. در یافتههای مختلف نشان داده شده، تحصیلات عاملی است که معمولاً ازدواج را به تأخیر میاندازد و البته مکانیزمهایش متفاوت است. یک مورد این است که وقتی افراد تحصیلاتشان را ادامه میدهند، ناسازگاری بین نقش آنها صورت میگیرد و به ازدواج مرتبط است. همچنین زندگی خانوادگی مستقل و مسئولیتهایی که مرتبط با تحصیلات، مخصوصا برای خانمها ممانعت ایجاد میکند.
وی تأکید کرد: درباره این صحبت ها، یافتههای پژوهشی و نظریههای مختلفی وجود دارد. در واقع برخی از نظریهها نشان میدهند، اگر در جامعهای بین این نقشهای اجتماعی و خانوادگی یک نابرابری جنسیتی که منظور تساوی جنسیتی نیست، بلکه افرادی است که در نقشهای اجتماعی فعال هستند، فرصت تجربه کردنش را دارند، اما در عین حال، نقشهای خانوادگی آنها را محدود میکنند. در برخی موارد افراد برای رسیدن به نقشهای اجتماعی ازدواج خود را به تاخیر میاندازند که ممکن است به تجرد قطعی نزدیک شوند. در مقالهها نیز آمده است، در برخی شهرستانها که زنان بیشتری بعد از ازدواج تحصیلات را ادامه میدهند و احتمال ازدواج بیشتر داشته اند. این نشان میدهد جایی که خانمها احساس کنند که هماهنگی بین فعالیت اجتماعی و خانوادگی وجود دارد و تحصیلاتشان را محدود نمیکند، بیشتر احتمال ازدواج وجود دارد.
ترابی تصریح کرد: در ایران زنان زیادی شاغل نیستند و طبق سرشماری ۹۵، کمتر از ۱۵ درصد زنان که ۱۵ سال به بالا هستند، شاغل یا در جستجوی کاربوده اند؛ بنابراین ایران جزو کشورهایی نیست که سهم اشتغال زنان و مشارکت اقتصادی بالایی داشته باشند؛ بنابراین استقلال اقتصادی نمیتواند مانع قوی برای ازدواج باشد. همچنین این مسئله برای خانمهای شاغل مهم است، ولی برای کل جمعیت عامل اساسی نیست. اما در مورد مردان بحث اشتغال بسیار حیاتی است که در بررسی تجرد مردان همیشه اشتغال یکی از عواملی موثر و مهم است. چراکه طبق الگوی سنتی در کشور، نان آوری مردان و خانه داری زنان هنوز در جامعه رواج دارد و برای آقایان مهم است. روند تغییرات سنی ازدواج نشان میدهد، حداقل در دهههای گذشته افزایش سن ازدواج خانمها متوقف شد و در بین سالهای ۸۵ تا ۹۵ یعنی در سال ۸۵ مانگین سن ازدواج زنان ۲۳.۳ سال در کل کشور بود و در سال ۹۵ به ۲۳ سال رسید. پس سه دهم سال کاهش داشتیم. البته این کاهش در نتیجهی کاهش سن ازدواج در مناطق روستایی بوده است و در سطح کشور یک کاهش کوچک داشتیم که ثابت بوده است. اما در مورد مردان بیشتر از یک سال افزایش سن ازدواج را داشتیم و این نشان میدهد متغیرها به شکلهای متفاوتی در سن ازدواج زنان و مردان تاثیر میگذارند. پس نکته مهمی است که صحبت درباره عوامل ازدواج زنان یا مردان است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار داشت: از عوامل دیگر تجرد قطعی، میتوان به فرهنگ و سبک زندگی اشاره کرد. چراکه در جامعه بسیار نمایان است که سبک زندگی و استانداردهای شروع زندگی نسبت به دهههای گذشته تغییر کرده است. همچنین در این نسل نسبت به نسلهای قبلی، پیش نیازهای اقتصادی و رفاهی برای شروع زندگی نیز افزایش پیدا کرده است؛ بنابراین این مسئله باعث میشود ناخودآگاه اشتغال مهم باشد. اما نکته مهم در مورد زنان این است که، درصد اشتغال بانوان پایین است، اما ممکن است انگیزه اشتغال داشته باشند. به معناکه در جمعیت خانمها اگر شغل مناسبی پیدا شود، علاقمند به اشتغال هستند؛ بنابراین منظور این است که دید مختلف افراد نسبت به عوامل مختلف بر سبک زندگی موثر است که تاخیر ازدواج تا ازدواج مناسب و شرایط مناسب ازدواج برایشان اتفاق بیفتد. اما ساختار جمعیتی نیز بسیار مهم است. به این معنا در جامعه، بین تعداد زنان و مردانی که در موقعیت یا معرض ازدواج هستند همخوانی نداشته باشند و تقاضا کم باشد. این عدم تعادل در اثرعوامل مختلفی نیز ممکن است تشدید شود از جمله مهاجرتهایی که از روستا به شهر اتفاق میافتد. تعداد مردانی که در مناطق روستایی آماده ازدواج هستند کمتر میشود و همین مسئله کاهش ازدواج زنان را در پی دارد و تغییرات یا نوساناتی را در میزان باروری و جمعیت را در کشور ایجاد میکند.
ترابی اشاره کرد: تعداد زنان و مردانی که میخواهند ازدواج کنند برابر نیست بنابراین تعدادی زن بدون همسر میمانند. الگوی غالب ازدواج در ایران تک همسری است و یک خانمی با بیش از یک مرد نمی تواند ازدواج میکند، همچنین یک آقا با بیش از یک زن ازدواج نمی کند و این مسئله نیز مطرح است. همچنین باید فاصله سنی زنان و مردان کمتر شود و این عدم تعادل از بین برود. زنان و مردانی که به دلیل هم سن بودن، در یک نسل به دنیا آمده اند و در نسلی دیگر کاهش یا افزایش باروری را تجربه کردند. بنابراین در هرم سنی تعدادشان برابر است و گروه سنی یکی بالاتر از دیگری نیست. در کل یکی از راهها همین هست، هرچه سن نزدیکتر به هم باشد این عدم تعادل کمتر هست و اگر کاملاً هم سن با هم ازدواج اتفاق بیافتد، به هیچ عنوان بی تعادلی وجود نخواهد داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اما نکته دیگر این است که با گسترش رسانههای جمعی و ارتباطات، فرهنگها بسیار به هم نزدیک میشوند. یعنی ممکن است یک نوع آداب و رسومی که در پایتخت کشور مرسوم باشد، در برخی نقاط کشور نیز به درجاتی مشاهده میکنیم. در صورتی که امکان دارد درجه رفاه برای افرادی که در پایتخت زندگی میکنند با کسانی که در مناطق دیگری زندگی میکنند یکسان نباشند. همینها شرایط را برای ازدواج و تشکیل خانواده افراد سخت می کند. همچنین عوامل فرهنگی بسیار مهم و تاثیرگذار است. با توجه به وضعیت فعلی کرونا که مباحث فرهنگی صورت میگیرد، حتی در رسانهها کارشناسان توصیه میکنند که به سبک ازدواج کرونایی روی بیاورید. این مسائل فرهنگی را پدید میآورند که برخیها تاکید دارند که مراسم ازدواج مجلل نیاز نیست و میتوان زندگی سادهای را شروع کرد؛ بنابراین باید گفت تعدادی پیش نیازهای ازدواج میتواند حتی به این صورت هم تغییر بکند و اینها ممکن است بعدها ازدواج را تسهیل کنند.
وی ادامه داد: بهتر است تعریف و واژه خاصی را به کار نبریم. چراکه اگر تجرد قطعی را طبق تعریف مرسوم آن عدم ازدواج تا سن ۵۰ سالگی در نظر بگیریم، هنوز در کشور ما بیش از ۹۷ درصد آقایان و ۹۴ درصد خانمها تا پایان سن ۴۹ سالگی ازدواج کردند. به این معنا که میتوان گفت که هنوز ایران جزو کشورهایی است که عمومیت ازدواج بسیار بالاست و تجرد قطعی خیلی کم است. اما اگر تعریف را تغییر بدهیم یعنی سن تجرد را در نظر بگیریم، و اگر اینطور در نظر بگیریم که افراد تا سن ۴۰ سالگی ازدواج میکنند و سن ۳۵ تا ۴۵ سالگی برای فرزندآوری و یا ... مناسب است. در این صورت نوسانات متفاوت است. اما طبق آمار نمیتوانیم بگوییم وارد دوران حساسی شده ایم و از نظر اینکه افراد ما ازدواج نکرده باقی میمانند.
ترابی تأکید کرد: نکتهی قابل توجه این است که باید به تفاوتهای منطقهای توجه کنیم، در حال حاضر میانگین سن ازدواج در کل کشور در سال ۹۵ برای آقایان از ۲۵ سال بوده، در منطقه ای این عدد ۲۵.۳ و در منطقه ی دیگر ۲۲ سال بوده است. در واقع فاصله بیش از ۳ تا ۴ سال در سن ازدواج مردان در کشور وجود داشته است. همین طور در مورد خانمها از ۲۱.۱ سال در خراسان رضوی و ۲۱.۳ در یزد و بیش از ۲۶ سال در ایلام تفاوت داشتیم؛ بنابراین باید به تفاوتها دقت کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پایان در رابطه با برنامهریزی کاهش تجرد قطعی اظهار کرد: وقتی مداخلاتی میخواهد طراحی شود، این مداخلات براساس این است که به چه میزان پدیده مورد نظر از جمله تجرد قطعی در استانهای مختلف، در آستانه شیوع بیشتر است. همچنین چه عواملی در آین استان به این پدیده دامن میزند که ممکن است در برخی موارد عوامل فرهنگی مهمتر باشد و در برخی دیگرعوامل اجتماعی و اقتصادی باشد. اما در همان استانها ممکن است توسعه پایینتر باشد و هزینهها نیز آسانتر گرفته شود. در واقع میتوان گفت که مداخلات در تجرد قطعی افراد در مناطق مختلف و موقعیتها متفاوت است. پس برنامه ریزیها نیز باید متناسب با شرایط طراحی شوند. همچنین در هر استان جمعیت مسلماً ناهمگون است؛ بنابراین در بعضی از آمار ها میبینیم سن دلخواه ازدواج برای افرادی که پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتری دارند متفاوت است، تحصیلات تاثیرگذار است و یا اینکه در منطقه شهری با سبک زندگی متفاوتی زندگی میکنند. بنابراین هر چه قدر مداخلات ما مبتنی بر شواهد علمی و مستند باشد، اطلاعات و احتمالات دقیق تری بدست می آید. بنابراین به عنوان عضوی از جامعه علمی کشور، توصیه میکنم هر سیاست گذاری که میخواهد اتفاق بیفتد، مبتنی بر شواهد علمی باشد. با رعایت تمام این پیچیدگیها و در نظرگرفتن تمام پیچیدگیهایی که در دنیا وجود دارد می توانیم به نتیجه مطلوب برسیم.
آخه مگه مردم الان 100 سال عمر میکنن که 50 سال سن تجرد قطعی باشه؟؟؟؟ این چه استدلال مزخرفی است...
وضع ازدواج بحرانی بحرانی است.. چشمانتان را باز کنید... مردم الان تا 60 عمرشون نیست... خاک بر سر یه همچین کارشناسی...
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
وضع ازدواج بحرانی بحرانی است.. چشمانتان را باز کنید... مردم الان تا 60 عمرشون نیست... خاک بر سر یه همچین کارشناسی...