شرکتهای روسی با هدف تامین گاز مایع (LNG) خط لوله 1100 کیلومتری از بندر قاسم کراچی به منطقه قصور واقع در ایالت پنجاب را احداث خواهند کرد.
شاید این خبر برای افرادی که در جریان مذاکرات پیشین ایران و پاکستان جهت انتقال خط لوله گاز از ایران به پاکستان بودند تکاندهنده نباشد؛ اما برای آنها که در بطن مذاکرات پیشین بودند و به ارزش استراتژیک این خط لوله واقف هستند همچون آواری است که بر سر آنها ریخته شده است! خبر در یک جمله آشکار است: «توافق روسیه و پاکستان برای ساخت خط لوله ۱۱۰۰ کیلومتری انتقال گاز» اما این را به گونه دیگری هم میتوان خواند: «روسیه و پاکستان ایران را دور زدند!» دو کشوری که خود را برادر و دوست نزدیک ایران میخوانند متاثر از تحریمهای تحمیلی دولت دونالد ترامپ بر صنعت نفت و گاز ایران هر آنچه ایران و زحمتکشان حوزه وزارت نفت رشته بودند پنبه کرد! بر اساس اخبار منتشر شده توافقنامه تسهیل همکاری اقتصادی پاکستان و فدراسیون روسیه بین مقامات انرژی دو کشور در تاریخ 22نوامبر 2020 (دوم آذرماه 1399) به امضاء رسید. طبق این توافقنامه خط لولهای به طول 1100 کیلومتر از کراچی به قصور واقع در ایالت پنجاب پاکستان احداث خواهد شد. روزنامه اکسپرس تریبیون طی گزارشی اعلام کرد هزینه اولیه پروژه خط لوله انتقال گاز 1100 کیلومتری 2 میلیارد دلار برآورد شده است. سهام پاکستان دراین پروژه 74 درصد و سهام روسیه 26 درصد خواهد بود. شرکتهای روسی با هدف تامین گاز مایع (LNG) خط لوله 1100 کیلومتری از بندر قاسم کراچی به منطقه قصور واقع در ایالت پنجاب را احداث خواهند کرد. این خط لوله توانایی انتقال سالانه 12.4 میلیارد فوت مکعب گاز را دارد. گفته میشود ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه نیز علاقه زیادی به پروژه تامین گاز وارداتی به ایالت پنجاب داشته و اساساً هر دو طرف این طرح را آغازِ دورهای جدید و فرصتی برای تقویت روابط اقتصادی و استراتژیک خود ارزیابی کردهاند. ندیم بابر، مشاور نخست وزیر نفت پاکستان در مصاحبهای در 14دسامبر اعلام کرد پاکستان ساخت خط لوله ۱۱۰۰ کیلومتری (۶۸۴ مایل) انتقال گاز را در ماه ژوئیه با همکاری روسیه آغاز میکند. این درحالی است که خط لوله گاز ایران- پاکستان به حال خود رها شده است! اگرچه پاکستان در اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ خورشیدی به ایران اطلاع داده بود «مادام که این کشور تحت تحریمهای آمریکاست، امکان تکمیل خط لوله ایران- پاکستان وجود ندارد!» او با بیان اینکه پاکستان 51 تا 74 درصد از سهام این پروژه را در اختیار خواهد داشت و روسیه مالک باقی مانده آن خواهد بود، اظهار کرد: شرکتهای South Souther- و Sui Norther- Gas Pipelines، که خرید زمین برای خط لوله را آغاز کرده اند، بخشی از این پروژه خواهند بود و مدیریت ساخت و ساز بر عهده یک کنسرسیوم روسی است. پاکستان در سالهای اخیر، به یکی از بازارهای نوظهور سوخت تبدیل شده و واردات گاز را افزایش داده است. بابر گفت، پاکستان برای تشویق فعالیتهای اکتشافی، 20 بلوک نفت و گاز را به حراج گذاشته است، انتظار میرود پیشنهادات تا اواسط ژانویه ارائه شود. اما از آنجا که معلق ماندن خط لوله گاز ایران به پاکستان سوالبرانگیز مینماید و شاید امروز متولیان دولتی در ایران در خلوت ادارات «اخم و تخم» کرده باشند؛ مبین صولت، رئیس اداره گاز پاکستان پاسخ هرگونه پرسش در این خصوص را اینگونه توضیح میدهد: «وجود تحریمها باعث شده که ما نتوانیم خط انتقال گاز از ایران را تکمیل کنیم.» تلختر آنکه آن بخش از خط لوله که در ایران قرار دارد تکمیل شده و بنا بر قرارداد، پاکستان هم میبایست تا مرداد 1398 بخشی را که در این کشور جریان مییابد تکمیل و آماده بهرهبرداری میکرد، اما این پروژه با وجود شکایت ایران، تکمیل نشده است و با توجه به تداوم تحریمها نمیتوان انتظار تکمیل آن در آینده نزدیک را داشت به ویژه که حال پای روسها هم به این معامله شیرین باز شده و نان تحریم نفت و گاز ایران به جیب روسها میرود! لازم به ذکر است که با عدم تکمیل این پروژهها و یا تاخیر در آنها، کشورهای دوست و همسایه ما نیز برنامههای خود را از طریق گزینههای دیگری که در اختیار دارند دنبال میکنند. ادامه یافتن تحریمهای گسترده علیه کشور ضررهای هنگفتی را متوجه کشور کرده است و علاوه بر سخت و طاقتفرسا کردن وضعیت معیشت مردم، در درازمدت عواقب سنگینی برای کشور خواهد داشت و ضررهای استراتژیکی را بر کشور تحمیل خواهد کرد که چه بسا غیر قابل جبران باشد. اما این اتفاق در چه فرایندی ریشه دارد؟ آنچه از پرس و جوهای خبرنگاران ما حاصل شده، در کنار نقدهایی که برخی کارشناسان اقتصادی به پیامدهای قطعی و منفی تحریمها داشته و دارند؛ دیدگاهی است که به نوعی مصطفی زندیه کارشناس مسائل جنوب آسیا نیز تبیین کرده است. دیدگاهی که فارغ از انگیزه تحریم اقتصادی نشان میدهد در همین خلاء تعلل رخ داده از تحریمهای علیه جمهوری اسلامی ایران، پاکستان فرصتطلبانه به دلایل منطقهای تغییر رویکرد داده و دست رفاقت با روسیه را فشرده است! مصطفی زندیه بر این باور است که «با امضای موافقتنامه یاد شده و اجرای این پروژه پس از چندین دهه فضای مناسبی برای فعالیتهای آتی روسیه در پاکستان شکل خواهد گرفت. پیش از این، روسیه در راهاندازی شرکت توسعه نفت و گاز (OGDC) و کارخانههای تولید فولاد پاکستان (PSM) به این کشور کمک کرده بود.» وی با استناد به بیانیه دولت پاکستان در همین رابطه که اعلام کرده است: «اجرای این پروژه نشانگر آغاز دوره جدیدی از همکاری اقتصادی بین پاکستان و فدراسیون روسیه خواهد بود» اظهار میکند: «عمران خان نخست وزیر پاکستان سال گذشته در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک گفت در راستای بروز تغییرات در جهان بسیار خوشحال هستم که پاکستان به روسیه نزدیک میشود. به نظر میرسد اگر چه ارتش پاکستان در گذشته به تسلیحات نظامی کشورهای غربی و چین وابسته بوده، اما در سالهای اخیر انگیزه این کشور برای تهیه تسلیحات نظامی روسیه افزایش یافته است. واقعیت این است که پس از تیرگی مناسبات پاکستان با کشورهای عربی از یک سو و از آنجایی که این کشور با بحران انرژی روبرو است، انتظار میرود با امضای توافقنامه جدید، بحران کمبود گاز مصرفی در این کشور کاهش یابد.» این کارشناس مسائل جنوب آسیا با بیان اینکه دو کشور اخیراً با امضای یک رشته توافقنامههای مهم در بخشهای اقتصادی و دفاعی در سال جاری به سرعت در صدد بهبود روابط دو جانبه شدهاند خاطرنشان میکند: این در شرایطی است که در دوره جنگ سرد و هنگامی که پاکستان همسو با غرب در مقابل اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت، روابط بین دو کشور متاثر از فضای جنگ سرد بود. وی تنشهای مکرر بین پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات و عربستان سعودی را در تغییر موضع و تجدید نظر در استراتژی ژئوپلیتیکی خود ناگزیر کرده است و تحت فشار باجخواهیهای مداوم از متحدان قدیمی خود، به دنبال تکیهگاه مناسبی برای رفع نیازمندیهای خود شده است. در این راستا و بر اساس شکلگیری ترتیبات جدید منطقهای، پاکستان مجبور به انتخاب روسیه به عنوان یک شریک قابل اعتماد برای قدرت فنآوری و صنعت دفاعی نیرومند خود گردیده و تغییر نگاه پاکستان بجای دیگری را موجب شده است. زندیه با استناد به نظر کارشناسان مسائل پاکستان بر این باور است که این کشور به دنبال انجام اصلاحات بنیادی در سیاستهای خارجی خود با هدف تغییر جهت به سمت استقلال اقتصادی شده است و قرائن و شواهد موجود نشان میدهد که پس از همسویی آمریکا با هند و توقف همه برنامههای مربوط به همکاریهای نظامی آمریکا با پاکستان، روسیه با چراغ سبز پاکستان تصمیم گرفته است تا خلاء به وجود آمده را در این کشور بر طرف نماید. البته این تنها عامل تغییر رویکرد پاکستان به سمت روسیه نبوده است، چرا که اضافه بر این در یک برنامه گستردهتر، ترتیبات جدید منطقهای نیز دو کشور را ناگزیر به همکاریهای نزدیکتر نموده است. به خصوص تقویت محور چهارگانه آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند از یک سو چین و روسیه را مجبور به تجدید نظر در راهبردهای خود و تقویت مشارکت با متحدان خود بخصوص پاکستان کرده است. کما اینکه در 5 نوامبر 2020، نیروهای ویژه فدراسیون روسیه برای یک تمرین مشترک دو هفتهای با هدف تبادل تجربه میان ارتش 2کشور در حوزه مبارزه با تروریسم، وارد پاکستان شدند. این تمرین به عنوان گامی دیگر در رشد همکاریهای نظامی بین دو کشور ارزیابی میشود. وی با بیان اینکه رویکرد پاکستان به گسترش روابط با روسیه، در شرایط کنونی بیش از جنبه اقتصادی، زمینههای همکاری با این ابرقدرت در حوزههای امنیتی، دفاعی و نظامی را فراهم میسازد تصریح میکند: روشن است که روسیه یکی از کشورهای پیشتاز در عرصه تولید سلاح، سیستمهای پدافند موشکی و سپرهای دفاع هوایی است؛ چیزی که پاکستان برای عقب نماندن از اصلیترین رقیب منطقهای خود یعنی هند، به آن نیاز مبرم دارد. کما اینکه با توجه به منابع خبری پاکستان که گزارش دادهاند در صورت نهایی شدن قرارداد ۹ میلیارد دلاری فروش تجهیزات نظامی روسیه به پاکستان، مسکو به صادرکننده نخست تسلیحات به پاکستان تبدیل خواهد شد میتوان پی به عمق انگیزه این رویکرد پاکستان به روسیه برد. رضا ترابیمقدم، کارشناس مسائل حوزه انرژی در رابطه با این موضوع میگوید: اگرچه منتقدان مدتها بود که پیکان اتهام عدم صادرات گاز به پاکستان را به سمت بیژن زنگنه نشانه میرفتند، اما مرور تاریخی این قرارداد نشان میدهد که بهانهجوییهای پاکستان بر سر احداث خط لوله و بعد از آن قیمتگذاری، اجازه نداده تا گاز ایران به همسایه شرقی برسد و صرفا تحریمهای کنونی عامل نبوده و پس از ناگزیری پاکستان به تسلیم شدن در مقابل دیپلماسی نفتی زنگنه وزیر نفت کشورمان با اعمال تحریمها، سرخوشانه به سمت روسیه رفته است! وی با بیان اینکه سنگ بنای صادرات گاز ایران به پاکستان در سال ۱۹۹۰ میلادی گذاشته شد اظهار میکند: در آن زمان ایران به دنبال آن بود تا با طرحی، صادرات گاز را به مرزهای شرقی خود برساند. طرح اولیه البته تنها به پاکستان محدود نمیشد و قرار بود در قالب پروژهای به نام «خط لوله صلح» تا هند برسد. بر آن اساس خط لولهای که قرار بود احداث شود، روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز را صادر میکرد که سهم پاکستان از آن ۶۰ میلیون متر مکعب بود. ترابیمقدم میافزاید: با این حال اختلاف بین پاکستان و هند باعث شد تا آن پروژه ناتمام بماند و ایران به طور مستقیم با پاکستان برای صادرات گاز وارد مذاکره شد. قرار شد ایران خط لولهای هزار و ۱۰۰کیلومتری را در خاک خود احداث کند و گاز پارس جنوبی را به مرز پاکستان برساند در مقابل نیز پاکستان با خط لولهای هزار کیلومتری آماده پذیرش گاز ایران در خاک خود شود. ایران اگرچه خط لوله صادرات گاز را تا نزدیک مرز نیز کشیده، اما در عمل طرف پاکستان اقدامی انجام نداده است. وی با بیان اینکه قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان در دولت دهم به امضا رسید و با این وجود طرف پاکستانی هر بار به بهانهای از اجرای تعهدات خود برای برداشت گاز ایران سرباز میزد، خاطرنشان میکند: شوربختانه به دلیل تشدید تحریمهای دولت آمریکا علیه نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران، پاکستان بهانه قویتر را برای نادیده گرفتن بیشتر این قرارداد پیدا کرد و روسیه هم که به دنبال بازار بهتر برای خود بود، فرصت را مغتنم شمرده تا به نوعی از تحریمهای وضع شده، روسیه بیشتر منتفع شده باشد تا ایران و حتی آمریکا!