گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه کریمی اعتماد؛ طی یکسال اخیر رواج بیماری ناشی از ویروس کرونا-۱۹ یا COVID-۱۹ به مهمترین خبر رسانههای جهان بدل شده است و بر همه شئون زندگی ما مردم، در سراسر جهان تاثیر گذاشته است. جهان به هم مرتبط امروزی خود را در توسعه و نشر این ویروس بازنمایاند و نشان داد چقدر جهان ما در مواجهه با رویدادهای طبیعی آسیبپذیر است.
کشورها و شهرهایی در حالت اضطرار فرو رفتهاند، برخی از مایحتاج رایج زندگی عمومی امروز به کالایی نایاب بدل شده است، اجتماعات متعددی که نمادی از جامعه مدرن امروز بود، تعطیل شدهاند و برخی از خیابانها و شهرها، شاهد صحنههایی است که پیشتر در ادبیات آخرالزمانی میخواندیم.
شیوع ویروس کووید ۱۹ چالشی بیسابقه برای جهان انسانی است. فراگیری بحران کرونا، به دلیل زیرساختهای ارتباطی در دهکده جهانی، پدیدهای منحصر به فرد در تاریخ را شکل داده است. بحران کرونا قبل از هر چیز جریان جاری و روالهای عادی زندگی را به تعلیق در آورد و روابط و مناسبات فردی انسانها و نهادهای اجتماعی را متوقف کرد.
عدم شناخت دقیق این ویروس و تبعات آن در جهان انسانی، منجر به وضعیتی بغرنج و پیچیده در مواجهه با آن شد و احتمال تدوام آن تصوری از آیندهای مبهم را پیش روی ما نهاده است. سرعت همهگیری و غافلگیری این ویروس تا آن حد بود که نهادهای اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و سیاسی نتوانستند مواجهه درستی با این پدیده جدید داشته باشند؛ موضوعی که سبب بلاتکلیفی عجیبی در میان آن شده است.
با این شرایط تعلیق جامعه در شرایط اپیدمی و به تعبیر دقیقتر پاندمی یا تروما، به وضعیتی منجر شده است که همه ابعاد و زیرساختهای زندگی اجتماعی را دچار شوکی عمیق کرده و بازاندیشی جدی در تمامی شئون مبتلابه را در دستور کار نهادها و سازمانهای متعدد قرار داده است.
آنچه اجماع نسبی بر سر آن درمیان صاحبنظران وجود دارد، آن است که این بحران ناشناخته، احتمالا، دوره جدیدی از تاریخ را باعث میشود که در آن، آدمی بقای خود و عملکردهای اجتماعیاش را به کمک مشارکت علمی بینالمللی و با تکیه بیشتر بر فضای جدید سایبری و از مجرای کنشهای متقابل غیرحضوری استمرار میبخشد.
زیرا این همهگیری جهانی نه تنها خردترین و روزمرهترین الگوهای کنش انسانی (از مراودات و ارتباطات ساده میان افراد گرفته تا روابط پیچیده سازمانی و خدماتی) را تغییر داده و سطوح کلان نظام جهانی، اقتصاد، سیاست، آموزش، فرهنگی و ارزشهای آن را دستخوش التهاب و بحران جدی کرده است.
آموزش عالی و نهاد علمی، در این میانه بیش از هر نهاد دیگری درگیر وضعیت همهگیری (پاندمیک) یا (ترومای علمی) ویروس کرونا است. زیرا از یک سو این نهاد همانند هر نهاد دیگر متأثر از شرایط تعلیق است و باید متناسب با آن، اقداماتی انجام دهد، و از سوی دیگر نهاد علم و محققان دانشگاهی، پیشگامان اصلی جامعه انسانی در مواجهه با این ویروس برای شناسایی و مهار آن هستند.
علاوه بر اینها، نهاد علم و آموزش عالی از درون نیزمتوجّه تحوّلاتی شگرف و عمیق در مبانی نظری و ارزشی است تا آنجا که گویی علم فرصتی دوباره برای بازسازی خود و چرخش پارادایمی مهمی به دست آورده است. به این معنا، نهاد آموزش عالی و علم عمیقاً درگیر بحران کرونا (ترومای علمی) هستند. از این رو این نهاد باید دربارهی خود و مسیر آتیای که باید اتخاد کند و مکانسیمهای بدیل برای شرایط کرونایی و پساکرونایی بیندیشد و هم نسبت خود با محیط پیرامون را مورد بازبینی و تأمل قرار دهد.
فاطمه کریمی اعتماد - جانشین خواهران پژوهش-فناوری بسیج دانشجویی ناحیه زنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.