گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو_سیدمهدی محمدیان، روزی که فرهاد مجیدی از سمت سرمربیگری استقلال استعفا کرد و عطای کار در این تیم را برای دومین بار به لقایش بخشید 13 شهریور ماه سال جاری پس از شکست استقلال مقابل تراکتور در دیدار فینال جام حذفی بود. شبی که این تیم در مشهد و در فینال به تراکتور باخت(2-3) و شایسته ترین تیم استقلال ظرف سالهای اخیر با دست خالی و تنها یک نایب قهرمانی به انتهای فصل 99-98 فوتبال برسد.
اتفاقی که یکبار دیگر در این باشگاه رخ داده بود برای بار دوم تکرار شد. روزی که وینفرد شفر در مشهد از سرمربیگری استقلال کنار گذاشته شد و فرهاد مجیدی هدایت این تیم را در دست گرفت را به یاد داریم. او در دو دیدار پایانی فصل و سه بازی دور رفت مرحله گروهی لیگ قهرمانان موفق شد بدون باخت و با کسب 3 پیروزی لیگ را به پایان برساند. در همان زمان(خرداد 1398) فرهاد مجیدی ابراز تمایل و آمادگی کرد که استقلال را برای فصل نوزدهم لیگ برتر ببندد و کارش را با همان نفراتی که جان شان را برایش می دادند استارت بزند ولی گروهی از مدیران استقلال از جمله علی خطیر به اتفاق امیرحسین فتحی و یکی دو تن دیگر از معاونان باشگاه که از زمستان 1397 آندره آ استراماچونی را در آب نمک داشتند تا به جای وینفرد شفر به نیمکت مربیگری استقلال بنشانند کار خودشان را کرده و آغازگز عصری به نام عصر استراماچونی شدند که هنوز هم تبعات آمدن و رفتن این سرمربی ایتالیایی گریبانگیر فوتبال باشگاهی ما، فدراسیون و البته باشگاه استقلال است. مربی که آمد و فرهاد مجیدی دلخور از بازی که از کادر مدیریتی خورده بود کنار رفت و سپس با یک خلف وعده در پرداخت مطالبات این سرمربی صبح روز بازی با پیکان از ایران خارج شد تا عصر اعتراضات به چرایی جدایی استراماچونی آغاز شود. اعتراضاتی که پای ریاست بانک مرکزی، وزارت امور خارجه و حتی سفیر ایران در رم (پایتخت ایتالیا) را هم به این ماجرا باز کرد ولی استرا و خانواده اش هرگز به ایران برنگشتند تا مدیریت باشگاه برای دومین بار متوالی ظرف 6 ماه(از تیر ماه تا بهمن ماه) سراغ فرهاد مجیدی رفته و او را برای هدایت تیم استقلال در نیم فصل دوم لیگ برتر نوزدهم به سرمربیگری استقلال منصوب کند. اما این پایان اشتباهات مدیران استقلال نبود.
احمد سعادتمند، مدیرعامل تازه نفس استقلال که در تاریخ 11 فروردین ماه سال جاری به مدیرعاملی استقلال منصوب شد هرازگاهی درباره احتمال بازگشت آندره آ استراماچونی حرف می زد و اینکه نامه ای، پیامکی، دست نوشته ای یا پستی در صفحه استرا بدستش رسیده که حاکی از ابراز تمایلش برای بازگشت است. این گمانه زنی های مدیریتی باشگاه استقلال در نهایت منجر به سفر بی موقع سعادتمند به ایتالیا شد آن هم چند روز پیش از دربی حساس نیمه نهایی جام حذفی! سفری که فرهاد مجیدی وقتی از دلیلش مطلع شد فردای دربی و شکست دادن پرسپولیس استعفا کند و ادامه داستان که پیشتر به آن اشاره شد.
در ابتدای فصل جاری استقلال با هزار دردسر سراغ سرمربی تیم نساجی مازندران رفت. کسی که تیم قائمشهری را برای ورود به لیگ نوزدهم بسته بود را هوایی کرد و محمود فکری با قبول ضرری 2.5 میلیارد تومانی به استقلال آمد غافل از اینکه دل هیچ یک از هواداران استقلال با او همراه نیست و سئوال از مدیریت باشگاه این بود که چرا فکری؟ این جدا از بلایی بود که بر سر تیم مازندرانی با طرفدارانی پرشور و عاشق نساجی آمد.
چرا مدیران باشگاه موضوع دلخوری مجیدی پس از اخراج احمد سعادتمند را همان زمان مدیریت نکردند تا در نبود سعادتمند مجیدی خودش برگردد و تیمی که حسابی آن را می شناخت را هدایت کند؟ هم در ادامه لیگ قهرمانان به جای مجید نامجومطلق و هم در شروع لیگ برتر بیستم! چه بسا مجیدی با استقلال در آسیا پاختاکور را هم شکست می داد و حریف پرسپولیس در یک چهارم نهایی می شد و اتفاقات بعدی هم یکی پس از دیگری برای این تیم رخ می دادند.
هر چه بود محمود فکری با تیم فنی اش آمدند و پس از 16 هفته کار به جایی رسید که فکری از سمتش استعفا کرد و مدیریت باشگاه بار دیگر سراغ فرهاد مجیدی رفت! یک دور باطل دیگر باز هم به مدت 6 ماه! بله! این بار هم درست پس از 6 ماه (از 13 شهریور تا 13 اسفند) کادر مدیریتی باشگاه استقلال به این نتیجه رسیدند که باید از فرهاد مجیدی برای هدایت تیم استقلال کمک بگیرند و دوباره نقطه سرخط.