به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در طول یک سال اخیر اخبار جستهوگریخته زیادی بهطور غیررسمی از افزایش فروش نفت ایران حکایت داشته است. با این حال، دو برابر شدن صادرات نفت به مشتری اصلی یعنی چین نشانه تحولی در این زمینه است. در گزارشی به نقل از یک شرکت ردیابی نفتکش به نام «کپلر» آمده واردات چین از ایران به حدی افزایش یافته که موجب ایجاد ترافیک در بندر شاندونگ شده است. بر اساس این گزارش، صادرات نفت ایران به چین احتمالا در ماه جاری (مارس) به ۸۵۶هزار بشکه در روز برسد که بیشترین میزان در دو سال اخیر بوده و رشد ۱۲۹درصدی نسبت به ماه گذشته را نشان میدهد. همچنین زمان انتظار نفتکشها در شاندونگ به همین دلیل از ۸ روز به ۱۲ روز افزایش یافته است. چنین تحولاتی از یکسو به کاهش عرضه نفت عربستان و دیگر تولیدکنندگان نفت اوپک بازمیگردد و از سوی دیگر میتوان آن را به سهلگیری یا بیتجربگی دولت جدید آمریکا برای ممانعت از تجارت نفت ایران ارتباط داد.
کاهش تولید یکجانبه عربستان همزمان با سیاست محدودیت عرضه اوپکپلاس به کشورهایی نظیر ایران که معاف از کاستن تولید نفت هستند، از دو سو کمک کرده است: هم درآمد کشور از طریق رشد قیمت نفت بالا میرود و هم تقاضا برای نفت سنگین ایران که مشابه گریدهای تولیدی در کشورهای منطقه است، افزایش یافته است. در همین راستا، چهارشنبه بلومبرگ به نقل از تحلیلگر شرکت ردیابی نفتکش کپلر گفت صادرات ایران در ماه جاری میلادی به چین شدیدا افزایش یافته و پیشبینی میشود با پایان مارس متوسطی برابر ۸۵۶ هزار بشکه در روز داشته باشد. این رقم به معنای رشد ۱۲۹ درصدی نسبت به ماه فوریه خواهد بود. با این حال، بسیاری از پیشبینیها حاکی از این موضوع است که رونق بازار نفت در سال جاری و احتمالا اندکی پس از آن آخرین جشن تولیدکنندهها خواهد بود، چراکه تقاضا در دهه ۲۰۳۰ به پیک تاریخی خود خواهد رسید و پس از آن باید منتظر قیمتهای پایینتر در نتیجه کاهش تقاضا باشیم. در چنین شرایطی، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تمام تلاش خود را برای بهره بردن از درآمد نفتی در سالهای آینده به کار خواهند بست؛ امری که ممکن است مستلزم بیرون نگه داشتن رقبا از بازار باشد. به این ترتیب، عربستان همچنان که پیش از این هم نشان داده، تلاش خواهد کرد تحریمها علیه ایران پابرجا بماند و در صورت رفع آنها هم از طریق گسترش روابط با کشورهای بزرگ مصرفکننده مانند چین و هند سعی بر حفظ سهم بازار خود خواهد کرد. با قبول مثبت بودن این خبر افزایش صادرات به چین باید گفت ایران برای اینکه بتواند در آینده اقتصاد غیرنفتی خود را تقویت کند، نیازمند درآمد بسیار بیشتری از محل فروش نفت است. در دورهای که نفت ارزش کمتری خواهد داشت، بخشهای دیگر فشار بیشتری برای چرخاندن چرخ اقتصاد متحمل خواهند شد که اگر سرمایه کافی برای تقویت آنها در زمان رونق بازار نفت جمعآوری و تزریق نشده باشد، سخت بتوان به آنها امیدوار بود.
وابستگی سنگین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شامل بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان و امارات به درآمدهای نفتی موجب شده حتی با قیمت نزدیک به ۷۰ دلار در هر بشکه هم در سال جاری نتوانند از کسری بودجه فرار کنند. علاوه بر این، افزایش هزینههای عمومی در دهههای گذشته، سطح انتظار شهروندان این کشورها را چنان بالا برده که اصلاحات اقتصادی برای متنوع کردن راههای درآمدی این کشورها سخت انجام میشود.
کارِن ای. یانگ، یکی از پژوهشگران American Enterprise Institute در تحلیلی در بلومبرگ به نیازمندی این کشورها به قیمت بالای نفت و همچنین آخرین فرصتهای آنها برای بهره بردن از شکوفایی این بازار پرداخته است.
بر اساس این گزارش، به دلیل مجموعهای از عوامل مانند کاهش تولید طولانیمدت اوپکپلاس و افزایش تقاضا همزمان با ریکاوری اقتصادها از پاندمی کرونا، قیمت نفت در حال ریکاوری است. اینها اخبار خوبی برای تولیدکنندگان نفت در شورای همکاری خلیج فارس (GCC) است. با این حال، نباید این افزایش قیمت را با بهاصطلاح «دهه جادویی» از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ یکی دانست. حتی با بهای ۷۰ دلار بر بشکه نیز درآمد پیشبینی شده کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تامین نمیشود. شکاف درآمد و هزینههای مالی از سال ۲۰۱۵ آنقدر زیاد بوده که ریکاوری فعلی بازار نفت واقعیات اساسی مبنیبر اینکه این دولتها نیازمند یافتن منابع جدید درآمدی هستند را تغییر نمیدهد.
عربستان روی این شرط بسته که رقابت با تولیدکنندگان شیل آمریکا مجددا در نخواهد گرفت. در این صورت این کشور میتواند روی سهم بازار و بهبود روابط با خریداران آسیایی بدون ترس از بازگشت تولید آمریکا تمرکز کند. دولت دوستدار محیط زیست جو بایدن نیز در این محاسبات میگنجد.
ما در حال نزدیک شدن به یک نقطه عطف انرژی در اقتصاد جهانی هستیم: عرضه فراوان نفت، متوقف شدن رشد تقاضای نفت در سال ۲۰۳۰ و گزینههای رقابتیتر انرژیهای تجدید پذیر. آینده شورای همکاری خلیج فارس همچنان چیزی است که اهداف توسعهای دولتها را تامین نمیکند و اثر مخربی بر انتظارات شغلی شهروندانش خواهد گذاشت.
به عبارت دیگر، اگر امسال رونق بازار نفت رخ دهد، احتمالا آخرین آن خواهد بود.
در کوتاهمدت، اگر اوپکپلاس همینطور ادامه دهد و عربستان بیشتر بار کاهش تولید را به دوش بکشد، قیمت نفت ۷۰ دلاری چشمانداز بسیار روشنتری از رشد اقتصاد این کشورها در سال ۲۰۲۱ به دست میدهد. با این حال، وضعیت برای همه یکسان نیست. کشورهای قطر، بحرین و عمان که عضو اوپک نیستند(اما در GCC هستند) بیشترین بهره را از افزایش تولید و قیمتهای بالاتر خواهند برد. حتی با این وجود هم بحرین و عمان بعید است امسال دچار کسری بودجه نشوند. عربستان و کویت کماکان در تراز مالی خود کسری خواهند داشت.
جهش قیمت نفت فشار شهروندان و همچنین مهاجران را بر دولتهای کشورهای عربی برای افزایش حمایت مالی و تزریق بستههای محرک اقتصادی کرونا بالا خواهد برد. علاوه بر این، کشورهای عضو GCC در خطر بازگشت به سیاستهای گذشته برای تخصیص یارانه به قیمت آب و برق و همچنین کاهش دستمزد بخش دولتی هستند.
شکاف بین درآمد و هزینه در شش سال گذشته در این گروه با استقراض جبران شده؛ امری که در سال ۲۰۲۰ نه تنها کاهش نیافت بلکه ۳۵ درصد نسبت به سال ۲۰۱۵ بالا رفت.
کارن یانگ میگوید جالب است که کشورهای عضو شورای همکاری چگونه از آخرین رونق بازار نفت برای پیش بردن سیاستهای خارجی در منطقه و همینطور استراتژیهای توسعهای که آینده اقتصادشان را به رشد بازارهای پرجمعیت نوظهور دوردست گره میزند، استفاده خواهند کرد. کشورهای عربی در شاخ آفریقا و خاورمیانه به دنبال چه نتایج سیاسی خواهند بود؟ رقابت آنها بر سر مشتری در هند و چین چگونه اتفاق خواهد افتاد؟
غنیمت شمردن فرصت شکوفایی بازار نفت ممکن است مستلزم کنار راندن رقبا باشد که به معنای اکراه اعضای مسلط اوپکپلاس برای اجازه دادن به افزایش تولید دیگر کشورها مانند ایران، عراق، لیبی و ونزوئلا خواهد بود. سعودیها بهخصوص همچنان در مقابل احیای اقتصادی و سیاسی ایران مقاومت خواهند کرد.
در کوتاهمدت، تسلط بر بازارهای انرژی و نه فقط نفت، استراتژی لازم برای آنها خواهد بود و احتمالا بهترین جا برای سرمایهگذاری مجدد پولهای بادآورده چرخه صعودی فعلی است. برای عربستان، متنوعسازی انرژی به معنای ساخت ظرفیت پالایشی در مکانهای استراتژیک مانند هند و ایجاد کارخانههای شیمیایی در تگزاس آمریکا بوده است. علاوه بر این، توسعه تجارت گاز طبیعی مایع (LNG) و اولین بودن در فناوری هیدروژن سبز از دیگر برنامههای عربستان در این زمینه بوده است.
ایران برای آنکه بتواند با کشورهای منطقهای در بازار نفت رقابت کند، نیازمند روابط نزدیک با کشورهای بزرگ مصرفکننده نفت در شرق آسیا است. چین و هند به عنوان دومین و سومین مصرفکنندگان نفت دنیا اصلیترین اهداف در کنار کرهجنوبی و ژاپن خواهند بود. در حال حاضر، تحریمها موجب شده ایران مقام دوم تولید نفت در اوپک را با جایگاه چهارم پس از عربستان، عراق و امارات عوض کند. کاهش تولید ایران آنطور که ترامپ میخواست به صفر نرسیده اما به شدت پایین آمده و آمار رسمی از آن در دست نیست.
چین تنها کشوری است که بهطور قطع میتوان گفت واردات خود از ایران را متوقف نکرده است اما صادرات به دیگر مشتریهای سنتی یا به صفر رسیده یا بسیار کمتر از گذشته است.
به گزارش «ایسنا» به نقل از بلومبرگ، در حالی که کشورهای دیگر منتظر معافیت رفع تحریمهای آمریکا برای ازسرگیری واردات نفت ایران هستند، چین نفت بیشتری از ایران خریداری میکند.
بلومبرگ به نقل از معاملهگران و تحلیلگران نوشت: صادرات نفت ایران به استان شاندونگ که مرکز یک چهارم از ظرفیت پالایش چین است، ماه میلادی جاری به حدی افزایش پیدا کرد که باعث ترافیک در بنادر و پر شدن مخازن نفت شد.
کوین رایت، تحلیلگر شرکت کپلر در سنگاپور اظهار کرد: «واردات نفت چین از ایران در مارس به ۸۵۶ هزار بشکه در روز خواهد رسید که بیشترین میزان در دو سال گذشته است و رشد ۱۲۹ درصدی نسبت به واردات فوریه خواهد داشت. این آمارها صادرات از طریق انتقال میان دو کشتی در خاورمیانه یا در آبهای سنگاپور، مالزی و اندونزی را هم به حساب آورده است.»
طبق گزارش شرکت کپلر، زمان انتظار برای تخلیه محموله نفتکشها در شاندونگ هفته گذشته ۱۲ روز در مقایسه با هشت روز در هفته پیش از آن بود. آمارSCI۹۹ نشان داد سطح ذخایر نفت در بنادر این استان ماه گذشته به بالاترین میزان در یک سال اخیر صعود کرد.
بر اساس گزارش بلومبرگ، به گفته معاملهگران، محمولههای نفت ایرانی ارزانتر هستند و در چین قیمت آنها معمولا ۳ تا ۵ دلار در هر بشکه پایینتر از قیمت نفت برنت است. این قیمت جذاب باعث شده است شرکتهای چینی همزمان با صعود قیمتهای جهانی، به افزایش خرید نفت ایران اقدام کنند.
علاوه بر چین، خبرگزاری رویترز در گزارشی به ناخشنودی هند از محدودیت عرضه اوپک و متحدانش پرداخته است. رویترز هفته جاری به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد هند از پالایشگاههای دولتی خواسته است متنوعسازی منابع واردات نفت را سرعت ببخشند تا وابستگی به خاورمیانه که منبع اصلی تامین نفت این کشور است، کاهش پیدا کند.
با این همه اگر قرار باشد هند منابع واردات نفت خود را متنوع کرده و خرید کمتری از خاورمیانه داشته باشد، با مشکل تامین گریدهای نفتی مدیوم و سنگین روبهرو خواهد بود که گریدهای محبوب پالایشگاههای هندی است. نفت زیادی از سوی صادرکنندگان غرب آفریقا مانند نیجریه و آنگولا موجود است اما این نفت عمدتا گریدهای سبک هستند که بازدهی بنزین بیشتر و دیزل کمتری دارند. هند برای اینکه وابستگی خود به نفت عربستان و کویت را کاهش دهد، ایران و ونزوئلا را بهترین گزینه برای خود میبیند که گرید سنگین تولید میکنند اما فعلا تحریم اجازه واردات از ایران را دستکم بهطور رسمی نداده است.
منبع: دنیای اقتصاد