گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، صفهای مرغ جزء عجیبترین صفهایی است که از اواخر سال گذشته و در ایام نوروز که مردم بابت تامین محصولات پروتئینی سفره خود میبایست خیالشان راحت میبود اوقات خود را در صف آن هم برای ساعات طولانی گذرانده و میگذرانند، عمری که پیش از این در ترافیک تلف میشد این بار در صف مرغ و خاطری که با دیدن نرخهای آزاد مرغ رنجیده میشود امروز به دردی تبدیل شده که گویا درمانی برای آن وجود ندارد!
مسئولین مربوطه به ویژه خاوازی وزیر جهاد کشاورزی و رزمحسینی وزیر صمت بارها و بارها در چند ماه اخیر وعدهی ساماندهی این کالای اساسی را داده بودند، اما هر چه میگذرد کمبود و گرانی مرغ و به تبع آن وعدههای توخالی مسئولین دولتی و بی تدبیری دولت تدبیر و امید بیش از پیش نمایان میشود. موضوعی که برای کشوری همچون ایران که در عرصههای علمی و نظامی و منابع طبیعی در منطقه و حتی جهان زبانزد است جای تاسف دارد و مشخص نیست تا کی چنین وضعیتی را باید در بازار کالاهای اساسی تحمل کنیم. اصغر بالسینی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه ربط بین بازار مرغ و مدیریت کلان اقتصادی کشور را برای ما تبیین کرده است که در ادامه مشاهده میکنید.
اصغر بالسینی درباره بازار مرغ به عنوان نمای کوچکی از مدیریت اقتصاد کشور گفت: وضعیتی که در هفتههای اخیر در بازار مرغ به وجود آمده، یک نمونه تمام عیار از ناکارآمدی سیاست گذاری و مدیریت در حوزه اقتصاد ایران را به نمایش گذاشته است، به طوری که تشکیل قرارگاه ویژه و خاص با عنوان قرارگاه ساماندهی مرغ! متشکل از تمامی نهادهای تصمیم گیرنده و مجری در حوزه اقتصاد، نشان میدهد وضعیت مدیریت اقتصادی کشور آنچنان بغرنج شده که لاجرم یک نهاد ویژه برای ساماندهی بازار مرغ به وجود آمده است.
وی در این باره خاطر نشان کرد: متاسفانه بازار مرغ در روزهای اخیر به عنوان یک نماد ناکارآمدی در اقتصاد ایران زبانزد و مورد مثال قرار گرفته است، بازاری که زوایای پیدا و پنهان مدیریت اقتصادی کشور را به شکل عیانی به تصویر کشیده، لذا مساله مدیریت اقتصاد کشور را از زاویه مدیریت بازار مرغ میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد. میتوان مولفههای مدیریت کنونی در بازار مرغ را بررسی کرده و نتیجه گیری مشابهی نیز در سایر ارکان مدیریت اقتصادی مشاهده نمود.
بالسینی با به تصویر کشیدن وضعیت مدیریت کشور و نمایان شدن آن در بازار مرغ در هفتههای گذشته گفت: درواقع مدیریت این روزهای بازار مرغ نمونه کوچکی از ساختارهای غلط تصمیم گیری و مدیریت در حوزه اقتصاد است. اگر این مسئله به سایر حوزههای اقتصادی تسری داده شود، با صراحت میتوان گفت که بازار مرغ گویای همان مثال معروف " مشت نمونه خروار" است چرا که عوامل ناکارآمدی در این حوزه اعم از سیاستگذاریهای متناقض و متضاد، نوسانات بالا در سیاست گذاریهایی که هر روز به شکلی به بازار و تولید کننده ابلاغ میشود، همانند رویهای است که متأسفانه سال هاست در بخشهای مختلف اقتصادی و سایر ارکان مدیریت اقتصادی مشاهده کرده ایم، به این معنا که به فراخور ناکارآمدی که در بازار تامین و تولید مرغ مورد نیاز جامعه اتفاق افتاده، شاهد به کارگیری و ابلاغ سیاستهای متضاد، متناقض و باری به هر جهت هستیم که نتیجه آن وضعیت کنونی بازار است.
استاد اقتصاد درباره چالشهای واردات و توزیع نهادههای دام و طیور توضیح داد: مسئله مهم دیگری که قابل بحث است، مساله ناکارآمدی در مدیریت نهادههای تولید مرغ است. با توجه به آنکه بخش مهمی از نهادههای مورد نیاز صنعت دام و طیور از طریق واردات تامین میشود، آنچه در این میان باعث ناکارآمدی ویژه شده را اینگونه میتوان توضیح داد که به رغم تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی با هدف پایین نگه داشتن قیمت مرغ در بازار، این موضوع محقق نشده است.
اصغر بالسینی در این باره تصریح نمود: بنابر اعلام یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس، در بهترین حالت ۵۵ درصد از نهاده دام و طیور مثل کنجاله سویا که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور شده از طریق سامانه بازارگاه توزیع شده و بخش مهمی از نهادهها خارج از سامانهای که مسوولیت ساماندهی توزیع نهاده را بر عهده دارد، توزیع شده است. بی تردید چنین وضعیتی نه تنها در بازار نهادهی دام و طیور، بلکه در سایر حوزههایی که ارز ۴۲۰۰ تومانی به عنوان یک رانت توزیع شده قابل مشاهده است.
وی اضافه کرد: اساساً تخصیص ارز ترجیحی مانند ارز ۴۲۰۰ تومانی که به نوعی توزیع رانت در اقتصاد محسوب میشود اگر در قالب درست و کارآمدی اتفاق بیفتد و در نهایت هدفگذاری رفاهی مورد نظر در حوزه معیشت مردم بدین وسیله محقق شود، محل اشکال نیست، بلکه این سیاست درست و قابل تایید است آن هم در شرایطی که به دلیل ناکارآمدی در سایر حوزه ها، اقتصاد و معیشت مردم دچار چالش جدی است.
کارشناس مسائل اقتصادی خاطر نشان کرد: متاسفانه به دلیل ضعف مفرط مدیریتی در این حوزه امکان نظارت جدی وجود نداشته، بنابراین بخش مهمی از نهادهها از سایر بازارهای آزاد سر در آورده و به هدف رفاهی مدنظر نرسیده اند.
استاد اقتصاد در ادامه بیان داشت: سومین مسئله که در بازار مرغ به عنوان بازاری که نماد ناکارآمدی مدیریتی اقتصاد به شمار میرود را میتوان مورد اشاره قرار داد، موضوع انحصار جدی در این بازار است. در حال حاضر بخش مهمی از نهادههای دامی از طریق یک شرکت دولتی و چند واردکنندهی شبه انحصاری در بازار وارد کشور میشود. چنین انحصاری که در این موضوع اتفاق افتاده، عملا رانت بسیار بزرگی را نصیب شرکتها و افرادی کرده که دسترسی قابل توجهی به ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات نهاده دارند، به این معنا که واردات انحصاری نهاده دام و طیور (دان مرغ) در ناکارآمدی و درهم آمیختگی وضعیت فعلی بازار مرغ نقش ویژهای دارد.
بالسینی خاطر نشان کرد: دقیقا مشکل بازار مرغ در بخشهای دیگری از اقتصاد ایران نیز وجود دارد. درحقیقت به دلیل عدم رقابتی بودن و اینکه خود مردم درگیر فعالیتهای اقتصادی نشده اند و عملا از بسیاری از حوزههای تصمیم گیری و اجرا کنار گذاشته شده اند شرایط انحصاری به وجود آمده که اقتصاد ایران را از آنچه که شان واقعی چنین کشوری با چنین ظرفیتهایی است دور کرده است.
وی در پایان تاکید کرد: در مجموع باید به این نکته مهم اشاره کرد که اگرچه این روزها بازار مرغ به عنوان یک محصول مورد نیاز در سفره و سبد معیشتی مردم مطرح است و گرانیهای بی سابقهای را تجربه میکنیم، اما میتوان به این موضوع مهم اشاره کرد که بازار مرغ نماد ناکارآمدی جدی در حوزه سیاستگذاری و مدیریت اقتصاد ایران است که میتوان نام مدیریت مرغی در اقتصاد برآن نهاد!