گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، به واسطه خبرهایی که هر از گاهی از سوی مقامات دستگاه دیپلماسی کشور از مذاکرات وین ارسال می شود و خوش بینی ها و افت و خیزهایی که در روند مذاکرات بیان می شود، شاهد کاهش نرخ ارز و تلاطم در این بازار هستیم. تلاطمی که تا کنون منجر به کاهش قیمت کالاها نشده و تاثیر چندانی بر قیمت کالاها و خدمات به جا نگذاشته است. دانشجو در گفتگو با حسن حیدری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس به این موضوع و تفاوت اثرات تعلیق و لغو تحریم ها بر اقتصاد کشور پرداخته است که در ادامه مشاهده می کنید.
یکی از مواردی که همیشه مورد سوال مردم است اثرات کاهشی و افزایشی نرخ دلار است که در زمان افزایش نرخ دلار قیمت همه کالاها به سرعت بالا می رود اما این شتاب در کاهش قیمت کالاها بعد از افت قیمت دلار دیده نمی شود، علت اقتصادی این موضوع را توضیح دهید؟
از نظر علمی چند دلیل برای این موضوع می توان عنوان کرد. اول اینکه معمولاً قیمتها به سمت پایین چسبندگی دارند، لذا وقتی دلار پایین می آید، قیمت کالاها و خدمات زمانی پایین می آید که نرخ دلار در سطح کاهش یافته، پایدار بماند و افزایش نيابد، یعنی ثبات در نرخ دلار عامل بسیار مهمی است. برای این موضوع مثالی بزنم؛ مثلا دلاری که تا ٢١ هزار تومان پایین می آید زمانی موجب کاهش قیمت ها می شود که در بازه زمانی طولانی در همین رنج قیمتی باقی بماند، اما وقتی فردا، پس فردا با یک تکانه سیاسی و عوامل دیگری، نرخ دلار افزایش می یابد مشخص است که ریسک نرخ دلار، در محاسبات قیمتگذاری کالاها و خدمات اعمال میشود. از سوی دیگر کاهش قیمت ها زمان بر است چرا که تولید کننده مواد اولیه مورد نیاز تولیدش را با قیمت دلار ۲۵ هزار تومانی خریداری کرده تا مواد اولیه به پروسه تولید برسد، قیمت ها کاهش نمی یابد، مگر اینکه مواد اولیه بعدی با قیمت دلار کاهش یافته خریداری و در چرخه تولید قرار بگیرد.
موضوع انتظارات تورمی اینجا مصداق دارد؟
بله، اما به طور کلی کاهش انتظارات تورمی زمانبر است اما در جهت افزایش، انتظارات تورمی نسبت به زمان کاهش نرخ دلار متفاوت است، یعنی در زمان افزایش نرخ دلار، قیمت ها به سرعت به سمت گران تر شدن می روند و افزایش قیمت کالاها با افزایش قیمت ارز توجیه می شود، البته اگر افزایش نرخ ارز در دوره ثبات اقتصادی اتفاق بیفتد، نسبت به دوره ای که ثبات اقتصادی وجود ندارد باز هم زمان بر است، یعنی قیمت کالاها به سرعت بالا نمی رود اما به هر حال با هر گونه افزایشی در نرخ ارز، انتظارات تورمی اثر خود را به جا می گذارد ، اما در کاهش قیمت ارز، کاهش قیمت کالاها اصولا مقاومت بیشتری از خود نشان میدهند.
الان مساله نرخ تورم در اقتصاد ایران یک معضل جدی شده، آیا با کاهش نرخ ارز می توان منتظر کاهش نرخ تورم بود؟
نرخ تورم در کشور ما ناشی از دو عامل است، تورم داخلی و تورم خارجی. تورم داخلی ناشی از عواملی چون رشد نقدینگی، کسری بودجه و رشد اقتصادی منفی است، هر چند که رشد منفی اقتصادی به آرامی در حال مثبت شدن است، اما تورم داخلی و خارجی عوامل اصلی تورم ما هستند. تورم خارجی هم ناشی از قیمت دلار و قیمت های جهانی یا تورم وارداتی است که با کاهش نرخ دلار اثرات آن در اقتصاد ما کاهش می یابد. به هر حال با توجه به رشد بالای نقدینگی کشور و تورمی که این موضوع به صورت بالقوه در خود دارد، حتی می تواند تا 30 درصد تورم ایجاد کند، رشد قیمت دلار هم به عنوان عامل خارجی بر بار تورمی اقتصاد می افزاید. برای کاهش تورم، باید تورم داخلی نیز همپای تاثیر تورم نرخ دلار کاهش بیابد، چرا که کاهش نرخ دلار فقط ممکن است به کاهش تورم خارجی منتهی شود.
بیشتر بخوانید:
مشکلات اقتصادی با رفع تحریمهای خارجی برطرف نمیشود!
با توجه به مسائلی که در برجام و نشست وین در حال حاضر داریم لغو تحریم یا تعلیق تحریم ها هر کدام در جای خود در مسائل اقتصادی ما چقدر تاثیر گذارند؟
لغو تحریم یعنی پاک کردن تحریمها که قطعا اثر پایدار و بلندمدت و اساسی تری در اقتصاد به جا می گذارد. در سال ۹۵ زمان اجرای برجام، شاید کشور هنوز تجربه کافی از این موضوع را نداشت لذا به درستی متوجه نبودیم که اثرات تعلیق تحریم ها خود را نشان می دهد اما بعد از آن تا زمانی که دولت آقای اوباما روی کار بود مشاهده کردیم که هر سه ماه یا شش ماه یک بار، رئیس جمهور وقت آمریکا که فرمان اجرای تعلیق تحریمها را می داد به آرامی متوجه معنای آن می شدیم، اما بعد از آمدن آقای ترامپ و خروج از برجام، چون اثرات نااطمینانی اقتصادی افزایش یافت، رشد اقتصادی کشور منفی شد. به هر حال تعلیق تحریم رده پایین تری نسبت به لغو تحریم ها دارد، بنابراین لغو تحریم ها اولویت بهتری است، منتها بحث این است که بعضی از تحریم های ما در برجام، مثل تحریم های سازمان ملل لغو شد اما تحریمهای آمریکا به دلیل نیاز به تصویب کنگره و مجلس نمایندگان همچنان باقی مانده است، یعنی دوباره شبیه آن دوره شده است. اما لغو تحریم ها به لحاظ اقتصادی برای ما بهتر از تعلیق است، چون بحث برگشت تحریمها وجود ندارد یا احتمال اینکه سیاست یا سیاستمداری در آمریکا عوض شود و تحریم ها دستخوش سلایق شخصی شود وجود ندارد، منتها اگر ما میخواهیم تعلیق، جای خود را به لغو تحریم ها بدهد حتما طرف آمریکایی از ما امتیازات اضافه ای می خواهد، اصلا این موضوع مسئلهاي است که آمریکایی ها آن را دنبال میکنند، آقای ترامپ گفت با ما مذاکره کنید من لغو تحریم ها را در کنگره تصویب می کنم، اما ما امتیاز بیشتری نمیدهیم، این بخش مسئله سیاسی است که آیا ما میخواهیم امتیاز بیشتری بدهیم یا ندهیم؟ اگر ما قبول نکنیم و آنها قبول نکنند که تحریم ها لغو شود و ما تعلیق را هم نپذیریم به نظر بنده از لحاظ اقتصادی ما بازنده هستیم، به این خاطر که ایران در وضعیت ناپایدار اقتصادی و شکننده کرونا و تحریمها قرار دارد و قادر به مبادله جهانی نیستیم.
آمارهای مختلف و بحثهای محرمانه در خصوص فروش نفت و انتقال پول هم نشان می دهد ما دچار چالش های جدی هستیم، به نحوی که بر اساس برخی گفته ها حدود ۱۰۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده نفت در هند، عراق، ژاپن، کره جنوبی، چین و... داریم، بنابراین در حال حاضر ما از نظر چانهزنی در وضعیت پایینتری قرار داریم، لذا گذشت زمان از نظر چانهزنی به ضرر ماست، چون وضعیت ما ضعیف تر است. به عبارت دیگر تداوم تحریمها از نظر استراتژیک به زیان ماست. ما در دهه ۹۰ عملاً رشد اقتصادی نداشتیم، یا بهتر است بگوییم اصلا هیچ رشدی نداشتیم، در حال حاضر حتی شاخص رشد صنعتی که مرکز آمار ارائه می دهد نشان گر آن است که ما هنوز به سال پایه یعنی سال ۹۰ در مقدار تولید صنعتی نرسیده ایم، یعنی ما این همه افت اقتصادی داشتیم درحالی که همسایه های ما رشد اقتصادی داشتند. اگر این وضعیت پنج سال دیگر ادامه پیدا کند به لحاظ استراتژیک تضعیف می شویم، از این نظر تعلیق یک پله میانی برای احیای نسبی اقتصاد ماست تا در مدت زمان مشخصی حداقل بتوانیم خود را جمع و جور کنیم. شاید اگر بعد از این مدت، باز هم قصد مذاکره داشته باشیم از موقعیت بالاتری مذاکره کنیم، منتها به نظر من زدن زیر مذاکره با این عنوان که اصلا مذاکره نمیکنیم به ضرر اقتصاد ما تمام می شود.