گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ماجرای نرخ ارز و روند کاهشی و افزایشی قیمت ارز که قیمت کالاها و خدمات را تحت تاثیر قرار میدهد در دو شکل افزایشی و کاهشی شبیه هم نیست چرا که در هنگامه افزایش نرخ کالاها و خدمات به سرعت بالا میرود، اما در زمان کاهش نرخ ارز، ثابت ماندن یا حتی گران شدن قیمت کالاها موضوعی است که مردم را متعجب میکند که چرا این روند در افزایش و کاهش نرخ ارز در قیمت کالاها همخوانی ندارد و از یک قانون خاص تبعیت نمیکند. طهماسب مظاهری؛ اقتصاددان و رئیس کل اسبق بانک مرکزی در این رابطه به چند سوال خبرنگار اقتصادی دانشجو پاسخ داده است که در ادامه مشاهده میکنید.
با اینکه نرخ ارز نسبت به زمانی که تا ۳۰ هزار تومان افزایش یافت کمتر شده و حتی در هفتههای گذشته روند نزولی به خود گرفت، اما قیمت کالاها و خدمات چندان تغییر نداشته بلکه افزایش هم داشته است، دلیل این موضوع از نظر شما چیست؟
قیمت هر کالا، تابع عرضه و تقاضای آن کالاست. تغییرات عرضه و تقاضای آن کالا در طول زمان تغییر میکند و به تبع آن، قیمت کالا تغییر میکند. کاهش برخی قیمتها در حال حاضر، قاعدتا ناشی از تقاضای کمتر نسبت به عرضه آن است. در این قبیل موارد، کاهش تقاضا موجب شده کالاها در قیمت پایین تری نقطه تعادلی خود را پیدا کرده باشند. ما در چند ماه اخیر، در خصوص این کالاها مواجه با افزایش عرضه نبوده ایم. اکنون این سوال مطرح میشود که چرا تقاضا برای این چند قلم کالا کاهش یافته است؟ میتوان گفت که بخشی از این کاهش تقاضا ناشی از انتظارات تورمی است.
پس میتوان میگفت بخشی از این موضوع ناشی از انتظارات تورمی است؟
انتظارات تورمی تصور و پیش بینی تغییرات قیمت در آینده است. انتظارات ناشی از توافقات برجامی و یا خبرهای منتشره دربارهی آزاد شدن بخشی از داراییهای بلوکه شده ایران، زمینههای کاهش انتظارات تورمی را ایجاد میکند. ضمن اینکه به نظر میرسد آن بخش از تقاضای خرید ارز که به منظور پس انداز و حفظ ارزش دارایی در بازار وجود داشته است، کاهش یافته است. با کاهش تقاضا و کاهش قیمت، برخی از اشخاص حقیقی یا حقوقی که برای حفظ ارزش داراییهای خود در بازار حضور داشتند، بخشی از ارزهای خود را به بازار آوردند و بدین ترتیب، عرضه هم افزایش پیدا کرد. این افراد که تا کنون برای حفظ ارزش دارایی خود از این طریق اقدام میکردند، اکنون برآن شدند تا با کاهش نرخ ارز، ارز خود را به دارایی دیگری تبدیل کنند، بنابراین هم عرضه اضافه شده، هم تقاضای ارز، بخصوص دلار، کاهش یافته است.
آیا کاهش ناگهانی و موقت نرخ دلار در کوتاه مدت روی تولید اثر منفی به جا نمیگذارد؟
روشن است که کاهش نرخ ارز موجب کاهش قیمت تمام شدهی تولید کالا و خدماتی که ارزبری دارند، میشود. همچنین در خصوص تولیداتی که ارزبری ندارند، نیز تاثیر روانی مثبت دارد و در نهایت در بهبود و افزایش تولید و پارامترهای موثر بر آن تاثیرگذار است و همزمان تاثیر منفی در صادرات غیر نفتی دارد. بدیهی است که عوامل متعددی در تولید کالا تأثیر گذار است و نرخ ارز، یکی از آن عوامل است. این خوش خیالی است که اگر گمان شود فقط یک عامل در رشد تولید موثر است، لذا وقتی نرخ ارز پایین میآید، اما تولید کننده قبلا کالاهای واسطهای مورد نیاز خود را با نرخ بالاتری خریده، ترجیح میدهد کالای خود را حتی در صورت پایین بودن نرخ ارز به قیمتی بفروشد که برایش تمام شده است، لذا در این قبیل موارد، کاهش نرخ ارز، تاثیر فوری و کوتاه مدت در کاهش قیمت تمام شده کالا و خدمات ندارد.
این موضوع در همه بخشها و زمینههای اقتصادی مصداق دارد؟
این امر در مورد کالای سرمایهای و کالاهای مصرفی بادوام جدیتر است. به عنوان مثال در خصوص مسکن که از تورم و افزایش قیمتها تاثیر پذیرفته است، با کاهش نرخ ارز قیمت بازار این بخش کاهش سریعی از خود نشان نمیدهد. همچنان قیمتها چسبندگی دارد و تا مدتها نرخهای قبلی مبنای معاملات قرار میگیرند و دارندگان ساختمان ترجیح میدهند محصول یا دارایی خود را با همان قیمت قبلی بفروشند. این پدیدهی موثری است که نباید و نمیتوان از آن غفلت کرد. نکته بعدی که باید به آن توجه کرد و امروزه مصداق روشنی از آن را درباره بسیاری از کالاها میتوان سراغ داشت، افزایش قیمت برخی کالاها ناشی از کمبود آن کالا در بازار است. کاهش تولید خیلی از کالاها یا قطع واردات کالا یا مواد اولیه و کالاهای واسطه برای تولید آنها، یا حتی احتکار، باعث شود آن کالا به میزان تقاضایی که در بازار وجود دارد تولید و عرضه نمیشود و به تبع آن؛ قیمت همچنان بالا میماند هر چند نرخ ارز کاهش یافته باشد.