به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وقتی یک سلبریتی از مردم بیخبر در دفاعیهای که بهزعم خود از حقوق مردم میکند ناغافل افشا میسازد که ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پول برق او میشود! حالا جامعهشناسان و مشاوران وزارت نیرو و رسانهها و مردم عادی خواب از سرشان پریده که آقای سلبریتی فوتبالی و مدلینگ که گاه و بیگاه یک بیانیه سیاسی در دفاع از حقوق مردم میدهی، اصلاً خودت میدانی که دولت برای این برق مصرفی تو ۱۴ میلیون (و با یک محاسبه دیگر ۵۶ میلیون) پول هزینه میکند و فقط ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان از تو میگیرد و تازه آن را هم به موقع نمیدهی و بعد که اخطار قطع برق میگیری به یاد درد مردم میافتی؟!
ما همان مردمی هستیم که به یارانه ۴۵ هزار تومانی (پول چند سیر گوشت) قناعت میکنیم. یارانه تو فقط از برق مصرفی در خوشبینانهترین حالت ۱۰ میلیون تومان است!
ایران بهشت مالیاتخوارهاست. از پزشک مالیاتخوار گرفته تا هنرمند، فوتبالیست و دلالجماعت. مدام هم مملکت و مردم را تهدید میکنند که اگر فشار آوردید از ایران میرویم! به کجا؟ به سوئد و نروژ که ۷۰ درصد درآمد یک پزشک و یک سلبریتی را مالیات میگیرند، نخیر! شما هیچ جا نمیروید. کجا بهشتتر و بیحسابتر از اینجا!
با هر محاسبهای، چه محاسبات اسلامی و مباحث پردامنه و عمیق قناعت و عدالت اسلامی، چه محاسبات کشورهای سوسیالیستی و چه حتی محاسبات جوامع کاپیتالیستی، مالیاتخواری ثروتمندان مذموم و ممنوع است و هیچ جا آب، برق، گاز و امکانات دولتی مفت به کسی نمیدهند تا از میان زرق و برق زندگی خود چشمکی هم به دنیای فقرا بزند. وقتی برخی پولدارها در ایران با برق سه فاز از چاه غیرمجاز ۱۵۰ متری برای یک شیرجه آخر هفته در استخرویلای اختصاصی آب بیرون میکشند و سفرههای زیرزمینی را که در خوشبینانهترین حالت پس از تخریب تا ۱۰۰ سال دیگر قابل احیا نیست به نابودی میکشند و به این تنپروری خود خو گرفتهاند، یعنی یک دولت مردمی و عدالتمحور کار زیادی پیشرو دارد و این نمایش قبض برق علی کریمی میتواند آغاز تخریب رؤیاهای جماعت یارانهخوار حریص همیشه مدعی به دست دولتی باشد که باید امید را در ایران زنده کند و نشان دهد که میتوان با تقسیم درست یارانهها و منابع و ثروت، رفاه نسبی را ایجاد و تثبیت کرد.
ماجرای انتقاد علی کریمی از قبض عمارت خود، جنجالی را در سطح افکار عمومی ایجاد کرده است که ریشه این جنجال به توزیع ناعادلانه یارانه پنهان در اقتصاد ایران بازمیگردد. گویی یک سیاستگذار که در این سیستم اقتصادی نام و نشانی از آن یافت نمیشود حکم کرده که سرمایهدار باید سرمایهدارتر شود و هر چقدر هم که بیشتر مصرف کند باید به آن یارانه بیشتری پرداخت کرد. در عین حال همین سیاستگذار نامرئی وقتی برای بازدید از فقرا و فقر در استانهای محروم میرود برای این وضعیت اشک میریزد، اما هیچ اقدامی برای توزیع عادلانه ثروت و بازتوزیع عادلانه ثروت نمیکند تا همه معادلات درآمد و هزینه به سود طبقه ثروتمند باشد.
نتیجه بیتفاوتی به اصلاح سیستمی و ساختاری سیستم اقتصاد ایران آن میشود که بهرغم پرداخت بیش از هزارهزار میلیارد تومان یارانه پنهان در رهگذر بودجه، ۶۰ میلیون ایرانی نیز مستحق دریافت کمک معیشتی شناخته میشوند که دولت برای پرداخت این یارانه میگوید که منابع ندارم، اما یارانه پنهان در قالب کالا به اشخاصی تقدیم میشود که امکانات و ثروت بیشتری برای مصرف دارند، مثلاً اشخاصی که چندین ملک، ویلا و عمارت بزرگ یا خودروهای متعدد و متنوع دارند مشمول دریافت یارانه بیشتر انرژی میشوند.
حتی اشخاص فوق از طریق شرکتهای صادرات و واردات خود میتوانند از ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی برای واردات کالای اساسی برخوردار شوند و در نهایت این کالا را با نرخ ارز بازار آزاد به دست مصرفکننده برسانند، به این طبقه در گذشته هزار فامیل، یقه سفیدها، رانتخوارها و از ما بهتران میگفتند، امروز نمیدانیم باید به این افراد و مدیران اجرایی و سیاستگذارانی که فلش ثروت و امکانات یارانه پیدا و پنهان را به سوی این طیقه تنظیم میکنند، باید چه گفت. گویی قرینه کمیته امداد و بهزیستی که در جهت کمک به فقرا میکوشند؛ بهزیستی هم برای ثروتمندان وجود دارد تا رفاه و ثروتشان بیشتر شود.
اخیراً علی کریمی با انتشار اطلاعات قبض برق خانه خود به اخطار قطع برق معترض شده و با این اطلاعات، امکان دسترسی به اطلاعات مصرف برق خانه خود را مهیا کرده است. در قبض مرتبط با آخرین دوره مصرف برق این مشترک شاهد مصرف برق ۶ هزار و ۲۸۰ کیلوواتی هستیم. این در حالی است که حد مصرف بهینه در شهر تهران برابر ۳۰۰ کیلووات است و وی ۲۱ برابر یک خانوار برق مصرف میکند. هزینه تمام شده تولید و توزیع هر کیلووات ساعت برق ۹ هزار تومان است. مبلغ قبض برق این سلبریتی با مصرف نجومی مبلغ ۸/۳ میلیون تومان شده، اما هزینه واقعی برق مصرفی وی معادل ۵۶ میلیون تومان برآورد میشود. متأسفانه ۱۵درصد از مشترکان ۳۰ میلیونی خانگی برق در کشور مشابه کریمی به صورت نجومی از برق استفاده میکنند و حاضر به پرداخت قیمت واقعی این انرژی نیستند.
در همین راستا پورحمید، کارشناس انرژی میگوید: ۵۱ درصد از یارانه برق پرداختی در کشور سهم سه دهک پرمصرف میشود و باید تعرفه برق تغییر کند، اما این موضوع به معنای گران کردن برق نیست، بلکه مسئله دریافت هزینه واقعی از پرمصرفهاست.
مصطفی رجبیمشهدی سخنگوی صنعت برق کشور در واکنش به اعتراض علی کریمی نسبت به مبلغ قبض برق خود در فضای مجازی گفت: منزل آقای کریمی بسیار بزرگ است و عمارت تلقی میشود. برق ۱۰۰ آمپر سه فاز خانگی است، متوسط مصرف ماهانه در کل دورهها بیش از ۷ هزار کیلووات ساعت بوده و ارزش این عمارتها هم در واقع به متری ۲۵۰میلیون تومان به بالا میرسد.
به گفته وی در قبض مرتبط با آخرین دوره مصرف برق این مشترک، شاهد مصرف برق ۶ هزار و ۲۸۰کیلوواتی هستیم. این در حالی است که حد مصرف بهینه در شهر تهران برابر ۳۰۰ کیلووات است و وی ۲۱ برابر یک خانوار برق مصرف میکند.
از سوی دیگر محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی پیرامون ماجرای قبض برق عمارت علی کریمی در یادداشتی نوشت: علی کریمی وقتی فوتبال بازی میکرد، بازیکن محبوب میلیونها ایرانی و از جمله من بود. همین علی کریمی خوشخاطره، دیروز خدمتی به اقتصاد ایران کرده و قبض برق منزلش را منتشر کرده است. او فرصتی فراهم کرده تا چند واقعیت خیلی گلدرشت به چشم بیاید. علی آقای کریمی در منزلشان در فاصله چهارم خرداد تا پنجم تیر ۱۴۰۰ (یک ماه) برابر ۶ هزار و ۲۸۰ کیلوواتساعت برق مصرف کردهاند و باید ۴۶۳۰۱۷۵ (۴ میلیون و ۶۰۰ و ۳۰ هزار و ۱۷۵) تومان هزینه برق میپرداختند که البته اخطار قطع به دلیل دیرکرد در پرداخت هم دریافت کردهاند.
وی در ادامه با بیان اینکه اگر سالها درباره خسارات شیوه قیمتگذاری انرژی در ایران داد و فریاد میکردیم به اندازه همین قبض برق علی آقای کریمی نمیتوانستیم واقعیات را بیان کنیم.
توجهات را باید به شش نکته زیر جلب کرد:
۱. برای تولید ۳ کیلوواتساعت برق یک مترمکعب گاز مصرف میشود، پس برای تولید ۶ هزار و ۲۸۰ کیلووات ساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی ۲ هزار و ۹۳ مترمکعب گاز مصرف شده است.
۲. قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه و عراق حدود ۲۴ سنت دلار به ازای هر مترمکعب است، پس ۵۰ هزار و ۲۳۲ سنت دلار، معادل ۵۰۲ دلار پول گازی است که برای تأمین برق منزل آقای کریمی صرف شده است.
۳. قیمت دلار در بازار امروز تهران ۲۴ هزار و ۹۰۰ تومان است، پس هزینه گاز مصرفی برای تأمین برق منزل آقای کریمی ۱۲۵۰۷۷۶۸ (۱۲ میلیون و ۵۰۷ هزار و ۷۶۸) تومان شده است.
۴. وزارت نیرو هر کیلووات ساعت برق را از نیروگاهها – به غیراز هزینه سوخت – به قیمت ۳۳۶ تومان میخرد؛ بنابراین هزینه تولید (تبدیل گاز به برق در نیروگاه) هم برای ۶ هزار و ۲۸۰ کیلووات ساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی ۲۱۱۰۰۸۰ (۲ میلیون و ۱۱۰ هزار و ۸۰) تومان شده است.
۵. مجموع هزینه برق منزل آقای کریمی برای اقتصاد ملی ایران ۱۴۶۱۷۸۴۸ (۱۴ میلیون و ۶۱۷ هزار و ۸۷۸) تومان شده است.
۶. شرکت توزیع برق با همه ملاحظات مربوط به تعرفه برق پرمصرفها از آقای کریمی خواسته ۴ میلیون و ۶۳۰ هزار و ۱۷۵ تومان از مبلغ ۱۴ میلیون و ۶۱۷ هزار و ۸۴۸ تومان را بپردازند. آقای کریمی به این ترتیب مبلغ ۹ میلیون و ۹۸۷ هزار و ۶۷۳ تومان بابت برق مصرفی یک ماه منزلشان از اقتصاد ملی ایران یارانه دریافت میکنند.
فضائلی در ادامه با اشاره به اینکه مبلغ یارانه برق منزل آقای کریمی برابر با یارانه ماهانه ۴۵ هزار و ۳۰۰ تومانی ۲۲۰ نفر است، افزود: هیچ سخنرانی، برنامه تلویزیونی یا پژوهش علمی نمیتواند به این دقت، صراحت و شفافیت عمق ناعادلانه بودن نظام قیمتگذاری انرژی در ایران را نشان دهد. نظام موجود قیمتگذاری دستوری دولت بر انرژی، چیزی جز انتقال منابع ملی به برخوردارترین اقشار جامعه نیست. این نظام اقتصادی از اساس غیرعادلانه است. کدام کتاب عدالت حکم میکند یارانه ماهانه ۲۲۰ نفر به برق مصرفی یک نفر از ثروتمندترین اقشار جامعه منتقل شود.
وی در ادامه یادداشت خود به نتیجهگیری اجتماعی اشاره و تأکید کرد که علی آقای کریمی مقصر این بیعدالتی نیست. او مثل هر شهروند دیگری طبق قوانین و رویههای موجود زندگی میکند. او زمانی با قواعد فیفا فوتبال بازی میکرد و حالا با قواعد این کشور برق مصرف میکند. ساختار دستوری قیمتگذاری انرژی است که از او میخواهد این مقدار را بپردازد و ماهی قریب ۱۰ میلیون تومان یارانه برق بگیرد. در عین حال این ماجرا نباید به ابزاری برای حمله به سلبریتیهایی، چون علی کریمی تبدیل شود. آنها هم مثل همه شهروندان خودشان را با قواعد تطبیق میدهند. نقد قبض برق علی کریمی، نقد ساختار اقتصادی دستوری با مداخله حداکثری بیکیفیت دولت در اقتصاد و پوپولیسم پنهان در پس این وضعیت به نام عدالت است.
او در انتهای یادداشت نیز با اشاره به دو نکته مهم افزود: اول اینکه سهم علی کریمی از رانت برق با محاسبات فوق حداکثر سالی ۱۲۰ میلیون تومان یارانه برق است. این رقم در میان رقم واقعی رانتهایی که ناعادلانه در اقتصاد انرژی ایران توزیع میشوند چیزی نیست. رقم واقعی به دهها و صدها هزار میلیارد تومان در اشکال مختلف از جمله شامل هدررفت میرسد. دوم اینکه اقتصاد و سیاست عمومی سالهاست راههای اجتناب از این بیعدالتی و همزمان رسیدگی به اقشار محروم با نظامهای رفاهی هوشمند و هدفمند را یافته است.
منبع: جوان