به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، علی آقای کریمی در منزلشان در فاصله 4 خرداد تا 5 تیر 1400 (یک ماه) برابر 6280 کیلوواتساعت برق مصرف کردهاند و باید 4630175 (چهار میلیون و ششصد و سی هزار و صد و هفتاد و پنج) تومان هزینه برق میپرداختهاند، و البته اخطار قطع به دلیل دیرکرد در پرداخت هم دریافت کردهاند.
اگر سالها درباره خسارات شیوه قیمتگذاری انرژی در ایران داد و فریاد میکردیم به اندازه همین قبض برق علی آقای کریمی نمیتوانستیم واقعیات را بیان کنیم. خواهش میکنم به محاسبات زیر دقت کنید.
1. برای تولید سه کیلوواتساعت برق یک متر مکعب گاز مصرف میشود، پس برای تولید 6280 کیلوواتساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی 2093 مترمکعب گاز مصرف شده است.
2. قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه و عراق حدود 24 سنت دلار به ازای هر مترمکعب است، پس 50232 سنت دلار معادل 502 دلار پول گازی است که برای تأمین برق منزل آقای کریمی صرف شده است.
3. قیمت دلار در بازار امروز تهران 24900 تومان است، پس هزینه گاز مصرفی برای تأمین برق منزل آقای کریمی 12507768 (دوازده میلیون و پانصد و هفت هزار و هفتصد و شصت و هشت) تومان شده است.
4. وزارت نیرو هر کیلوواتساعت برق را از نیروگاهها – به غیر از هزینه سوخت – به قیمت 336 تومان میخرد. بنابراین هزینه تولید (تبدیل گاز به برق در نیروگاه) هم برای 6280 کیلوواتساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی 2110080 (دو میلیون و صد و ده هزار و هشتاد) تومان شده است.
5. مجموع هزینه برق منزل آقای کریمی برای اقتصاد ملی ایران 14617848 (چهارده میلیون و ششصد و هفده هزار و هشتصد و چهل و هشت) تومان شده است.
6. شرکت توزیع برق با همه ملاحظات مربوط به تعرفه برق پرمصرفها، از آقای کریمی خواسته 4630175 تومان از مبلغ 14617848 تومان را بپردازند. آقای کریمی به این ترتیب مبلغ 9987673 تومان بابت برق مصرفی یک ماه منزلشان از اقتصاد ملی ایران یارانه دریافت میکنند.
خوب دقت کنید که مبلغ یارانه برق منزل آقای کریمی برابر با یارانه ماهیانه 45300 تومانی 220 نفر است.
هیچ سخنرانی، برنامه تلویزیونی یا پژوهش علمی نمیتواند به این دقت و صراحت و شفافیت عمق ناعادلانه بودن نظام قیمتگذاری انرژی در ایران را نشان دهد.
نظام موجود قیمتگذاری دستوری دولت بر انرژی، چیزی جز انتقال منابع ملی به برخوردارترین اقشار جامعه نیست. این نظام اقتصادی از اساس غیرعادلانه است. کدام کتاب عدالت حکم میکند یارانه ماهیانه 220 نفر، به برق مصرفی یک نفر از ثروتمندترین اقشار جامعه منتقل شود؟
نتیجهگیری اجتماعی
1. علی آقای کریمی مقصر این بیعدالتی نیست، او مثل هر شهروند دیگری طبق قوانین و رویههای موجود زندگی میکند. او زمانی با قواعد فیفا فوتبال بازی میکرد و حالا با قواعد این کشور برق مصرف میکند. ساختار دستوری قیمتگذاری انرژی است که از او میخواهد این مقدار بپردازد و ماهی قریب به 10 میلیون تومان یارانه برق بگیرد.
2. این ماجرا نباید به ابزاری برای حمله به سلبریتیهایی چون علی کریمی تبدیل شود. آنها مثل همه شهروندان خودشان را با قواعد تطبیق میدهند. نقد قبض برق علی کریمی، نقد ساختار اقتصادی دستوری، با مداخله حداکثری بیکیفیت دولت در اقتصاد، و پوپولیسم پنهان در پس این وضعیت به نام عدالت است.
دو نکته مهم
1. سهم علی کریمی از رانت برق، با محاسبات فوق حداکثر سالی 120 میلیون تومان یارانه برق است. این رقم در میان رقم واقعی رانتهایی که ناعادلانه در اقتصاد انرژی ایران توزیع میشوند هیچ نیست. رقم واقعی به دهها و صدها هزار میلیارد تومان در اشکال مختلف از جمله شامل هدررفت، میرسد.
2. اقتصاد و سیاست عمومی سالهاست راههای اجتناب از این بیعدالتی و همزمان رسیدگی به اقشار محروم با نظامهای رفاهی هوشمند و هدفمند را یافته است.