به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری دانشجو؛ محمدجواد سمیعی؛ کلمات همیشه قرار نیست همان معنای متداولی که ما در ذهن خود داریم را داشته باشند. گاهی برخی از آنها تبدیل به نماد و گاهی حتی تبدیل به کنایه میشوند.
این روزها خوزستان از یک اسم معمولی تبدیل به یک نام استثنایی شده است. واژهای که تا دیروز نماد مقاومت بود، امروز کنایهای تلخ از وضعیت مدیریت در کشور است. هر شهر دیگری که تنها نیمی از امکانات خوزستان را داشته باشد، تبدیل به یکی از درخشانترین شهرهای یک کشور میشود و حالا خوزستانی که دقیقا بر روی گنج نشته است، امروز از بدیهیترین حق خود محروم است. سالیان سال است که این مردم نجیب و مقاوم با مشکل آب مواجه هستند. مشکلی که حالا آنقدر وخیم شده است که تمام سرمایه این مردم که دامها و مزارعشان هست را در معرض نابودی قرار داده است.
طبق معمول هم، چون صدای اعتراضات بلند شد و صدای دلخراش آشوب به گوش رسید، با سیلی از ابراز تاسفها و البته کمکهای خیریهای به این استان روبرو شدیم. اما داستان چیز دیگری بود. مشکلات خوزستان برای امروز و دیروز نیست و حاصل سلسله اشتباهات مدیریتی در چندین سال است. اشتباهاتی در طی این سالیان پیشبینی و گوشزد شده بود، ولی گوش شنوایی که قرار بود مانع بروز مشکلات شود، وجود نداشت.
مشکلات خوزستان، اما به عنوان یک مصداق، امروز زنگ خطر را به صدا درآورده و ما را با یک سوال اساسی و مهم مواجه کرده است. آیا وضع دیگر استانها متفاوتتر است؟ آیا زیرساختهای لازمی که این روزها مثل نقل نبات از دهان مسئولین خارج میشود در استانهای دیگر فراهم است؟
با یک نگاه کلی به وضعیت استانها و شهرهای مختلف متوجه میشویم که مشکل امروز خوزستان اگر قرارباشد با سیستم "تا اعتراض نشود به فکر حل موضوع نخواهیم افتاد" در شهرهای دیگر هم رخ دهد، کشور با یک بحران ملی بزرگتر از آنچه تا کنون با آن دست و پنجه نرم کرده است روبرو شود. در ادامه لیستی از این شهرها را با هم خواهیم داشت.
۱. خراسان جنوبی: روستاهای شرقی و جنوبی خراسان جنوبی با تانکر آبرسانی میشود وحتی همان تانکر هم به بعضی مناطق نمیرسد. کوچ مردم از روستاها و خالی شدن مرز ایران با کشورهای افغانستان و پاکستان از جمله خطرات امنیتی خشکسالی در خراسان جنوبی است.
۲. خراسان رضوی: دشت مشهد، خشکترین حوزه آب زیرزمینی در دنیاست. صنایع بزرگ سیمان سازی و معادن استخراج سنگ در مناطق مختلف خراسان رضوی به بلعیدن آب دشت مشهد مشغول هستند. با وجود اینکه کشاورزان به کشت دیم روی آورده اند و باتوجه به کاهش چشمگیر بارشها در پاییز و بارشهای رگباری در تیر و مرداد که عملا محصولات کشاورزی را از بین برده است، کشاورزی در این استان با چالشهای جدی روبه رو شده است.
۳. خراسان شمالی: بارندگی در این استان طی چند سال گذشته تا ۵۴ درصد کاهش داشته است. ۳۵ درصد محصولات باغی در خراسان شمالی در اثر خشکسالی از بین رفته اند. آب و هوای خراسان شمالی نسبت به خراسانهای رضوی و جنوبی، مرطوبتر است و انتظار میرود که مشکلات آبی در این استان کمتر باشد، اما مجتمع پتروشیمی، کارخانه سیمان، مجتمع فولاد و ... در این استان با مصرف بالای آب، نیاز کشاورزان را به آب نادیده گرفته است. با این حال نبود روشهای مدرن آبیاری هم، درباره کشاورزی در خراسان شمالی مطرح است.
۴. گلستان: تالاب بین المللی اینچه برون خشک شده است. مجموعه تالابهای آلاگل، آلماگل، آجی گل و گمیشان در دشت ترکمن صحرا از جمله مناطق درآمدزا برای مردم این منطقه بوده است. تغییر رژیم آبی رودخانه اترک باعث شد تا حیات این تالابها در معرض خطر و تهدید قرار گیرد. رهاسازی آب برای مزارع ماهی باعث شده بخش زیادی از آب این تالابها خشک شود. خشک شدن این تالابها باعث وقوع پدیده ریزگرد در گلستان نیز شده است.
۵. البرز: تالاب صالحیه در نظرآباد در معرض خشکی است. صالحیه تنها تالاب فصلی استان البرز است که حدود ۲۰۰ هکتار از محدوده این تالاب را آب فراگرفته بود. ۴۵ گونه جانوری در این منطقه زندگی میکردند و اکنون در حال نابودی است. مهمترین عارضه خشک شدن تالاب صالحیه، تهدید نمکهای آن است که مزارع کشاورزی اطراف را از بین خواهد برد.
۶. مرکزی: ۲۵ روستا در استان مرکزی با تانکر آبرسانی میشوند. ۴۰۰ روستا هم خالی از سکنه شده اند. استان مرکزی با اینکه صنعتی است، اما صنایع آن در آب، پرمصرف نیستند؛ بنابراین این استان تا سالهای گذشته جزو ۱۰ استان برتر کشور در حوزه کشاورزی بوده است.
۷. اصفهان: نماد خشکی در اصفهان، زاینده رود است. آب زاینده رود خرج صنایع میشود. آب تعداد قابل توجهی از روستاهای غرب استان، با تانکر تأمین میشود و ساکنان آن از حداقلیترین زیرساختهای آبرسانی نیز محروم هستند. کشاورزی در چادگان به ۵۰ درصد رسیده و اهالی روستاهای این منطقه عمدتا مهاجرت کرده است.
۸. زنجان: این استان جزو مناطق پرآب کشور است. رودخانه قزل اوزن از این استان عبور میکند. با این حال ۱۷۰ روستای زنجان با مشکل کمبود آب مواجه هستند و ۳۰ روستا هم در بی آبی به سر میبرند. بارندگی در این استان در سال جاری نسب به سال گذشته ۴۰ درصد و در بلندمدت ۵۴ درصد کاهش داشته است.
۹. اردبیل: بحران بی آبی در اردبیل نسبت به استانهای شرقی کشور، متآخرتر است. گفته میشود ۴۰۰ روستای اردبیل با مشکلات کم آبی روبه رو هستند. به این صورت حدود ۳۰۰ هزار نفر با مشکل کم آبی در اردبیل دست و پنجه نرم میکنند. به این روستاها و مناطق عشایری استان اردبیل با تانکر آبرسانی میشود.
۱۰. همدان: سفرههای آب زیرزمینی در همدان ۶ متر کاهش یافته است و مسئولان چشم به راه آسمان و رعایت کردن مردم هستند. روستاهای مهدی آباد و عین آباد در این استان، به عنوان نمادهای بی آبی در همدان شناخته میشوند.
۱۱. استان کهگیلویه و بویر احمد: پنج شهر کم آب کهگیلویه و بویراحمد شامل یاسوج، مادوان، باشت، لیکک و دیشموک است و ۱۲۵ روستا و منطقه عشایری استان درگیر مشکل تنش آبی هستند.
۱۲. سیستان و بلوچستان: تمام مناطق روستایی و شهری سیستان و بلوچستان با مشکل تامین آب شرب و آبرسانی مواجه هستند، اما بیش از همه، شهرهای دلگان، زابل، فنوج، قصرقند و نیکشهر درگیر خشکسالی شدند و با اینکه پروژههای مختلفی برای آبرسانی به این استان اجرایی شده، اما هنوز هم مشکل بی آبی سیستان و بلوچستان حل نشده است.
۱۳. استان چهارمحال و بختیاری: ۱۰ شهرستان استان چهارمحال و بختیاری با تنش بیآبی دست و پنچه نرم میکند و در فصل تابستان در برخی از مناطق با تانکر آبرسانی و آب شرب جیره بندی میشود. شهرستانهای بروجن و لردگان با تانکر آبرسانی میشوند.
۱۴. استان ایلام: بیش از همه شهرهای ایلام، چوار، ملکشاهی با مشکل بی آبی مواجه اند و زنگ خطر تنش آبی در این استان به صدا در آمده است و قطعیهای مکرر آب هم در این مناطق صورت میگیرد. علاوه بر آن، بخشی از زمینهای کشاورزی به دلیل بی آبی بایر شده اند.
۱۵. استان گیلان: بیش از ۳۰۰ روستای این استان در حوزه آب شرب با مشکل کم آبی و افت فشار مواجه هستند که البته این آمار برای سالهای گذشته است. اراضی کشاورزی در خشکبیجار و لشت نشا دچار بی آبی شده است.
۱۶. قم: سه روستای حاجیآبادآقا و سراجه در استان قم از آب لوله کشی محروم هستند و به دلیل اینکه بیش از ۴۰ سال از عمر شبکه آبرسانی این مناطق گذشته، در حال حاضر آب به صورت قطره چکانی از این لولهها خارج میشود.
۱۷. هرمزگان: شهرستانهای بستک، بندرلنگه، بندرخمیر، حاجی آباد، سیریک، میناب، جاسک، بشاگرد و قشم با مشکلات آبی شدید در زمینه تامین آب شرب و کشاورزی مواجه هستند.
۱۸. بوشهر: شهرستانهای دیلم، امام حسن، تنگستان، دشتی، دیر، کنگان، عسلویه به شدت با کم آبی مواجهند و در بعضی از اوقات روز و یا حتی چند روز اصلا آب ندارند.
۱۹. استان قزوین: روستای لات استان قزوین با روستای نوده از توابع عمارلوی گیلان هم مرز است. به علت تقسیمات استانی آب این منطقه از روستای نوده تامین میشود که به دلیل مشکل در تقسیمات استانی، روستای نوده آب را روی استان لات قطع کرده است.
۲۰. کرمانشاه: روستای دهستان جلالوند (سراب کریان، گاومره، قاپقوی، انجیرک، پرگلی علیا و سفلی و...) با مشکل بی آبی و تامین آب شرب مواجه اند و روستاهای منوچهر آباد و بیجانه با مسئله قطعی آب و تامین آب شرب درگیر هستند.
۲۱. استان فارس: بیرم فارس، با کمبود آب مواجه است. در بیرم آبانبارهای فراوانی وجود دارد، اما به خاطر غیربهداشتی بودن قابل شرب نیست.
۲۲. کردستان: ۴۷۳ روستای استان کردستان با مشکل تامین آب شرب مواجه هستند و زیر پوشش شرکت خدمات شرکت آبفا قرار ندارند.
۲۳. روستای مورانی شهرستان پلدختر و روستاهای بخش بشارت ذلقی شهرستان الیگودرز به شدت با مشکل کم آبی و بی آبی مواجه هستند و آبرسانی به ۶۵ روستای دیگر استان با تانکر انجام میشود.
۲۴. استان مازندران: افزایش وکاهش منابع آبی، موجب معضل کمآبی برای اکثر روستاهای منطقه دودانگه ساری شده است. روستاهای کرچا، مولا، سرکام، انگفام و مسکوپا منطقه دودانگه ساری بیشتر از سایر روستاها در گیر معضل کمبود آب هستند.
۲۵. استان یزد: استان یزد با مشکل شدید کم آبی و خشکسالی روبهرو است ومنابع آبی ۵ شهرستان یزد به هیچ عنوان از نظر شیمی و فیزیک استاندارد آب شرب را ندارد.
۲۶. استان سمنان: افت سفرههای زیر زمینی، خشک شدن چاهها و قناتها، استان سمنان را با چالش کم آبی مواجه کرده است. روستای دهصوفیان، روستای اعلای، روستای رکن آباد با چالش کم آبی و خشکسالی مواجه است. ۳۰ درصد روستاهای استان سمنان دچار این مشکل هستند. در ۱۰ روستای شاهرود و دامغان منابع زیرزمینی و سطحی کافی برای تامین آب وجود ندارد.
۲۷. استان آذربایجان شرقی: ۱۰ شهر و ۲۰ روستا در استان آذربایجان شرقی در وضعیت قرمز بحران کمبود آب قرار دارند. با توجه به کاهش بارشها نسبت به سالهای قبل، در میانه نسبت به سایر شهرهای استان این کاهش بیشتر نمایان است.
مطالب ذکر شده صرفا یکسری داده آماری عادی و معمولی است که با یک پیمایش در سطح استان به آسانی قابل درک است. مشکلات مشخص والبته کارشناسیهای متعدد جهت حل این مشکلات در دسترس هستند. اما تا چه اندازه این دادههای آماری قرار است مورد توجه مسئولین و مدیران میدانی قرار بگیرد؟ آیا در ادامه شاهد آن خواهیم بود که قبل از شعله ور شدن آتش خشم مردم و هزینه تراشی برای نظام، مسئولین به فکر حل اساسی و مبنایی مشکلات مردمی باشند که در حقیقت همه چیزشان را آز آنان دارند؟ جالب ترین نکته در بسیاری از این مشکلات این است که، اکثر معضلات آبی مناطق مختلف تنها با یک لوله کشی ساده یا دستکاری نکردن منابع طبیعی آبی هم قابل حل و هم قابل پیگیری است. به نظر میرسد مسئولین به جای کارهای نمایشی و صحبت از کارهای بزرگ در سطح استان، باید همین حداقلها را برای آسایش مردم انجام دهند.