به گزارش گروه استانی خبرگزاری دانشجو به نقل از مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در جمع رتبههای برتر آزمون سراسری در مجتمع سپید مشهد به نخبگان جوان گفت: مسأله اصلی، نوع نگاه شما به آینده، خود، جامعه، موانع پیش رویتان و آیینی است که برای سبک زندگی به آن معتقد هستید.
نخبگی؛ فرصتی برای خدمت یا بهره برداریهای شخصی و غریزی؟
وی افزود: در عین ارزش و اهمیتی که نخبگان دارند، خطرات و آفاتی همچون خود نقطه بینی، خودمرکز بینی و تفرعون نخبگانی آنان را تهدید میکند؛ شما در آینده هر چه جلوتر میروید، متوجه میشوید تصوری که از علوم انسانی داشتید، واقع بینانه نبوده است لذا دو گروه میشوید؛ عدهای به این نتیجه میرسید که باید از فرصت نخبگی استفاده کرده، بار خود را ببندید و دنبال شهرت و درآمد بیشتر باشید که این بلا بر سر ۹۰ درصد از فارغ التحصیلان میآید و طبیعی و غریزی بوده لذا قابل ارزش گذاری معنوی و انسانی نیست.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: گروه دوم، اقلیتی هستند که یک گام از غریزه جلوتر رفته و به جای منافع، بر اساس عقایدشان تصمیم میگیرند البته این دو تیپ مواجهه را هم در حوزه و هم در بازار، سیاست و... شاهد هستیم و مختص دانشگاهیان نیست؛ سکولاریستهای ریش دار کم نداریم که جداگانه مسلمان هستند و جداگانه دانشجو، بازاری یا سیاست مدار. اصولا افراد مدعی ارزشی و آرمانگرابودن زیاد داریم، اما سر دوراهیها که میرسیم اکثرا غریزی تصمیم میگیرند و منافعشان را به آرمانها ترجیح میدهند در حالی که رسیدن به هدف، متفاوت از خواستن هدف بوده و نیازمند هزینه دادن و مبارزه با موانع است.
مکاتب غربی، مبانی خود را به نام علوم انسانی عرضه میکنند/ برای ورود به علوم انسانی باید از مارکس، فروید و داورین اذن دخول گرفت
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به مشخص نبودن تعریف علم و مرز علوم انسانی اشاره و اظهار کرد: نه انسان و نه علم در غرب، تعریف مشخص و واحدی ندارند؛ تا اواخر قرن ۲۰ هر چه قابل تجربه بود، علم محسوب میشد، اما اکنون معتقدند ذهنیت و پیش فرض، مقدم بر تجربه است و هرچه قابل فرض باشد جزو علوم قرار میگیرد؛ مسلم است که با وجود این سردرگمی، نمیتوان درباره شناخت انسان و علوم انسانی، عالمانه نظریه پردازی کرد.
وی با اشاره به اینکه تعریف علوم انسانی بدون تعریف انسان امکان ندارد، افزود: در تعریف اولیه، علومی که درباره فعل ارادی انسان صحبت میکنند، علوم انسانی نامیده میشوند، اما در همان ابتدای تعریف علوم انسانی به دهها مشکل و تضاد برمی خوریم چرا که طی قرون اخیر، مغالطات ایدئولوژیک در دل مطالعات علوم انسانی نفوذ و حتی به عنوان پیش فرض پذیرفته شده است به حدی که برای ورود به علوم انسانی باید از مارکس، فروید و داورین اذن دخول گرفت.
رحیمپور ازغدی تصریح کرد: امروزه باید گفت علوم انسانی، نه موضوعات مختلف بلکه مکاتب مختلف دارد که هر یک مبانی و معرفت شناسیهای خاص خود را به نام علوم انسانی عرضه میکنند؛ از مارکسیسم تا داروینیسم و فرویدیسم، نام همه مکاتب به «ایسم» ختم میشود در حالی که به ادعای خودشان علم نباید ایدئولوژیک باشد و شرقی و غربی یا این کشور و آن کشور داشته باشد؛ به عنوان مثال اگر جامعه شناسی علم است، چرا در فرانسه، آلمان و امریکا کاملا متفاوت است؟. حقوق بشر نیز مطابق شناختها و برداشتهای ناقص و مغرضانه خودشان از انسان و حقوق، نوشته شده و دو سه رشته جامعه شناسی درست کرده اند تا به غلط ثابت کنند برخی نژادهای بشر برتری دارند.
درک صحیح نقل، بدون عقل ممکن نیست
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه همه ایدئولوژیهای مدرن در قالب علوم انسانی حرفشان را زده و در کنار چند گزاره عقلی و تجربی، ادعاهایی که نه با عقل و نه تجربه قابل اثبات است را مطرح کرده اند، افزود: در این میان برخی تصور میکنند معرفت شناسی اسلامی به معنای تعطیل کردن عقل و تجربه و صرفا استناد به آیات و احادیث است در حالی که اصولا بدون استفاده از عقل نمیتوان آیات و روایات را درک کرد. همچنین به رغم نگاه سایر مکاتب که انسان را تک ساحتی میبینند، اسلام به همه ابعاد وجودی انسان توجه دارد.
در جمهوری اسلامی هم ناچار به تقیه هستیم
وی ضمن تأکید بر ضرورت تولید علم و نگارش پایان نامههای به دور از تقلید و تکرار یادآور شد: از آنجا که اغلب بدون تفکر، درس میخوانیم، تجربه زده شده ایم و بدون فکر و دقت، فقط ترجمه میکنیم؛ کتبی که در ایران در حوزه علوم انسانی ترجمه میشود، گزینشی بوده و کتابهای بسیاری که در همان کشورها برخلاف این کتب ترجمه شده، نوشته شده است، ترجمه نمیشود. متأسفانه در جمهوری اسلامی هم باید تقیه کنیم چراکه به عنوان مثال در مقاطع تحصیلات تکمیلی، تا یک سری نظریههای خاص غربی را در پایان نامه اثبات نکنیم، نمیگذارند درجه علمی مد نظر را کسب کنیم.
رحیمپور ازغدی با اشاره به ترور علامه مطهری، دکتر بهشتی، مفتح و... به عنوان چهرههای روشنفکر با تقوا که تولید فکر و علم داشتند، خطاب به نخبگان علوم انسانی افزود: این در حالی است که در همان ابتدای انقلاب اسلامی، روحانیان متحجر زیادی وجود داشتند که نه تقوا داشتند و نه سواد و دشمن کاری به آنها نداشت. این ترورها در دهه ۸۰، به فضای دانشگاه و نخبگان علوم هستهای همچون شهید شهریاری که خط «ما نمیتوانیم» را شکسته بودند، رسید و حالا اگر شما خطوط قرمز علوم انسانی را بشکنید، سراغ شما میآیند.
تمدن سازی کار علوم انسانی است/ مافیای موجود، مانع ورود منابع اسلامی علوم انسانی به سیستم آموزشی میشود
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه تمدن سازی کار علوم انسانی است و بقیه علوم، صرفا ابزارسازی میکنند، اضافه کرد: باید روزی برسد که اساتید علوم انسانی را هدف ترورهای دشمن قرار گیرند چراکه این اساتید و پایان نامههای علوم انسانی است که میتواند سبک زندگی جامعه را تغییر دهد؛ اگر ترور شدید بدانید وجودتان مؤثر و مفید بوده که دشمن را به هراس و مقابله واداشته است.
وی به دانشجویان نخبه خاطرنشان کرد: در علوم انسانی نمیتوانید به این سطح از رشد و اثرگذاری برسید مگر با مطالعات وسیع و عدم اکتفا به کتاب درسی رایج؛ متأسفانه مافیای خطرناکی داریم که مانع ورود کتب تولید شده در حوزه علوم اسلامی به سیستم آموزشی میشود و هنوز شرایط به گونهای است که اگر به منابع اروپایی و امریکایی رفرنس دهیم، علمی محسوب میشود.
رحیمپور ازغدی درباره روند شکل گیری علوم مختلف تصریح کرد: هر رشته علمی در هر جامعهای پا نمیگیرد بلکه حکومتها متناسب با نیازشان از هر دانشی حمایت کنند رشد میکند و به رغم تصور عموم، اینگونه نیست که در برههای دانشمندان دور هم نشسته و یک رشته را کشف کرده باشند. فوکو در این باره میگوید: «نیازهای یک جامعه، رژیم سیاسی، شرایط، فرصتها و تهدیدها باعث میشود حاکمان روی چند رشته تمرکز کرده و آنها را پیش ببرند».
از علوم انسانی بت نسازید
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از دانشجویان علوم انسانی خواست این علوم را برای خود بت نساخته و همواره با دید منتقدانه و ذهنی پر از سؤال با آن مواجه شوند؛ آزاداندیش و اهل تفکر بوده و به آنچه در کلاس درس میشنوند تعبد و تعصب نداشته باشند (نه له و نه علیه). همچنین ضمن تحصیل، آثار شهید مطهری و علامه مصباح یزدی را مطالعه کنند تا با روش اندیشیدن در حوزههای مختلف علوم انسانی و روش فهم از قرآن و سنت آشنا شوند.
تولید مثل به جای تولید علم
وی با بیان اینکه در حال حاضر علوم انسانی در کشور ما، تقلیدی است نه عقلی، افزود: با وجود منابع غنی بومی در حوزه علوم انسانی، دانشگاههای ما در این حوزه، به جای تولید علم، مشغول تولید مثل فکری هستند که علت آن از یک سو سیطره غربزدگی و از سوی دیگر، عدم رعایت ملاحظات آکادمیک برای نظریه پردازی از سوی اندیشمندان بومی است.
رحیمپور ازغدی با اشاره به تنگ بودن عرصه برای حضور فعالان حوزه علوم انسانی اسلامی با برچسبهایی همچون بی سوادی و نظرات فاشیستی و...، خاطرنشان کرد: موضوع دین و موضوع علوم انسانی، انسان است بنابراین اگر هرگاه انسان را موجودی ابدی بدانیم، علوم مربوط به انسان، اسلامی خواهد بود.
مراقب باشید کلاهتان را به نام علم برندارند
وی با تأکید براینکه نقد علم به معنای کوبیدن آن نیست بلکه ماندگاری و گسترش علم، مرهون نقد میباشد، به نخبگان جوان توصیه کرد: بدبین نه، اما هشیار باشید؛ چیزی به نام علم مطلق که منسجم و اثبات شده باشد نیست؛ علم یعنی مدعیان علم؛ حواستان به مرز علم و غیرعلم باشد؛ هرچه به اسم علم به خوردتان میدهند، باید دلیل داشته باشد. مراقب باشید کلاهتان را به نام علم برندارند؛ آنچه اکنون به عنوان علم مطرح است، با آنچه ۵۰ سال پیش به نام علم وجود داشت، اصلا قابل جمع نیست، زیرا سیر پیشرفت علم، یک سیر خطی نبوده و ترکیبی از برهان و استدلالهای درست و نادرست و گزارههای علمی، آکادمیک و ایدئولوژیک است که خود آن ایدئولوژیها با هم سازگاری ندارند.