به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، دلار کانال ۳۰هزار تومانی را نیز از آن خود کرده، اما در بورس جنب و جوش گذشته مشاهده نمیشود. در حالی که اهالی بازار سرمایه و سهامداران انتظار داشتند با رشد دلار شاهد افزایش تقاضا برای سهام دلاری خود باشند، اما همان رویه گذشته را شاهد بودند.
آمارها نشان میدهد، در چهار روز کاری این هفته، با وجود رشد بیش از ۵ درصدی اسکناس آمریکایی، شاخص کل سهام ۱۸/ ۰درصد عقب نشسته است. نماگر هموزن نیز که نمایی واقعیتر از مجموعه سهام بورسی را به نمایش میگذارد، با افت ۷/ ۱ درصدی مواجه شده و خروج سرمایههای حقیقی از گردونه معاملات سهام ادامه داشته است.
برخی تحلیلگران و کارشناسان بازار سرمایه، بیتوجهی بازار سهام به نوسانات دلار را غیرطبیعی نمیدانند و معتقدند، این اتفاق در دورههای دیگر نیز افتاده و همیشه این الزام وجود ندارد که با رشد دلار، بورس هم رشد کند. آنان میگویند، همگرایی دلار و بورس همیشه همزمان نیست و در مواقعی شاخص کل بعد از مدتی که از رشد قیمت دلار گذشت، رشد خود را آغاز میکند.
همگرایی دلار و بورس همیشه همزمان نیست
حسام حسینی، کارشناس بازار سرمایه
اینکه در مقاطعی بازار سهام لزوما همراه با دلار حرکت نکند، اتفاق جدیدی نیست و قبلا هم شاهد چنین روندهایی بودهایم و در فازهای اولیه رشد دلار، بازار سرمایه رشدی نداشته است.
برای مثال در سال ۹۷ ابتدا قیمت دلار ۴۲۰۰ تومان بود، تا خرداد ۹۷ قیمت دلار به ۹هزار تومان هم رسید، اما خبری از رشد بورس نبود و شاخص کل از اعدادی که در اوایل سال نشان میداد، پایینتر آمده بود.
بنابراین این اتفاق به صورت تاریخی افتاده و دورههایی بوده که دلار رشد داشته، اما بورس درجا زده است. تا اواسط سال ۹۱ هم این اتفاق بود و با وجود رشد دلار، شاخص کل بورس رشدی نداشت، ولی نکتهای که وجود داشت این بود که همه اینها در مراحل اولیه رشد دلار بود؛ یعنی تازه سیکل صعودی بزرگ را شروع کرده بود و بقیه داراییها همراه نشده بودند، اما بهمرور همراه و همجهت شدند. معمولا در میانههای سیکل رشد دلار همه بازارها با رشد دلار همگرا میشوند، اما در مقطع فعلی هنوز این اتفاق نیفتاده است و دلار و بورس همگرا نشدهاند. یکی از دلایل این امر میتواند بدبینی اهالی بازار به رشد ادامهدار دلار باشد؛ یعنی این رشد را رشد موقت میدانند و انتظار دارند نهایتا توافق هستهای شکل بگیرد و دلار به قیمتهای پایینتر برسد. البته احتمالا این آیندهنگری که فعالان بازار انتظار داشته باشند، دلار هر قدر هم بالا برود نهایتا با توافق هستهای، قیمت آن به پایینتر از اعداد فعلی خواهد رسید، بعید است و بنابر شواهد، اجماع کلی روی این نظر وجود ندارد. هرچند برخی چنین نظری دارند، ولی در اقلیت هستند، نه اکثریت که بخواهند روی روند بازار اثر بگذارند.
دلیل بعدی و منطقیتر برای این اتفاق به سیاستهای انقباضی دولت بازمیگردد. سیاستهای انقباضی، در همه داراییها رکود ایجاد کرده است و شاهدیم که بقیه داراییها هم پابهپای دلار رشد نمیکنند؛ یعنی ملک و سایر بازارها هم پابهپای دلار رشد نکردهاند. درباره بازار سرمایه این اتفاق حتی در جهت معکوس بوده است که جای تعجب دارد. بقیه بازارها یعنی ملک و خودرو هم کاملا موافق دلار رشد نداشتهاند و با شیب کمتری رشد میکنند، اما بورس کاملا معکوس است و منفی عمل کرده است.
البته این رابطه از جایی به بعد قطع خواهد شد؛ اگر رشد دلار تداوم داشته باشد، این ارتباط قطع خواهد شد.
اگر ترس حاکم بر بازار از بین برود، شاهد رشد بورس هم خواهیم بود. اکنون شاهد رکود نسبی در همه بازارها هستیم و این رکود در بورس کمی شدیدتر است. ترس سهامداران از اینکه داراییشان کمارزشتر شود و از روند دیگر بازارها جا بمانند، هم در این وضعیت بیتاثیر نیست. در مجموع این روند پایدار نیست و اگر دلار از این محدوده قیمتی بالاتر برود و رشد هم ادامه داشته باشد، شاهد مثبت شدن بورس خواهیم بود؛ مگر اینکه بازار آنقدر دوراندیش باشد که به توافق هرچند با دلار بالای ۳۰هزار تومان خوشبین باشد و پیشبینی کند بعد از توافق دوباره قیمت دلار به زیر ۳۰هزار تومان بازگردد، اما بسیار بعید است که چنین دوراندیشیای وجود داشته باشد و دلیل آن همان سیاستهای انقباضی است.
فعالان بازار سرمایه دنبال این هستند که اگر فرصتی ایجاد شد، حتی سهمهای خود را بفروشند و ضرر خود را طور دیگری جبران کنند و جلوی ضرر بیشتر را بگیرند، ولی کاملا مشخص است که در حالت فروش هیجانیاند.
سیگنال رشد دلار برای بورس
محمد نوربخش، کارشناس بازار سرمایه
اکنون دلار و بازار سهام همجهت نیستند. برای تحلیل این اتفاق نباید فقط یک متغیر را دید. همین که نتیجه مذاکرات احیای برجام همچنان نامشخص است، سیگنالی برای رشد دلار بوده و میبینیم که قیمت دلار از ۳۰هزار تومان هم گذشته است. اما این اتفاق یک ریسک بزرگ هم برای بازار در پی خواهد داشت و آن کسری بودجه دولت است. بخشی از کسری بودجه دولت باید از سمت شرکتها تامین شود و دولت جز این کار هیچ راهی ندارد. اکنون بازار بیشتر نگران این است که این کسری بودجه بیش از حد از جیب شرکتها تامین شود. به نظر میرسد اگر دلار روند رو به رشد خود را ادامه دهد (که ما انتظار داریم ادامه دهد) و وضعیت بودجه دولت هم مشخص شود، بورس هم روند صعودی خود را شروع کند. بنابراین باید همه عوامل را با هم دید. اکنون سیگنال منفی مذاکرات، نگرانی درباره کسری بودجه را هم بیشتر کرده که زنگ خطری برای شرکتهاست. اما این اتفاق در بلندمدت یا حداقل در میانمدت مانع رشد بازار نخواهد شد. بعد از مدتی، اگر رشد دلار ادامه داشته باشد، بازار سرمایه هم رشد خود را شروع خواهد کرد و در این اتفاق شکی نیست.
نیمنگاه سرمایهگذاران به دور بعدی مذاکرات هستهای
مهدی ساسانی، کارشناس بازار سرمایه:
معمولا زمانی که دلار رشد میکند، شاخص کل بورس هم رشد میکند و همگرایی با هم دارند. اما در این مدت با اینکه شاهد رشد دلار بودیم، روند رشد شاخص بورس با دلار واگرا بوده است. این اتفاق را میتوان دو گونه تفسیر کرد: یکی اینکه فعالان بازار انتظار دارند رشد قیمت دلار موقتی باشد و بعد از مدتی دوباره کاهشی شود یا اینکه بعد از مدتی اگر قیمت دلار افت نکند، شاخص کل بورس خود را با رشد دلار همگرا کند. طبیعتا تاخیر زمانی که در رشد همزمان این دو بازار اتفاق افتاده، به عواملی چون سلب اعتماد از سرمایهگذاران، بیانگیزگی آنان و نبود نقدینگی در سمت تقاضا مربوط است که باعث شده شاخص کل بورس کماکان در حالت فرسایشی و منفی روند خود را ادامه دهد. اکنون برخی از فعالان و سهامداران، روند رشد دلار را کوتاهمدت میبینند و انتظارشان این است که هفته آینده که مذاکرات هستهای از سر گرفته میشود و در صورت حصول، گشایشهایی ایجاد شود. طبیعی است اگر روند رشد دلار همینطور صعودی باقی بماند، شاخص کل بورس هم خودش را با این روند تطبیق خواهد داد و مجددا همگرا و به سمت بالا میشود. پس هنوز امیدواریهایی نسبت به مثبت شدن مذاکرات وجود دارد.
البته باید به این نکته توجه کرد که بورس و دلار همیشه در یک مقطع زمانی با هم همگرا نمیشوند و گاهی یک تاخیر زمانی اتفاق میافتد. در مقاطعی شاهد بودیم که بورس بالا میرفت، اما دلار افت داشت یا بالعکس؛ یعنی رشد دلار به سمت بالا بوده اما شاخص کل بورس درجا زده و بعد از مدتی خودش را با رشد دلار تطبیق داده است؛ یعنی دلار و بورس الزاما همزمان با هم بالا نرفتند و به مرور زمان همگرا شدند. الان هم این اتفاق افتاده و از سوی دیگر برخی انتظار دارند نرخ دلار نزولی شود. اگر این اتفاق بیفتد که درجا زدن بازار توجیه دارد اما اگر دلار برنگردد و همچنان به رشد خود ادامه دهد حتما شاخص کل بورس هم خودش را به سمت بالا هدایت میکند و با دلار هممسیر میشود.
با این حال در شرایط فعلی به نظر میرسد شانسی برای موفقیت مذاکرات وجود نداشته باشد؛ مگر آنکه دو طرف مذاکرهکننده از مواضع خود در جلسات آینده در هفتههای بعد کوتاه بیایند و تغییر رویه دهند و بر سر مسائل جدید مذاکره کنند؛ یعنی شاهد توافق جدید باشیم. در این حالت میتوانیم بگوییم که در مسیر مثبت گام برداشتهایم. اما با شرایط فعلی انتظار اینکه مذاکرات موفق شود وجود ندارد. فعلا در مذکرات هستهای نقطه مثبتی دیده نمیشود، اما بسیاری از سرمایهگذاران صبر میکنند تا نتیجه قطعی را در هفتههای آینده مذاکرات دنبال کنند. از آن طرف رئیس دولت هم اخیرا در صحبتهای خود از آزادسازی بخشی از منابع ارزی صحبت کرده که البته فعلا در حد حرف است و اگر واقعی باشد باید آن را در قیمت دلار ببینیم که فعلا چنین اثری دیده نشده است. معتقدم اگر دلار به رشد خود ادامه دهد یا سر قیمت فعلی باقی بماند، میتواند به مرور زمان اثر خود را روی سودآوری شرکتها بگذارد و بورس هم صعودی خواهد شد.
ترس بورس از آینده
مهدی دلبری، کارشناس بازار سرمایه
متاسفانه در ۴ماه اخیر که دولت جدید مستقر شده است تمرکزش را بر برقراری ارتباط با مردم در سفرهای استانی و بهبود روابط خارجی گذاشته است و توجه زیادی به انتشار پول، افزایش نرخ بانکی و همینطور نحوه کسریبودجه نداشته است. متغیرهای پولی متغیرهایی هستند که اگر احتیاط نشود میتواند کل عملکردها را تحتتاثیر قرار دهد. در چندماه اخیر شاهد بالاترین نرخ سود بانکی، بالاترین نرخ اوراق خزانه و بالاترین نرخ بازار بینبانکی را شاهد باشیم. این سیکل در دورههای گذشته هم تجربه شده است. معمولا در مقطعی افراد شرکتها و نهادها در بانکها و اوراق سپردهگذاری میکنند اما زمانی که نرخ بسیار بالا میرود، ریسک نگهداری اوراق و منابع در بانکها نیز افزایش مییابد.
در عین حال در حالحاضر فاصله دلار نیما و آزاد زیاد شده تا احتمال افزایش نرخ دلار نیمایی وجود داشته باشد تا بتواند کمی از فاصله ۲۳درصدی خود را با دلار آزاد کم کند. هرچند صادرکننده از این شرایط منتفع میشود اما سودی که واردکنندهها میبرند، رفتهرفته کم خواهد شد و اثرات افزایش قیمت دلار نیما در کالاهای مختلف نمود پیدا خواهد کرد.
قیمتگذاری دستوری از دیگر موانع بازگشت مسیر سهام است. دولت برخلاف شعارهایی که داد بهدنبال سیاست سرکوب قیمتها حرکت کرده و همزمان ارزش پول را مدیریت نکرده است. اگر به لحاظ تاریخی بررسی کنیم معمولا اینگونه است که ابتدا نرخ بهره حرکت میکند، بعد نرخ دلار، سپس تورم و پس از آن شاخصکل بورس. در حالحاضر نیز بهنظر میرسد این رویداد در حال تکرار است. نرخ بهره در یک سال گذشته رشد داشته، سپس دلار رشد خواهد کرد و بعد ما رشد دیگری در کالاها خواهیم داشت و نهایتا از محل افزایش فروش شرکتها میتوانیم شاهد این باشیم که سود شرکتها افزایش یافته و شاخصکل نیز در همین راستا خود را بالا خواهد کشید.
نسبت قیمت به درآمد گذشتهنگر بازار سهام در حالحاضر نزدیک به محدوده دیماه ۸۸ است اما سیاست سرکوب قیمتها، پابرجا ماندن اقتصاد دستوری و البته فضای انتظاری و بیاعتمادی حاکم بر بازار سهام مانع از افزایش تقاضا در تالار شیشهای شده است.
منبع: دنیای اقتصاد