«مصلحت» در بطن جدال بین عدالت(حقیقت) و مصلحت شکل میگیرد و تلاش میکند تا عدالت را به عنوان پیروز این دوگانه معرفی کند. تلاشی که هرچند قابل تحسین است و فیلم را از هم داستانهای خودش جلوتر میبرد اما در نهایت ضعف در سینمایی بودن، صدای فیلم را در گلو نگه میدارد.
امروز شنبه ۱۸ بهمنماه همزمان با هشتمین روز برگزاری سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر نمایشهایی در بخشهای صحنهای، خیابانی، دیگرگونهها و رادیویی اجرا میشوند.
روزی روزگاری آبادان. فیلم از اسم مشکل دارد، فیلم نه زمانمند است، نه مکانمند، برخلاف اسم فیلم که ظاهراً قرار است از یک زمان سپری شده حرف بزند هیچ ردی از زمان و گذشته در فیلم موجود نیست و فیلم میتواند ۱۰ سال بعدتر باشد یا ۱۰ سال قبلتر، مگر فرقی هم میکند؟
ابلق جدیدترین ساخته نرگس آبیار با حضور درخشان الناز شاکردوست و هوتن شکیبا به موضوعی که این روزها در جهان خود را به شکلی دیگر درقالب فریادهایی بلند نشان میدهد پرداخته است. مسئله حقوق زنان و سوء استفاده و آزارهایی که برای بیان اش این زن است که در دوراهی سکوت و فریاد قرار میگیرد. سکوتی که کشندهتر از فریاد است و فریادی کشندهتر از سکوت.
میتوان گفت شیشلیک خالی از کمدی است و برای آنکه به زور از مخاطب خنده بگیرد راهی جز رفتن به سمت شوخیهای رکیک پیدا نکرده است یا اینکه در این سکانسها مهدویان دقایقی سکان کارگردانی را به عطاران پر سابقه در این جنس کمدی سپرده و رفته تا شیشلیکی بخورد و برگردد.
«تکتیرانداز» ناتوان است. چه در فیلمنامه، چه در کارگردانی و چه در هرآنچیزی که یک فیلم باید داشته باشد تا بتوان تماشایش کرد. گرفتار در کلیشههای مصنوعی دفاع مقدس. فیلمی که در بهترین حالت میشود در هفته دفاع مقدس آن را از تلوزیون پخش کرد؛ و برای چنین مهارتی در سوزاندن سوژه دست زد.
مهدویان هیچ وقت فیلمساز خوبی نبود؛ و این فیلم آخر آفتاب آمد دلیل آفتاب است. با هیچ متر و معیار و سلیقهای هم نمیتوان تحملش کرد. شیشلیک –بدون اینکه بخواهیم با عصبانیت و ناراحتی و نامحترمانه دربارهاش حرف بزنیم- زباله است و نسبت دادن صفاتی مثل «بیانیهی تند»، «فیلمی انتقادی و سیاسی» و... زیادی جدی گرفتن این فیلم است.
اعلام برنامههای پنجمین روز از سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر، انتشار کتاب آثار این دوره و کتاب عکسهای برگزیده جشنواره اخبار امروز این رویداد هنری هستند.
«رمانتیسم عماد و طوبی» درام عاشقانهای که هیچ چیزش خوب از آب در نمیآید. نه شخصیتهایش شکل میگیرند، نه قصهاش و نه حتی عاشقانهاش. فیلمی که دست بالا به کلیپی بلند و آموزشی برای جوانانی که میخواهند عاشق شوند و شوریدگی و دلدادگی خود را در قالب رمانتیک فریاد بزنند، شبیه است.
فیلم جدید محسن قرایی در اولین روز جشنواره سی و نهم روی پرده رفت و توانست در ذهن و قلم منتقدان و رسانهها جا باز کند. تکیهپرانیهای سیاسی و کاراکترهای تماما خاکستری فیلم، بدون شخصیتی روشن باعث شده تا نظرات متفاوتی درباره «بی همه چیز» وجود داشته باشد. در میز نقد دانشجو همراه با منتقدان سینما به «بی همه چیز» پرداختیم.