عباس کریمی در هریک از عملیاتهای مسلم بن عقیل (ع)، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، والفجر ۳، والفجر ۴ و خیبر، مسئولیتهای مختلفی داشت. در عملیات خیبر بود که شهادت فرمانده لشکر ۲۷ او را میراث دار حاج ابراهیم همت کرد و در فاصله اندکی از عملیات خیبر، بر اساس حکم فرمانده کل سپاه، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) به عباس کریمی واگذار شد.
در تداوم نبرد و در مراحل ورود به خاک عراق جهت تنبیه متجاوز و ایجاد شرایط مناسب برای مذاکرات احتمالی سیاسی وتا پایان هشت سال دفاع مقدس، نیروی زمینی ارتش گستردهترین حضور را از نظر زمانی و مکانی در دفاع مقدس داشته است.
با موتورسیکلت چراغ خاموش از جاده پل نو به طرف خرمشهر و محدوده کارخانه صابون سازی حرکت کردم و وقتی به محل استقرار اتوبوسها رسیدم، با مسئول آنها صحبت کردم و گفتم: «با چراغ خاموش پشت موتورسیکلت من حرکت کنید.»
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس با گرامیداشت بیستم بهمنماه سالروز عملیات راهبردی و غرورآفرین والفجر ۸ در سال ۱۳۶۴، این عملیات را صحنه نمایش اشراف و تسلط اطلاعاتی رزمندگان اسلام و غلبه قدرت طرح ریزی و تصمیم گیری فرماندهان جبهه خودی برای اجرای عملیاتهای موفق علیه جبهه دشمن در جنگ تحمیلی دانست.
«پدر عزیزم سلام. چگونه بگویم که تو خود برای من انقلاب ناطقی، پس چه بهتر که عرض کنم همچون حسین (ع) که فرزند خویش علی اکبر را به میدان فرستاد، شاد و خوشحال باش و فرزند حقیرت را که واقعا موجب دردسر برای شما بودم ببخش و پیروزی رزمندگان را از خدای منان تقاضا کن.»
شهید علیرضا نوری پیشنهاد پذیرش مسئولیت ریاست راهآهن را نپذیرفت و میگفت: در این شرایط که بچهها به جبهه میروند، پیشنهاد مسئولیت برای من امتحان است که کدام را انتخاب کنم. من جبهه را میپذیرم.
در اولین فراخوان نیرو از میان اسرای عراقی حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ نفر داوطلب شدند که پس از انجام مصاحبه و شناسایی، جذب و در تیپ بدر سازماندهی شدند. طبیعتا در جذب و استفاده از اسرای عراقی با احتیاط عمل میکردیم؛ و بعدا که عملکرد آنها را خوب ارزیابی کردیم کار را توسعه دادیم.
در عملیات «کربلای ۵» در یک نقطه در کانال بودیم. شب را آنجا ماندیم و صبح هواپیماهای عراقی آمدند و آنجا را بمباران شیمیایی کردند. بچهها ماسکها را به صورتهایشان زدند، ولی بعضیها ماسک و فیلتر ماسک نداشتند.
رییس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه و بسیج گفت:بهتر است پیش از آنکه دشمن روایتهایی خود را از ما داشته باشد، خودمان روایتهایی درستی ارائه بدهیم تا تحریفی شکل نگیرد.
دشمن با توان نظامی وسیعی وارد میدان شد و شروع به پاتک کرد و روز سوم هر جنبندهای که از کانال عبور میکرد، میزدند. جنگ، جنگ تن به تن و نارنجک و تانک بود.
مقاومت و ایستادگی نیروها در مقابل حجم شدید آتش توپخانه، ادوات، بمبارانهای هوایی و ... در نگهداری دستاوردهای عملیات کربلای ۵، فوقالعاده زیاد و غیرقابل تصور بود.
آن غروب دلگیر اردوگاه کوثر هم مانند سایر غروبهای غمبارش رو به تاریکی میرفت و چند دقیقهای با اذان مغرب فاصله نداشتیم. خلاصه نیروهای گردان دسته و پاشکسته و با کم و کسری در صبحگاه به خط شدند. آنقدر کار تعجیلی بود که حتی سیستم صوت صبحگاه هم فعال نشده بود.
حاج قاسم در سوریه با کمبود تجهیزات روبرو شده بود. افسر روسی که به حاج قاسم ارادت خاصی داشت، برای قدردانی از سردار سلیمانی 100 موشک کروز هدیه داد و این اقدام جلوی جولان رژیم صهونیستی در منطقه را گرفت.
نام کربلا ۴ که میآید بوی غربت، خون و بوی کشتی نیم سوخته حاج ستار نیز میآید؛ عملیاتی که شهدای آن در آبی غرق و شهید شدند که چندین قرن پیش علمدار دشت کربلا به آن زد؛ علقمه!
در اسارت شوخی و خنده در بین بچهها جایگاهی ویژه داشت. ما بودیم و یک شلنگ و برف و کولاک و سرمای استخوان سوز اردوگاه تکریت. بر سر حمام کردن با آب سرد رقابتی بین بچهها بود تا روحیه خود را حفظ کنیم.
یک ویژگی قابل توجه لایحه بودجه ۱۴۰۱ این است که در آن ردیف بودجهای برای راهیان نور و دفاع مقدس به چشم نمیخورد و همین مسأله موجب شده است که برخی از مسئولان متولی راهیان نور و پیشکسوتان دفاع مقدس از این تصمیم دولت به شدت انتقاد و اظهار نگرانی کنند.