نمیدانم اگر شهید آوینی در قید حیات میبود، در نقد کتاب «ما چگونه ما شدیم؟» دگر بار همان جملات بالا را تکرار میکرد یا خیر؟ شاید هم با توجه به ناکارآمدی نظریههای توسعه اقتصادی لیبرال و نئو لیبرال در این روزها و بحران اقتصادی که کشور را فرا گرفته است، جملاتی به مراتب تندتر را بر زبان میآورد...
هنر ناشی از حس و اندیشهی کسی است که فراتر از معیارهای زمانه خودش رفته و بستر هنر از دو جریان حق و باطل خارج نیست. آنچه جامعه را روبهجلو هدایت میکند و به افقهای بلند یا پست میرساند، هنر است.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: طی گذشت این ۳۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امدادهای غیبی الهی و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری و اخلاص و در صحنه بودن مردم در حوادث مختلف به گونهای بوده است که زیرساخت پایهای تمدن انسانی و اسلامی بر پایه آموزههای اهل بیت با ظرفیت جهانی ایجاد شده است.
اگر در نگاه سنتیِ غیر اومانیستی، خداوند انسان را آزاد قرار داده بود و حدود آزادی را خداوند جعل و تعیین مینمود، در نظام لیبرال، همه آزادیها بالذات هستند و انسان بما هو انسان آزاد است.
نظام فئودالیسم چیست؟چه چیزی باعث شد تا تمدن غربی از این نوع نظام عبور کند؟ویژگی های نظام اقتصادی جدید چیست؟جایگاه اقتصاد و ثروت در رنسانس غربی کجاست؟ در این یاداشت به دنبال پاسخ این سوال ها هستیم.