۱۲ بهمنماه سال ۱۳۵۷پس از اینکه هواپیمای حامل امام خمینی (ره) در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست، «محمد بروجردی» سرپرستی و مسئولیت حفاظت از ایشان را بر عهده داشت.
«پر رمز و رازترین قرارگاه بهکلی سری تاریخ جنگ، قرارگاه سری نصرت بوده که نیروهای آن از بومیهای منطقه بودند و توانستند ۴۲۰ مورد شناسایی را بدون لو رفتن حتی یکی از آنها انجام دهند.»
عراقیها هرگز توجهی به زمزمههایی که سفیر آلمان در گوششان میکرد، نداشتند بلکه چیزی که برایشان مهم بود، این بود که آلمان چه چیزهایی به آنها میفروشد.
موقعیت به قدری حساس بود که اگر ثانیهای زودتر بمبها را رها میکردیم امکان داشت که بمبها اشتباها روی نیروهای خودی فرود آید که آن وقت خسارت جبران ناپذیری وارد میشد.
در دوران دفاعمقدس عملیاتهای متعددی برای برتری نظامی یا توقف ماشین جنگی عراق از سوی رزمندگان ایرانی علیه نیروهای بعثی طراحی و اجرا شد که تعدادی از این عملیاتها برای تبرک و تأسی به نام مبارک حضرت «فاطمه زهرا (س)» را به عنوان رمز آغاز عملیات بر روی خود داشتند.
صدای آژیر خطر صفوف منظم دانشآموزان را بر اثر رعب و وحشت به هم ریخت. آنها بارها و بارها این آژیر را شنیده بودند و میدانستند بعد از این صدا چندتن از همشهریانشان به خاک و خون کشیده خواهند شد.
مادر شهیدان سردار حاج جعفر و علی جنگروی پس از تحمل سالها درد و رنج فراق فرزندان، در روز ولادت حضرت زینب (س) دار فانی را وداع گفته و به فرزندان شهیدش پیوست.
تصور نمیکردیم که در شب هم، دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند. ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمیرفت. به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا «سردارشهید یدالله کلهر» به قرارگاه قدس برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم.
آگاهی عراق از مکان و زمان عملیات کربلای ۴ که بیشتر مرهون اطلاعاتی بود که آمریکا به تلافی ماجرای مکفارلین در اختیار این کشور قرار داده بود از عواملی بود که باعث ناکامی این عملیات شد.
سردار حسین یکتا از فرمانده قرارگاه جهادی امام رضا (ع) در مراسم پنجمین سالگرد تدفین شهدای گمنام در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد گفت: به دنبال زندگی با برکت باشیم.
حدود ۱۷ ساعت در آمادهباش کامل قرار داشتیم. شهر بیسر وصدا و خالی از سکنه بود. هیچ نوع حرکتی از سوی دو طرف صورت نمیگرفت. دستور پیشروی رسید. عراقیها با شلیک گلولههای توپ و تانک به دل کوه، کار را دشوار کردند. در این عملیات من زخمی شدم.
یلدای ۱۳۶۵ را میتوان یلدای خونین کرمانشاه نامید. روزی که دهها فروند هواپیمای رژیم بعث صدام بر فراز آسمان کرمانشاه ظاهر شده و مردم بیدفاع این شهر که برای برپایی مراسم شب یلدا آماده میشدند را به خاک و خون کشیدند.
چند ثانیه بعد از شلیک موشک، رادار بوشهر با کد رمز اطلاع داد که هر سه فروند هواپیمای عراقی با یک شلیک سرنگون شدهاند و لاشههای آنها روی جزیره افتاده است.
عبدالزهرا نیروی انجام مأموریتهای ناممکن «قرارگاه فوق سِری نصرت» بود که وارد خاک عراق میشد و تا دل پادگانهای مهم و نظامی عراق هم نفوذ میکرد تا اطلاعات جامعی را کسب کند.