در مرحلهی اول کسی پیشقدم بردن ماشین نشد و همه به هم نگاه میکردند. خطر اصابت گلولهی مستقیم به ماشین ۱۰۰درصد بود. واقعاً عبور دادن ماشین در محدوده تپههای رملی دل میخواست. مقداری مهمات به وسایل پشت لندکروز اضافه کردند و اگر تیر مستقیم به آن اصابت میکرد، راننده پودر میشد.
شهید «علیرضا جهانی انور» در فرازی از وصیتنامه خود آورده است:ما در قبال اسلام مسئولیتی بس سخت داریم که باید به این مسئولیت عمل نمائیم و در این راه باید ائمه اطهار را الگوی خود قرار دهیم.
شهید تورج جلالوند در وصیتنامه خود آورده است:ای ملت ایران هرگز فریب منافقین و روشنفکران غرب و شرق زده را نخورید و حامی روحانیت مبارز و متعهد باشید و راه شهدا را ادامه دهید.
دقت داشته باشید که انتقادات و ایرادهای به حق شما در مورد نهادهای انقلابی و مسئولین انقلاب در حضور مردم نا اهل و حتی مسلمانان غیر حزب اللهی با آب و تاب مطرح نشود که...
از اینکه تاکنون وصیتنامه من تاخیر افتاده، حقیقت این است که موازنه قدرت بین این جنگ نمیبینم و ترس از آن داشتم در مقابل ملت ایران شرمنده شوم. نظر به اینکه من یک سرباز در کسوت افسری هستم و یکی از تعهدات من در مقابل ملت، شهادت برای پیروزی است.
در وصیتنامه شهید اسمعیلی آمده است: این حقیر خدمت گزار در طول این چند سال جنگ و انقلاب دریافتهام که زندگی مادی نکبت بار است نباید منتظر باشید که مرگ ما فرارسد، بلکه ما باید خودمان به سراغ مرگ برویم.
به گناهان خود بیشتر فکر کنید و به اینکه برای آخرت خود چه توشهای فراهم آورده اید و در این دنیا تا زنده و دارای اختیار هستید و میتوانید اعمال صالح انجام دهید و تنها سرمایه تان عمرتان است.
هنوز امکانات ضد تانک برای بچههای بسیجی نرسیده بود و احتمال عقب نشینی نیروها میرفت که ناگهان متوجه شدیم دشمن بعثی پاتک زده و به جلو میآید. شهید ملاآقایی که وضع را این چنین دید دستگاههایش را خاموش کرد و رفت به طرف بچهها و شروع کرد به کف زدن برای آنها.
همه جا را قدم قدم گشتم. حیاط، کنار مزار شهید علمالهدی و هر جایی که به آن سر زده بودم؛ اما کفشها را ندیدم. گویی او به غرامت تمام یادم تو را فراموشهای از یاد بردهام، کفشهایم را پنهان کرده بود.