ولی الله پس بعد از گذراندن ۶ ماه حضور در جبهه، به بیمارستان رفت و به علت عمل آپاندیس بستری شد. سپس خواست تا دوباره به جبهه برود، ولی دکترها اجازه ندادند. او هم مشغول به تحصیل شد تا این که دوباره عازم جبهه شد.
چمران با اجرای آتش دقیق، مناطق خاصی را هدف قرار داد و با شلیک گوناگون انفجارهای پی در پی جهنمی برای دشمن ایجاد کرد. ماهم هدفهای تعیین شده خود را منهدم کردیم. در این آشفته بازار، دشمن گیج شده بود و نمیدانست از کجا حمله شده است.
دکتر چمران را به اورژانس منتقل کردیم. دکتر دوایی بالاسر دکتر چمران حاضر شد. بانداژ را باز کردند. ران کاملاً از هم بازشده و شکاف عمیقی برداشته بود، گفت «ایشان را باید به اتاق عمل میبردیم»، ولی چون اتاق عملها پر بود، همانجا روی تخت اورژانس زخمهای لهشده را باز و پاک کرد تا بتوانیم رانش را ببندیم.
وزارت دفاع در بیانیهای به مناسبت سالروز شهادت شهید چمران نخستین وزیر دفاع کشورمان تصریح کرد: بهره گیری از الگوهای رفتاری، علمی و نقش آفرینیهای تاثیر گذار این استاد شهید نیاز دائمی سربازان انقلاب و میهن در مسیر پیشرفت و ایجاد تمدن اسلامی است.
یکی از همرزمان شهید چمران میگوید: شاید بتوان گفت که بین رزمندگان ستاد نامنظم و پرسنل یگان خودشان فرقی قائل نبودند و برای پیشرفت اهداف جنگ و بیرون راندن دشمن از سرزمین مقدس ایران همهگونه همکاری و مساعدت را مینمودند و ارتش، همراه و همکاری صدیق، باوفا، بیتوقع، دلسوز و پرتلاش و ایثارگر برای دکتر چمران بود.
همسرم آن زمان، رئیس ادارهی امتحانات آموزش و پرورش بود. به خانه آمد و سراغ کیا را گرفت. مدیر مدرسه به او زنگ زده بود. ابتدا کمی کیا را سرزنش کرد، بعد، اما بعد دلداریاش داد و دست آخر هم، راههای مبارزه و بازیهای سیاسی را به او یاد داد.
کانال انگیزهای برای رسیدن به عملیات شده بود و باعث شده بود هر مسئولی که از کانال بازدید میکند، تحت تأثیر کار عظیمی که صورت گرفته بود، رأی مثبت به اجرای سریع عملیات بدهد.
در فرودگاه از پشت بلندگو صدا کردند که خانواده شهید لشگریان به اطلاعات مراجعه کنند. ما به آنجا رفتیم و از همسرم پرسیدم: اگر متوجه بشوی یکی دیگر از فرزندانمان شهید شده است چه میکنی؟ حاج خانم گفت: «شکر خدا میکنم.» پس گفتم که مجیدمان نیز شهید شد.»
شهید منفردنیاکی به علت شجاعت وافر و خلق حماسهها شگرف در میدانهای نبرد از سوی امیر شهید سپهبد علی صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی) به جانشینی نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب و در عملیاتهای بعدی در این منطقه نقشی فراموش نشدنی و ماندگار ایفا نمود.
آقای بروجردی واقعاً مطیع امام بود. اوایل درگیریهای کردستان من رسماً در سخنرانیهایم برای پاسدارها، علیه بنیصدر موضعگیری میکردم. بروجردی یکی، دو بار به من تذکر داد و گفت «چون امام حکم فرمانده کل قوا را به ایشان تفویض کرده و منصوب امام است، شما علیه ایشان حرف نزن.»
محمد بروجردی اولین ستاد مشترک کشور را در کردستان تشکیل داد و با هماهنگ کردن نیروهای سپاه، ارتش و ژاندارمری، تمام توان و قدرت آنها را در یک خط و به سوی یک هدف منسجم کرد.