به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مستند «خنده تلخ» به کارگردانی مهدی عبدالباقی و تهیه کنندگی مهدیه سادات محور پنج شنبه ۷ دی از شبکه یک پخش شد. این مستند روایتی از شوکت ناطقی است که پس از مدتها بیاطلاعی از پسرش که به جبهه رفته، برای خبردار شدن از وضعیت او، در رختشورخانه بیمارستانی در پشت جبهه مشغول به کار میشود. این مستند براساس کتاب حوض خون نوشته فاطمه سادات میرعالی تولید شده است.
مهدی عبدالباقی کارگردان مستند «خنده تلخ»، درباره چگونگی انتخاب قصه این مستند به خبرنگار فارس گفت: تحقیقات در مورد این داستان را دوستان ما در موسسه شهید زیوداری در اندیمشک انجام داده بودند؛ آنها در پروژهای که برای خود تعریف و دنبال کردهاند با حدود ۷۰ نفر از کسانی که در زمان جنگ ایران و عراق در آن رختشورخانه کار میکردند، مصاحبههای مفصل گرفته بودند و من در سفری که داشتم آنها را دیدم که تحقیقاتشان را در اختیار من قرار دادند و من شروع به کار کردم.
وی ادامه داد: دوسال قبل از انتشار کتاب «حوض خون» که مستند «خنده تلخ» روایت تصویری همین رویداد است، با دوستان موسسه شهید زیوداری و این قصه آشنا شدیم؛ مسیر مستند به سمتی رفت که تولیدش طول کشید و در نهایت در این روزها به تصویر درآمد، اما کتاب زودتر به نتیجه رسید و در میانه تولید تصویری منتشر شد.
این مستندساز در مورد درون مایه «خنده تلخ» اظهار داشت: قصه این مستند در مورد مادری (شوکت ناطقی) است که در رختشورخانه بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک و در زمان جنگ فعالیت میکند؛ از میان قصههایی که در اختیارم قرار داده شده بود ۱۰ قصه را در نظر گرفته بودم که هرکدام شخصیتی منحصربه فرد است، اما در مراحل تحقیق و پیش تولید کار تصمیم گرفتم که راوی زندگی «شوکت ناطقی» باشم چرا که رنجها و فراز و نشیبهای زندگیاش تاحدودی پررنگتر از سایرین بود؛ بحث فرزند و مادری که در این قصه بود، این که این مادر خودش نان آورخانواده بود و همسرش ناتوان بود و مدیریت خانه و نبود فرزندش توامان تلخی روزهایش را بیش از پیش کرده بود در انتخاب من اثرگذار بود.
وی افزود: برای پیش تولید این مستند به اندیمشک سفر کردم و دو روز مکانهایی، چون بیمارستان و رختشورخانه و... را دیدم؛ در ادامه مصاحبهها را خواندم و فایلهای صوتی را گوش دادم تا ببینم در میان این آدمهایی که میخواهم انتخاب کنم کدام سرحال است و کدام بیمار یا کدام شیرین زبانتر یا کدام کم حرفتر؛ وقتی خانم ناطقی را انتخاب کردم دوباره سفری به اندیمشک و خانه ایشان داشتم و دریافتم که تا چه اندازه گرمای حضور و بیانشان دلنشین بود.
عبدالباقی در توضیح چرایی انتخاب نام این مستند نیز تصریح کرد: در همان زمانی که کار را تدوین میکردم این حس را از شخصیت اصلی داستان این مستند گرفتم؛ خندههای خانم ناطقی با ماهیت قصهای که میگفت تناقض داشت و پشت آن خندهها کوهی از درد بود؛ خندهها و قصههای ایشان مصداق «خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است» بود.
وی در پاسخ به این پرسش که تولید این اثر چقدر زمان برده است گفت: پیش تولید کوتاه بود، چون تحقیقات آن آمده بود و تولید چهار روز زمان برد، اما تدوین طول کشید.
کارگردان مستند «خنده تلخ» بیان کرد: برای پیدا کردن تهیه کننده مشکل داشتیم و قبل از انتشار و دیده شدن کتاب کسی پای کار تولید مستند نمیآمد تا این که خانم «مهدیه السادات محور» یک راف کات را دید و، چون تمرکزش روی بحث زنان است کار را پسندید و پس از آن کار را جلو بردیم.
این مستندساز در توضیح چرایی به طول انجامیدن تدوین «خنده تلخ» خاطرنشان کرد: تدوین زمان برد، چون ماهیت کار سخت بود؛ دیدن و شنیدن راشهایی که آرشیو بمباران و بدنها تکه تکه شده، شهداست فشار روحی دارد. شاید مخاطب یکبار این صحنهها را در تلویزیون ببیند و تمام شود، اما برای تدوینگر یک رویایی طولانی و دردناک است که شاید کمتر کسی توان انجام آن را داشته باشد.
وی افزود: به دلیل همین مسئله در جایی حتی خواستم کار تدوین را به کسی دیگر بسپرم و سپردم، اما ایشان کار را برگرداند؛ مجموعه این عوامل باعث طولانی شدن روند تولید این مستند شد.
عبدالباقی در ادامه با اشاره به اهمیت تولید و تماشای مستندهایی از جنس «خنده تلخ» اظهار داشت: جنگ ما هنوز تمام نشده است؛ جنگ با اولین شلیک شروع میشود، اما پایانی ندارد و حتی با امضای آتش بس هم تمام نمیشود و ادامه پیدا میکند و از مرزها و خاکریزها وارد شهرها میشود.
«خنده تلخ» محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که در خانه هنری رسانهای دیما تهیه و تولید شده است.