به گزارش گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»، در صفحه ۱۲ روزنامه ایران ورزشی امروز مطلبی درباره دلایل عملکرد ضعیف استقلال در فصل جاری منتشر شده است.
در این مطلب می خوانیم:
در افت محسوس استقلال که قادر نبوده میانگین امتیازگیریاش در روزهای سرنوشتساز -پنج هفته اخیر – را حفظ کند، عوامل بسیار نقش ایفا میکنند. اگر بخواهیم اطلاعاتمان درباره استقلالی که میبینیم را به روز رسانی کنیم به این نتیجه میرسیم که 3 عامل بزرگ در سقوط آبیها نقش داشته است. عواملی که چندان با آنچه در مصاحبههای اخیر اعضای کادرفنی این تیم میبینیم سنخیت ندارد. استقلال را سه هفته مانده به پایان لیگ در رتبه پنجم میبینیم به چند دلیل واضح و روشن.
تیمی که ستاره ندارد
بروید لیست تمام تیمهای قهرمان امیر قلعهنویی در لیگ را موشکافی کنید. به چه نتیجهای میرسید؟ امیر قلعهنویی هرگاه قهرمان لیگ شد که تیمش از داشتن بازیکنان درجه یک زمانه خود سود میبرد. بازیکنانی که فقط ستاره آن روزها نبودند و در اوج آمادگی قرار داشتند. استقلال در این فصل چند بازیکن به اصطلاح نامی و ستاره جذب کرد که از آن دسته میتوان به حیدری، کرار، ابراهیمی، عنایتی و حتی شهباززاده که در این تیم اوج گرفت، اشاره کرد اما این مجموعه بازیکنان به همراه دیگران هرگز نتوانستند روند یکسانی را پیمایش کنند و با فراز و فرودهای بسیاری مواجه شدند که این وضعیت استقلال را از صدر جدول تا رتبه پنجم تنزل داد. بازیکنانی که غالبا در بازیهای بزرگ نتوانستند باری از دوش استقلال بردارند و عملکردشان با انتظارها، فرسنگها فاصله داشت. حال چه میشود استقلال را در حالی که سه هفته تا پایان لیگ باقی مانده در صدر جدول دید یا سهمیهاش را قطعی دانست. استقلال هرگز از چنین بازیکنانی برخوردار نبود حتی تیموریان را که میتوانست مدد آنها باشد را در نیم فصل دوم از دست داد.
کویرموقعیت گل؛ هافبکها کجایند؟
پنج بازی اخیر استقلال را دوباره در ذهن مرور کنید. استقلال به واسطه کدام شایستگی تاکتیکی، کدام انعطافپذیری فنی و چیرگی میتوانست شایسته کسب پیروزی باشد؟ استقلالی که در پنج هفته اخیر دیدیم استقلالی بود ضعیف و نحیف در ایجاد موقعیت گل. مشخصا میشود به هافبکهای بازیسازی که در این تیم حضور دارند اشاره کرد. امید ابراهیمی هرگز آن بازیکنی نبود که در نیم فصل نخست میدیدیم. افت محسوس در شیوه حرکتهای عمقی این بازیکن که پیشتر به صف مهاجمان اضافه میشد آشکارا دیده میشود. کرار جاسم نیز بیکارهای بیش در ترکیب استقلال نبود.
این همه هیاهو شد تا کرار برگردد که برگشت اما دریغ از یک موقعیتسازی. در همین بازی با پدیده، کرار یکی از ضعیفترین بازیکنان میدان بود. استقلال در این بخش میتوانست روی خسرو حیدری و هاشم بیکزاده نیز حساب کند اما این دو بازیکن هرگز کمک قابل توجهی به مهاجمان نکردند. امروز اگر میبینیم سجاد شهباززاده هفتمین بازی را بدون آنکه گلی بزند پشت سر میگذارد به همین سبب است. مهاجم جوان استقلال مگر چند بار در موقعیت گلزنی قرار گرفته که از او توقع گلزنی داشته باشیم؟ آیا میشود سجاد را مقصر اصلی در ناکامیاش دانست؟ هرگز...
خریدهای ناموفق نیم فصل
اینجا به نقطهای میرسیم که باید پرسشهایی را مقابل امیر قلعهنویی قرار دهیم. هدف از خرید بازیکن در نیم فصل چیست؟ آیا سرمربی یک تیم ابتدا نباید به دنبال ضعفهای تیمش برود و بعد در راستای جذب بازیکن اقدام کند؟ امیر قلعهنویی هرگز چنین نکرده است به این دلیل که از میان خریدهایی که او در نیم فصل داشت تنها عنایتی 40 ساله در خط آتش این تیم میدرخشد و مابقی یا روی نیمکت استراحت میکنند یا دقایق اندکی وارد میدان میشوند. بازیکنانی که در نیم فصل جذب شدند هرگز نتوانستند باری از دوش استقلال بردارند و غالبا بازیکنانی بودند بی اثر. به این اسامی بنگرید؛ میلاد سلیمان فلاح، میلاد نوری، بهنام برزای. وحید طالبلو هم هست. دروازهبانی که اگر به استقلال نمیآمد هم تفاوتی نداشت.
طالبلو تنها نظارهگر واکنشهای غالبا ضعیف محسن فروزان است و کاری هم از دستش برنمیآید چون فاصله فنی او در این روزها با دروازهبان اول چندان نیست و چه بسا کمتر هم باشد که اساسا ما را دوباره متوجه انتخاب نادرست سرمربی آبیها در این فاز میکند. طالبلو به چه کار استقلال آمد؟
بدن های نا آماده
امیر قلعهنویی خوشش بیاید یا بدش بیاید تفاوتی نمیکند. تیم او در تمام طول فصل چهاردهم بدنساز نداشت. تیمی که بدنساز نداشته باشد، تیمی که اصول تمرینی را به خوبی طی نکرده باشد میشود نتیجهاش این نتایج و مصدومیتهای پی در پی که استقلال را به یک کلینیک پر از مصدوم بدل میکند. اصرار برای در اختیار نگرفتن یک بدنساز برای چه بود؟ صرفهجویی؟! چرا همان ابتدای فصل با تمدید قرارداد حاج قاسم مخالفت شد و مدیران باشگاه صراحتا اعلام کردند نمیتوانند دستمزد 80 میلیونی این مربی که فصل قبل عملیات کامل بدنسازی را روی بازیکنان انجام داد و نتیجهاش هم شد ماندن در کورس قهرمانی را بپردازند که تیم تا روز آخر به رغم تمام مشکلات در کورس باقی بماند. درصدی از پدید آمدن استقلال اردیبهشت ماه سال 1394 همین دلیل است.
این استقلال البته تنها محصول بازیکنان و کادرفنی نیست. در بخش مدیریتی نقصهای بسیاری وجود داشته است که در آینده به آن میپردازیم. بحث بر سر انتخاب برخی اعضای هیات مدیره و حتی مدیریت باشگاه استقلال بسیار است که بماند برای آخر فصل.