گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - نرجس رخشانی؛ بعد از اعلام نتایج کنکور تب و تاب رشتههای مصاحبه دار زیاد میشود. فرهنگیان هم از این شور و حال بی نصیب نیست. اما این سالها اوضاع برای فرهنگیان فرق میکند. وزارت آموزش و پرورش که این روزها درگیر بحران کمبود معلم است، این مصاحبه برایش اهمیت و ارزش ویژهای دارد. از یک طرف میخواهد کمبود نیروهایش را جبران کند و از طرفی دیگر باید به فکر کیفیت نیرویی که میگیرد هم باشد.
دغدغهی همهی والدین این است که فرزندشان توسط معلم کارآمدی تربیت شود. چرا که همگی میدانیم بخش عظیمی از تربیت فرزندان ما در مدارس اتفاق میافتد و اگر این پایه بلنگد میتوان گفت یکی از ستونهای اصلی تربیت میلنگد. برای همهی ما اتفاق افتاده است که در مدرسه یک معلم برخورد بدی با ما کرده است و ما به همان خاطر از درس و علم و یا حداقل همان درس زده شدیم. همینطور برعکس آن هم برایمان رخ داده است. مثلا علاقه مان به یک درس خاص و ادامهی تحصیلمان در آن زمینه، برمی گردد به رفتار خوب معلم آن درس در دبستان یا متوسطه.
یادم میآید یکی از دوستانم در مقطع دبستان در پایهی سوم هنگام امتحان املا مشغول تقلب بود. من که کنار دست او بودم متوجه این موضوع شدم، اما به روی خودم نیاوردم. ناگهان متوجه شدم که معلممان نیز فهمیده است. معلم با یک نگاه مهربانانه و بدون هیچ سخنی از او خواست تا تقلب نکند. بعد از کلاس هم با او مادرانه صحبت کرده بود و به او گفته بود این کار قبل از هرچیز به خود تو ضرر میزد و جلوی رشدت را میگیرد. از قضا من با این دوستم تا متوسطه هم مدرسهای بودیم. او همیشه میگفت: «آن اتفاق اولین و آخرین تقلب من تا به امروز بوده است، آنقدر آن معلم با من خوب برخورد کرد که من هیچ گاه دلسوزی و صحبتهای او را فراموش نمیکنم.» میبینید گاهی اوقات یک برخورد خوب از یک معلم تمام شخصیت یک دانش آموز را میسازد. به همین علت مهم است که چه کسی معلم میشود. چون او قرار است چندین نسل را تربیت کند و وظیفه اش به حق سنگین است.
حال معلمی که میخواهد نسلی را تربیت کند لازم است برای انتخاب خود او هم سخت گیری لازم انجام شود. باید انتخاب معلم به گونهای باشد که او هم از لحاظ اخلاقی و شخصیتی صلاحیت معلم شدن را داشته باشد هم از لحاظ علمی. معلمی که دین و اخلاق را قبل از هرچیزی به فرزندانمان یاد دهد نه اینکه خود گمراه کنندهی آنها باشد.
آیا سوالات مصاحبه امسال به گونهای بوده است که این فاکتورها را با آن بشود لحاظ کرد یا تنها نشانهی پایبندی به مذهب را هنوز هم با سوال رفتن به نماز جمعه میفهمند و بررسی میکنند؟ قطعا پایبندی به مسائل دینی فراتر از این سوال است. از همان گذشته انتقادها به این شیوهی مصاحبه بود تا امروز که داریم با هم صحبت میکنیم. تقریبا همه موافق این قضیه هستند که بررسی صلاحیت معلم بدین شکل اشتباه است. از بحث گزینش او گرفته تا بحث علمی و توانایی معلم شدن او.
به یاد دارم زمانی که کنکوری بودم در آن ایام تقریبا همهی داوطلبان از کم و کیف سوالها آگاه بودند و به نوعی جوابهای تقریبی شان را هم آماده کرده بودند. حتی من هم که فرهنگیان را انتخاب نکرده بودم، سوالات را میدانستم و دوستانی را که برای مصاحبه میخواستند بروند راهنمایی میکردم؛ بنابراین ممکن است فردی توانایی معلم شدن را نداشته باشد، اما جوابها را از قبل برای خودش آماده کند و در روز مصاحبه هم به خوبی به همهی سوالات پاسخ دهد. اما وقتی بعد از ۴ سال درس خواندن راهی کلاس درس میشود میبینیم که توانایی ارائهی مطالب و کنترل کلاس درس را ندارد.
در همین راستا با چند تن از مصاحبه کنندگان به گفتگو نشستیم تا از کم و کیف مصاحبههای امسال باخبر شویم. آیا تغییری در شیوهی گزینش صورت گرفته است؟ افرادی که وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند واقعا از نظر گزینش و از نظر علمی صلاحیت معلمی را دارند؟
نور تحول بر شیوهی مصاحبه آموزش و پرورش تابید
در ماه گذشته آموزش و پرورش مصاحبه استخدامی و مصاحبه فرهنگیان را برگزار کرد. معلمی که در هر دو این مصاحبهها به عنوان مصاحبه کننده شرکت داشتند، بیان کردند: باید در نظر داشته باشیم که مصاحبه فرهنگیان با مصاحبهی استخدامی تفاوتهایی دارد. در مصاحبهی فرهنگیان فرد وارد دانشگاه میشود و بعد از حدودا ۴ سال تحصیل، راهی کلاس درس میشود. اما در مصاحبهی استخدامی باید فردی انتخاب شود که تقریبا شخصیتش شکل گرفته است و به نوعی آمادهی خدمت است. زیرا این افراد بعد از دو ماه تدریسشان را شروع کرده و به طور رسمی معلم آموزش و پرورش میشوند. به همین علت مهم است که فرد اکثر تواناییهای لازم را داشته باشد. برای مثال یکی از نکاتی که در مصاحبهی استخدامی بررسی میشود، بحث شیوهی تدریس است. اما در مصاحبهی فرهنگیان بیشتر تمرکز روی مهارت هایی، چون فن بیان، مشارکت، روابط اجتماعی و ... است. چون این فرد طی ۴ سال آینده روش تدریس را میآموزد و فقط باید مهارت اولیهی او بررسی شود، اما در آزمون استخدامی در حقیقت فرصتی برای یادگیری روش تدریس وجود ندارد.
گذشته از همهی اینها آنچه واضح است این بود که امسال در تمامی شیوههای مصاحبه تحول ایجاد شده بود و معیارها ارتقا یافته بود. وعده وعیدهایی که آموزش و پرورش برای مصاحبهی برگزیدگان میداد تا حد زیادی انجام شده بود. شیوهی مصاحبه استخدامی بدین صورت بود که هر گروه مصاحبه کننده متشکل از ۴ ارزیاب و یک تسهیلگر بود. تسهیلگر به فردی گفته میشد که کارهای فرآیند مصاحبه را انجام میداد. به عنوان مثال سوالات را در اختیار داوطلبان میگذاشت و آنها را سازماندهی میکرد که به کدام قسمت مراجعه کنند. از طرف دیگر ارزیابها هم مصاحبه را انجام میدادند و صحبتهای داوطلب را خط به خط مینوشتند و در کنار آن صدای داوطلب را ضبط هم میکردند تا اگر مشکلی یا اعتراضی در فرآیند مصاحبه پیش آمد از طریق آن صوت بتوانند مصاحبه را مجدد بررسی کنند.
اما قسمت مهم مصاحبه که از نگاه خود ارزیابها هم مثبت دیده میشد، قسمت سوالاتی بود که از داوطلبان پرسیده میشد. از نگاه ارزیابها این سوالات، بهتر میتوانستند ملاکی برای تایید یا رد آن داوطلب باشند و دقیقتر میتوانست داوطلب را برای این حرفه بسنجد.
در قسمت داوطلبان آزمون دبیری سوالها از سه بخش تشکیل شده بود:
۱) بخش بحث گروهی: در این قسمت سوالی به فرد داده میشود که باید تصور کند مثلا در شورای دبیران است و حال باید نسبت به آن موضوع بحثی را ارائه دهد.
۲) بخش تحلیل: موضوعی به فرد داده میشود و او باید تحلیلیش را از آن ارائه دهد و موضوع را به صورت دقیق تحلیل کند.
و بخش سوم که بخش تدریس است. در این بخش قسمتی از کتاب به فرد نشان داده میشود و از او میخواهند که در ده دقیقه طرح درسش را بنویسد و در ۲۰ دقیقه آن را ارائه دهد و در واقع نوعی شبیه سازی تدریس است.
در تمام این بخشها ارزیابها همهی گفتهها را یادداشت میکنند و در نهایت باید هر قسمت از صحبتهای داوطلب را که از نکتهی مثبتی استفاده کرده است را مشخص کنند. مثلا فرد در تدریسش از لوازم الکترونیکی استفاده میکند، باید آن قسمت را که مثلا نام پروژکتور آورده است را علامت بزند یا مثلا اگر خلاقیتی در تدریسش دارد، باید آن قسمت از صحبتش هایش را که حاکی از این نکته است را علامت بزنند و در سایت با کد مربوطه ثبت کنند.
این شیوهی مصاحبه واقعا گامی رو به جلو محسوب میشود و قابل تقدیر است. معیارها و فاکتورهایی که نشان دهندهی یک معلم خوب و توانمند است به خوبی سنجیده میشود. به عنوان مثال یکی از ارزیابها در گفتگو با خبرگزاری دانشجو گفت: یک داوطلب که در آزمون کتبی نمرهی علمی بالایی را کسب کرده بود، برای مصاحبه آمد. مدرک ایشان هم کارشناسی ارشد رشتهی بیوتکنولوژی دانشگاه فردوسی بود. اما از لحاظ مهارتهای تدریس بسیار ضعیف بود و نمیتوانست یک مطلب را به خوبی ارائه دهد به همین علت و از طریق همین سوالها مشخص شد که ایشان صلاحیت دبیری این درس را ندارند.
در واقع سوالات و شیوهی مصاحبه به گونهای بوده است که این ارزیاب تاکید کرد که گویی برای ناسا میخواستند نیرو بگیرند. کاملا درست است حتی باید برای انتخاب معلم از ناسا هم بیشتر سختگیری شود چرا که گذشته، حال و آیندهی یک دانش آموز در دستان معلم است و باید برای انتخاب او سخت گیریهای لازم صورت بگیرد.
رفع ایرادات و تبدیل شدن به نسخه پرو
البته درست است که روش و فرآیند مصاحبهی استخدامی از همه نظر رو به بهبود بوده و گام موثری برداشته شده است، اما معایبی هم داشته که با بررسی و رفع آنها میتوان به نسخهی فوق العادهای از مصاحبه رسید. یکی از معایبی که برخی ارزیابها به آن اشاره کردند، موضوع انتخاب مصاحبه کننده بود. اگرچه آموزش و پرورش سعی کرده بود بهترین نیروهایش را به عنوان مصاحبه کننده به کار گیرد، اما برخی از ارزیابها معلمان جدیدالورودی بودند که سابقه کار زیادی نداشته اند؛ به عنوان مثال معلمی مصاحبه کننده بوده که که تنها دو سال سنوات خدمت داشته است. این از نقاط ضعف مصاحبه محسوب میشود چرا که آن فرد باید راجع به تدریس یک معلم نظر بدهد درحالی که خودش چندان سابقه و تجربهای ندارد. البته ممکن است استثناهایی هم وجود داشته باشد، اما اگر بخواهیم کلی در نظر بگیریم بهتر این است که از معلمهای با سابقهتر جهت ارزیاب استفاده شود. البته ایشان تاکید کرد که برخی از معلمهای باسابقه به دلیل مشغولیت یا دلخوری این مسئولیت را قبول نکرده اند. آنها از نتایج رشته بندی دلخور بودند.
این معلم اظهار داشت که در شیوه قبلی مصاحبه، قضاوت شخصی در روند آن دخیل بود، اما با تغییر فرآیند مصاحبه، نتایج به عدالت نزدیکتر شده است. نکتهی قابل تامل آنجاست که اکثر ارزیابها معتقد بودند که شیوهی مصاحبه ایرادی ندارد بلکه مشکل در نحوهی اجرا است وگرنه آموزش و پرورش تمام تلاشش را برای بهبود روند مصاحبه به کارگرفته بود.
نخبگان امروز معلمهای فردا
بررسیها نشان میدهد هر سال رغبت به سمت معلم شدن بیبشتر میشود و دانش آموزان برتر در کنار انتخاب رشتههای مهندسی و پزشکی، حال رغبتشان به معلمی بیشتر شده است و آن را به عنوان شغل انتخاب میکنند. ارزیابها نیز معتقد بودند دانش آموزانی که برای مصاحبه پذیرفته شده بودند، رتبههای سه یا چهار رقمی داشتند و از نظر علمی در سطح خوبی بودند. در همین راستا سازمان سنجش سال گذشته برای افزایش کیفیت جذب معلمان، تراز داوطلبان مجاز را به ۷۰۰۰ افزایش داد.
اما امسال در خبری غیرمنتظره سازمان سنجش در دفترچهی انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۲ اعلام کرد که تراز مجاز به ۶۰۰۰ کاهش پیدا کرده است. سالها منتظر آن بودیم تا با فرهنگ سازی به سمتی پیش رویم که دانشجویان برتر وارد حرفهی معلمی شوند، حال سوال اینجاست اکنون که کمی به این آرمان نزدیک شده ایم و از طرفی دیگر امسال آموزش و پرورش نیز تمام تلاشش را برای ارتقا کیفیت نحوه ارزیابی داوطلبان به حرفه معلمی به کار برد، چرا سازمان سنجش در اقدامی غیرحرفهای اقدام به چنین کاری میکند؟ اگر هدف تامین نیروی آموزش و پرورش است و میخواهند از این طریق به نوعی کمبود معلم را جبران کنند، باید گفت راه اشتباهی را در پیش گرفته اند. چرا که ورود معلم بی کیفیت به آموزش و پرورش خطرش بیشتر از کمبود معلم و خالی ماندن کلاس درس است؟
اگرچه میدانیم آن فردی که ترازش بیشتر است لزوما معلم بهتری نخواهد شد. اما به هر حال چارهای نیست و باید ملاکی برای سنجش وجود داشته باشد. باید شرایط را به سمتی پیش ببریم که اگر کسی واقعا به معلمی علاقه دارد برای آن تلاش کند و تراز مجاز را کسب کند تا در نهایت در قامت معلم وارد کلاس درس شود.
نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که در هیچ حوزهای تحول یک شبه اتفاق نمیافتد. بلکه هر تحول بزرگ از اقدامات و گامهای مثبت کوچک آغاز شده است. به همین علت گامهای اخیر آموزش و پرورش در روند مصاحبه امیدوارکننده و قابل تقدیر است. مهم آن است که در مسیر اصلاح باشیم و برای ایرادات موجود برنامه ریزی کرده و آنها را حل کنیم.