به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، رسانه روس رگنیوم با اشاره به اوجگیری جنگ در اوکراین و مذاکرات وین برای احیای برجام نوشت: در روزهای اخیر نرخ نفت تحت فشار قرار داشته است. موج دیگری از تنشهای ژئو سیاسی پیرامون اوکراین، نرخ نفت را تحت تاثیر قرار داد. بازار روی خبرهای مهمتری متمرکز شده؛ احتمال پایان موفقیت آمیز مذاکرات هستهای میان آمریکا و ایران.
همزمان با آن، در بازار خبرهایی درخصوص مذاکرات مقدماتی ایران و پالایشگاههای آسیایی برای ازسرگیری عرضه نفت انتشار یافته است. گفتنی است که قبل از اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران، پالایشگاههای نفتی آسیایی از بزرگترین واردکنندگان طلای سیاه ایران بودند.
در صورتی که توافق هستهای منعقد شود، پس از آن، 2 الی 3 ماه طول میکشد تا خرید نفت از ایران توسط پالایشگاه نفتی ژاپنی Eneos از سر گرفته شود.
گفتنی است که عقد توافق هستهای به معنای توقف تحریمهای نفتی ایران خواهد بود و افزایش استخراج نفتی ایران را به همراه خواهد داشت. در حال حاضر، در مقایسه با سطح تولید نفت قبل از تحریم سال 2018 میلادی، تولید ایران 1.3 میلیون بشکه نفت در روز کمتر است.
بر اساس ارزیابیهای کارشناسان، در صورت پایان مثبت مذاکرات، بخش اعظم این حجم میتواند تا پایان سال 2022 به بازار باز گردد. گفتنی است که تا ماه دسامبر، ایران قادر خواهد بود، استخراج نفتی خود را تا 0/9 میلیون بشکه در شبانه روز افزایش دهد.
نرخ نفت اخیرا به نزدیک 117 دلار برای هر بشکه رسیده است. باید خاطرنشان کرد که روند صعودی نرخ نفت همچنان پابرجاست و در صورت عدم انتشار خبر دیگری درخصوص توافق هستهای، نرخها از شانس بازگشت موقت به نرخ قبلی برخوردار هستند.
در همین حال روزنامه واشنگتنپست در تحلیلی به قلم فرید زکریا نوشت: رئیس جمهور بایدن نه تنها غرب، بلکه بیشتر جهان را گرد هم آورد. او تحریمهای گستردهای را که تاکنون علیه یک اقتصاد بزرگ اعمال شده را علیه روسیه اعلام کرده است.
اما علیرغم همه اینها، تحریمهای اقتصادی به ندرت کشوری را مجبور به تغییر مسیر میکند، چه رسد به اینکه باعث تغییر رژیم شود. در موارد معدودی که به نظر میرسد تأثیری داشتهاند - آفریقای جنوبی با آپارتاید، ایران با غنیسازی هستهایاش - تحریمها معمولاً بهطور گسترده و جامع اجرا میشدند. از آنجایی که بعید است کشورهای کلیدی از جمله چین، هند و کشورهای حاشیه خلیج فارس روسیه را تحریم کنند، تحریمها فاقد چنین چیزی درازمدت خواهند بود.
یک راه برای تغییر محاسبات ولادیمیر پوتین، وجود دارد: تحریم صنعت نفت و گاز روسیه. این ابزار برتری پوتین است، منبع ثروت دولت و دلیلی که او ممکن است باور کند که میتواند هر طوفانی را پشت سر بگذارد. تاکنون، نه تنها این موارد دستنخورده باقی ماندهاند، بلکه تحریمهای مالی با دقت طراحی شدهاند تا به روسیه اجازه دهند تا به فروش انرژی به جهان ادامه دهد.
منطق حکم میکند که غرب نمیتواند انرژی روسیه را تحریم کند، زیرا باعث ایجاد یک بحران انرژی مانند دهه ۱۹۷۰ میشود که سبب نارضایتی عمیق در داخل خواهد شد. بایدن نگران است که شبیه جیمی کارتر رئیسجمهور سابق شود، در حالی که موقعیت قدرت او در واقع بیشتر شبیه قدرت پادشاه عربستان سعودی است.
بایدن باید اعلام کند که با تسریع در تولید و صادرات هرچه بیشتر نفت آمریکا برای جایگزینی انرژی روسیه، به این چالش عظیم در نظم بینالمللی پاسخ خواهد داد. او همچنین باید کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی را تشویق کند تا بیشتر گاز طبیعی مایع خود را به اروپا منتقل کنند. (آنها منابع انرژی جایگزین دارند.) برخی از این موارد زمانبر است، اما بازارها به سیگنالها و عرضههای جدید واکنش نشان میدهند و قیمتها کاهش مییابد.
اما این کافی نخواهد بود. بایدن همچنین باید به باز کردن دو منبع بزرگ نفتی که در حال حاضر به اندازه کافی سریع یا به مقدار کافی وارد بازار نمیشوند کمک کند. او باید تحریمهای ترامپ، علیه ونزوئلا و ایران را تعلیق کند. در صورت امکان، واشنگتن باید با ایران همکاری کند تا چند شکاف باقیمانده را ببندد و دوباره به توافق هستهای وارد شود که تمام نفت ایران را به بازار برگرداند. بایدن همچنین باید شخصاً با محمد بنسلمان از عربستان سعودی و محمد بنزاید از امارات متحده عربی (که هر دو این روزها بیمهری واشنگتن را احساس میکنند) ارتباط برقرار کند، روابط با آنها را اصلاح کند و از آنها بخواهد که تولید را افزایش دهند.