گروه اقتصادی خبرگزاری داشنجو؛ امام باقر (ع) می فرمایند: یَا بُنَیَّ عَلَیْکَ بِالْحَسَنَه بَیْنَ السَّیِّئَتَیْنِ تَمْحُوهُمَا قَالَ وَ کَیْفَ ذَلِکَ یَا أَبَتِ قَالَ مِثْلُ قَوْلِهِ وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا فَأَسْرَفُوا سَیِّئَه وَ أَقْتَرُوا سَیِّئَه وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً حَسَنَهْ فَعَلَیْکَ بِالْحَسَنَه بَیْنَ السَّیِّئَتَیْنِ.
امام یاقر علیه السلام به فرزندشان امام صادق (ع) فرمودند: تو را سفارش میکنم به انجام کار خیر وسط دو کار بد تا ان دو را محو کند، امام صادق سوال کردند چگونه چنین چیزی ممکن است؟ امام فرمودند: همانطور که قران میگوید مومنین کسانی هستند که وقتی خرج میکنند اسراف یا سختگیری نمیکنند. (تفسیر نور المیزان ج ۴، ص ۲۷، ح ۹۸)
روح کمال طلبی و پیشرفت و کنجکاوی، علم آموزی، کسب لذات و دوری و پرهیز از آفات و بلایا، انسان را واداشته است که همواره برای داشتن زندگی بهتر تلاش کند که در نهایت مخصوصا در دو صده اخیر انقلاب صنعتی را رقم زد علی رغم آنکه اسناد و آثار تاریخی وآیات و روایات حکایت از آن دارند که پیشرفت و توسعه اقفتصادی و صنعتی مخصوص صدههای اخیر نمیباشد بلکه گذشتگان نیز از آن بهرهمند بوده اند حال نگاهی به بعدی و بخشی از این توسعه میاندازیم.
این نکته حائز اهمیت است که انسانها به واسطه کار وتلاش بر منابع طبیعی دنیاست که دست به تولید میزنند، یعنی لازمه تولید ودر نتیجه خلق آثار تمدنی و پیشرفت و توسعه اقتصادی، دو رکن اساسی کار و تلاش انسانها و منابع طبیعی میباشد. یعنی آنچه از ناحیه انسان است و آنچه از ناحیه منابع طبیعی است که کار وتلاش انسان خود سه بعد دارد، یک نیروی انسانی متخصص (صاب علم و تخصص) دوم نیروی انسانی بدون مهارت و سوم سرمایه است؛ بنابراین تولید منتج از کار انسان بر منابع طبیعی است و کار وفعالیت انسان نیز در سه جهت لازم است که باشد:
۱- نیروی انسانی متخصص و صاحب علم
۲-نیروی انسانی بدون تخصص و مهارت
۳-سرمایه (تجمیع ثروت)
جایگاه علم در توسعه
نیروی انسانی که دارای علم ومهارت میباشد میتواند به تولید وافزایش رفاه انسانها کمک کند:
۱) با با کسب علم، منابع و مواد جدید و روش و راه جدیدی را برای منافع بیشتر برای جوامع بشری کشف میکند، مانند کشف اورانیوم و دانش هسته ای. این همان چیزی است که میتوان گفت دانشگاهها به علت آن تاسیس شدند و یا بخش تحقیق وتوسعه شرکتها (research and development (۲) افزایش بهره وری از منابع موجود
سرمایه
سرمایه نیز به معنی تجمیع درآمدهاست تا بتوانند فعالیت جدیدی را شروع کنند که برای هر کاری وجود سرمایه اجتناب ناپذیر و ضروری است. انسانها به دو دلیل عمده سعی در تولید بیشتر دارند:
اول آنکه کنجکاوی و علاقه ما به علم آموزی و کشف و جستوجوی در حیات مادی و تلاش در جهت داشتن زندگی بهتر و رفع دغدغههای مادی است که حتی مورد تاکید دین و شریعت نیز میباشد و اسلام نیز رکود و جمود را نمیپسندد در نتیجه موجب پیشرفت در حیات مادی میشود.
ثانیا حس قدرت طلبی و زیاده خواهی ما که اگر کنترل نشود میتواند موجب هلاکت انسان شود. زیاده خواهی موجب افزایش مصرف و افزایش تولید میشود و از طرف دیگر به علت حس قدرت طلبی و جنگ طلبی موجب تلاش در ساخت ابزارها و ادوات تسلیحاتی جدید و پیشرفته میشود تا سلطه خود را افزایش دهد همانگونه که در طول تاریخ همواره تکرار شده است و مشاهده میکنیم که حتی پیشرفتهترین شرکتهای خودروسازی یا هواپیما در سالهای جنگهای جهانی اول و دوم رشد کردند.
حال این وضعیت روند روبه رشد تولید و مصرف تکلیف منابع و محیط زیست و نسل آینده چه میشود، اگرچه در طول زمان شاهد آن بوده ایم که با پیشرفت علم و فناوری و تکنولوژی، نرخ بهره وری و مصرف بهینه از منابع افزایش مییابد، ولی به هر حال افزایش تولید سبب مصرف هرچه بیشتر منابع خدادادی است که اگر با سیری ناپذیری به دنبال مصرف آن باشیم چه بسا با کمبود منابع و آلایندههای فراوان ناشی از آنها برای نسل آینده مواجه باشیم یعنی با دست خود موجب به مخاطره انداختن و نابودی محیط زیست میشویم و در این جهان امروز به وضوح مشاهده میکنیم و به احتمال زیاد خود ما هم در دام آن گرفتاریم که ارزشهای جهانی تغییر کرده است به خودپرستی و کسب هرچه بیشتر لذات و مصرف بیشتر تا زمانی که فرصت هست یعنی تا عمر اجازه میدهد، انگار که زمان عمر ما انسانها یک دوی ماراتون برای مصرف و کسب بیشتر لذت و وجود تبلیغات فراوان که حس نیاز کاذب برای ما ایجاد میکند که نتیجه آن را امروزه مشاهده میکنیم در آلودگی هوا و آلایندههای زیستی، سفرههای زیر زمینی، اتمسفر و تا آب شدن یخهای قطبی و همه و همه در حالی که با این همه هم باز با آسایش و آرامش ما ضربه زده است.
در نتیجه ما تلاش میکنیم برای به سختی افتادن و گرفتاری بیشتر خودمان و دچار افراط در مادی گرایی شده این و همانقدر که تفریط در آن شایسته نیست که موجب ضعف سیستم اقتصادی، سیاسی، نظامی و مخاطره جامعه میشود، بلکه باید راه میانه را طی کرد تا گرفتار مشکلات و بلایای آنها نشویم.