گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ صنعت پتروشیمی، صنعتی تحریم شکن است که در سالهای اوج تحریمها از ۸۹ تا ۹۲ شاهد تداوم صادرات محصولات پتروشیمی بالغ بر ۱۰ الی ۱۲ میلیارد دلار صادرات داشتیم. به طوری که طی این مدت متوسط سالیانه درآمد صادراتی این صنعت بین ۱۰ تا ۱۱ میلیارد دلار و بعضا بیشتر بوده است. ارزش فروش محصولات پتروشیمیایی و شیمیایی در جهان حدود ۳۵۰۰ میلیارد دلار میباشد. این صنعت، یکی از اصلیترین صنایع محرک اقتصاد بدون نفت است؛ به طوری که قریب ۴۰% از تولیدات صنعتی غیر نفتی و بیش از ۳۰% صادرات غیرنفتی مربوط به صنعت پتروشیمی است.
کارآفرینی دغدغه ای ملی است
این صنعت میتواند بستری عالی و بدون مشابه برای کارآفرینی باشد. کارآفرینی مقولهای است که مرتبط با اقتصاد کلان و یکی از دغدغههای ملی است و فراتر از شعارهایی است که برخی از عزیزان در مورد اشتغالزایی میگویند. ما در کارآفرینی، وقتی یک واحد نو و فعالیت نو در صنعت پتروشیمی آغاز میشود و در صنایع تکمیلی اتفاق میافتد بسیار بالاست و منجر به ایجاد حدود ۵۰۰ هزار شغل در یک سال میشود. تمهیدات بسیار سادهای اگر به کار گرفته شود در صنایع تکمیلی حدود ۵۰۰ هزار شغل میتواند ایجاد شود.
صنعت پتروشیمی، میتواند محرک اصلی ایجاد امنیت ملی باشد؛ از طریق ایفای نقش به عنوان پل ارتباطی منابع و صنایع بالادستی به تعداد زیادی از صنایع پایین دستی (در سطح بنگاههای کوچک و متوسط)، توسعه صنایع پایین دستی در امتداد مرزهای خشکی کشور موجب ایجاد کانونهای اقتصادی محلی و به دنبال آن وابستگی عمیقتر ساکنان آن مناطق به سرزمینهای اصلی خواهد شد که به نوبه خود مراکزی مستحکم در برابر هرگونه تحرکات و نفوذهای خارجی خواهد بود.
به طور خلاصه، صنعت پتروشیمی ایران ویژگیهای ذیل را در بردارد:
• ارزش فروش محصولات پتروشیمیایی و شیمیایی در ایران حدود ۲۰ میلیارد دلار
• ظرفیت تولید صنعت پتروشیمی در سال حدود ۸۴ میلیون تن
• ظرفیت تولید در جهش دوم صنعت پتروشیمی حدود ۱۰۰ میلیون تن
• برنامه دولت تا سال ۲۰۲۶ برای افزایش ظرفیت تولید تا ۱۴۰ میلیون تن (نیازمند ۷۰ میلیارد دلار)
• یک سوم صادرات غیرنفتی ایران (بالغ بر ۲۵ میلیون تن و ۱۰ میلیارد دلار)
• میزان سرمایه گذاری در صنعت پتروشیمی حدود ۸۰ میلیارد دلار
• تأمین مالی ارزی صنعت پتروشیمی ۲۷ میلیارد دلار
نقاط قوت صنعت پتروشیمی ایران
• دسترسی آسان و ارزان به خوراک (دومین تولیدکننده بزرگ اوپک و دارنده ۱۰ درصد ذخایر نفت جهان)
• بخش پتروشیمی آماده توسعه
• مشوقهای صادراتی و وارداتی در مناطق ویژه اقتصادی
• روابط خوب با کشورهای همسایه
• بازار داخلی بزرگ، نیروی کار ماهر و قوانین حامی سرمایه گذاری خارجی
نقاط ضعف صنعت پتروشیمی ایران
• مشکلات حوزه صادرات، سرمایه گذاری خارجی، فناوری ... به دلیل تحریمها
• توسعه دیرهنگام صنعت پتروشیمی نسبت به رقبا (مانند عربستان)
• عدم دسترسی به فناوری روز
صنعت پتروشیمی و مشکل تامین مالی
یکی از اصلیترین مشکلات صنعت پتروشیمی در سالهای اخیر، مشکل تامین مالی پروژههای این صنعت میباشد. با توجه به این که بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار در سالهای اخیر خروج سرمایه از کشور داشته ایم و همچنین در شرایط فعلی به سبب تحریم ها، دسترسی به سرمایه گذاریهای خارجی نداشته ایم، بایستی سعی کنیم از روشهای نوآورانه این تامین مالی را از داخل و خارج از کشور انجام دهیم.
جذابیت سرمایه گذاری در صنعت پتروشیمی بالاست؛ شاهد آن اقبال گسترده سرمایه گذاران بخش خصوصی به احداث واحدهای پتروشیمی طی سالهای اخیر و تمایل به خشنودی سرمایه گذاران خرد و مردم به خرید سهام شرکتهای پتروشیمی در بورس است. دلیل اصلی این اقبال بازده سرمایه گذاری جذاب در این صنعت به علت برخورداری از مزیت کم نظیر بهره مندی از منابع عظیم خوراک و مزیتهای دیگر میباشد.
۱- توسعه میادین گازی – میادین جدید و اصلاح میادین موجود-افزایش مورد نیاز به عنوان محرک حداقل به میزان ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز (حداقل نیازمند ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری)
۲- ایجاد پترو پالایشگاههای نفت خام سنگین و هدایت C ۱ آزاد شده در ابتدای پالایش نفت خام و در فرایند تولید به سمت جبران کسری گاز – هر ۲ میلیون بشکه در روز تبدیل نیازمند حدودا ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری اولیه است
تامین این ارقام علی رغم ظاهرشان، در شرایط فعلی اگر نگوییم غیر ممکن لیکن بسیار سخت و پیچیده خواهد بود. اما اگر بتوانیم با استفاده از روشهای تامین مالی نوآورانه، ظرفیت لازم را ایجاد کنیم میتوان غلبه کرد. این میانبرها فعلا وجود ندارد، ولی میتوانیم به وجود بیاوریم.
تفاوت نرخ تامین مالی داخلی (حدود ۲۰ درصد ریالی) و خارجی (حدود ۸ درصد ارزی) یکی از چالش های اصلی است. با این حال، بررسیها نشان می دهد که افزایش نرخ ارز سالانه و فروش محصولات به صورت ارزی، این تفاوت را پوشش می دهد. نکته دیگر انکه هزینه مربوط به جابجایی و تبدیل به سایر ارزها، این اختلاف را نیز به حداقل میرساند.
۱- استفاده از ظرفیت بازار سرمایه
تا حدود دو الی سه سال قبل حدود ۸۰ درصد تامین مالی کشور از طریق بازار پول تامین میشد لیکن با رونق بازار سرمایه و توسعه آن اکنون، سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور افزایش داشته است. به طور مثال در سال گذشته بالغ بر ۱۱۰ هزار میلیارد تومان اوراق منتشر شد و در شش ماهه نخست امسال نیز رشد تقریبا دو برابری نسبت به سال ۹۹ در انتشار اوراق داشته ایم.
محدودیت منابع دولتی، عدم کفایت منابع بانکهای داخلی و وجود محدودیتهای مالی بین المللی، مانع بزرگی برای اجرای پروژههای زیرساخت در کشور و تأمین بستر توسعه محسوب میشوند. در حال حاضر درآمد حاصل از فروش نفت خام، عمده منبع درآمدی کشور برای توسعه زیرساختها محسوب میشود؛ از طرفی انواع صکوک استصناع (اوراق سفارش ساخت) میتواند با اثبات قابلیتهای خود در بازار سرمایه کشورهای اسلامی و برطرف کردن شبهات ربوی، امکان جذب منابع مالی را افزایش دهد.
انتشار اوراق استصناع، اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهام، اوراق اجاره، اوراق رهنی، تاسیس صندوق پروژه و ایجاد شرکتهای سهامی عام مبتنی بر مشارکت عمومی خصوصی (PPP)، تاسیس صندوقهای سرمایه گذاری خصوصی (pe) تخصصی در پتروشیمی از جمله ابزارهایی است که میتوان به خوبی با استفاده از ظرفیت بازار سرمایه محقق شود. برخی از مزایای تامین مالی از طریق بازار سرمایه عبارتند از: امکان تامین مالی با حجم بسیار بالا، امکان تامین مالی بلند مدت، پرداخت اصل بدهی در سررسید، معافیت مالیاتی سود اوراق برای خریداران، مشارکت سرمایه گذاران خرد در تامین مالی شرکتها، مدیریت نقدینگی برای بانکها و موسسات مالی و اعتباری، ابزار مدیریت حجم نقدینگی برای بانک مرکزی، تنوع ابزارهای تامین مالی متناسب با نیاز بنگاهها و نظارت دقیق سازمان بورس بر انتشار اوراق بهادار میباشد.
۲- استفاده از فناوری بلاک چین و طراحی رمزارز نفتی با پشتوانه نفت و کالاهای پتروشیمی
در سالهای اخیر حجم بازار رمزارزها، بیش از ۱۰۰ برابر شده است و اکنون حجم این بازار در جهان چیزی بالغ بر ۲ تریلیون دلار است. با توجه به رشد جهانی رمزارزها وافزایش اقبال قشر جوان ایرانی، برآورد شده است که حدود یک سوم ایرانیها در این بازار فعالیت میکنند و حدود ۸ میلیارد دلار از سرمایه کشور در این بازار مشغول فعالیت است.
مسئولان و نهادهای امر میتوانند با استفاده از ظرفیت رمزارزها و توکنهای بلاکچینی برای تامین مالی صنعت پتروشیمی استفاده کنند. به خصوص ما میتوانیم از تجربیات کشورهایی، چون چین با رمز ارز یوآن دیجیتال، روبل دیجیتال و رمزارز پترو ونزوئلا استفاده کنیم. همچنین استفاده از ظرفیتهای NFT، DEFI و سایر فناوریهای نوین حوزه بلاکچین میتواند کمک گستردهای در این حوزه نماید.
۳- استفاده از ظرفیت سرمایه گذاران خارجی در تامین مالی پروژهای
یکی از بهترین شیوهها برای سرمایه گذاری در این حوزه آن است که پروژه به صورت EPC به شرکت معتبر بین المللی واگذار و آن شرکت خود مکلف به تامین فاینانس باشد. در مقابل بانک مرکزی این سرمایه گذاری را تضمین و طی قراردادهای بین المللی حداقل ۷۰ درصد محصول طرح تا زمان بازپرداخت اصل و بهره سرمایه گذاری به شرکت سرمایه گذار اختصاص یاابد. برخی از پتروشیمیهای موجود در سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۴ به همین شیوه احداث و راه اندازی شدند. متاسفانه با تحریمهای گسترده ایران، امکان این گونه سرمایه گذاریها از بین رفته و دهها میلیارد دلار مزیت سرمایه گذاری در حوزههایی که مزیت ویژه ایران برای رشد و شکوفایی اقتصادی است را از دست داده ایم. اما در چین و آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر از این شیوههای جذاب برای سرمایه گذاریهای کلان استفاده میشود. البته در این راستا باید جذابیتهایی برای صنعت پتروشیمی ایران ایجاد کرد.
به عنوان مثال، شرکت بزرگ آرامکو عربستان با حمایتهای ویژه حکومت عربستان به این حد از رشد و شکوفایی رسیده اند. عربستان با تخفیف نرخ خوراک به این شرکتها و سایر حمایتهای بین المللی منجر به این شد که شرکت مذکور سالانه دهها میلیارد دلار مالیات به دولت پرداخت کند و به پیشروترین شرکتهای جهان در این حوزه تبدیل شود. در کشور تحریم زده ای، چون ایران اگر دولت از سرمایه گذاران داخل کشور حمایت جدی و پایدار نداشته باشد انتظار رشد و شکوفایی و جلوگیری از خام فروشی در حد آرزو و رویا باقی خواهدماند. نرخ تمام شده وام ارزی ایران حدود ۱۳ درصد تمام میشود و در کشورهای رقیب حدود یک سوم است که این موضوع تاثیر زیادی بر حجم سرمایه گذاری، IRR و دوره بازگشت سرمایه خواهد گذاشت.
به دلایل شرایط تحریمی ایران که چند دهه است که تداوم دارد، هزینه تامین تجهیزات برای ایران بالاتر از سایر کشورهای رقیب است.
موضوع بسیار مهم دیگری که میبایست عمیقا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، اهمیت و نقش تعیین کننده هزینههای تامین سرمایه میباشد. به عنوان نمونه برای احداث یک واحد ۶۵۰ هزار تنی PDH/PP نیاز به حدود یک میلیارد دلار سرمایه گذاری میباشد. حال چنانچه سرمایه گذار در کشوری، چون آمریکا، آلمان یا کانادابا سایر کشورهایی که هیچ گونه تحریم یا محدودیت سرمایه گذاری ندارند سرمایه گذاری نماید، حداکثر ۲۰۰ میلیون دلار را تامین و مابقی را از طریق بانکها با شرکتهای تامین سرمایه با بهره ۲ درصد و حداقل یک سال تنفس بعد از بهره برداری در اختیار سرمایه گذار قرار میدهد و حتی بخشی از ۲ درصد سرمایه گذاری اولیه نیز از روشهای غیر نقدی قابل تامین میباشد. همچنین سرمایه گذار با انعقاد قرارداد پیش فروش ممحصول میتواند سرمایه گذاری لازم را جذب نماید. اما در ایران به هیچ وجه امکان تامین منابع مالی ارزان قیمت و با آن سهولتها و حمایتها وجود ندارد.
در ایران هزینه تامین مالی سنگین است و تا نزدیک ۲۰ درصد نیز میرسد. از طرفی به دلیل مشکلات تحریم و تامین منابع مالی معمولا زمان راه اندازی پروژه به جای ۲ سال به ۷ الی ۸ سال نیز میرسد که این اتفاق موجب تحمیل هزینه بسیار سنگین به پروژه و غیر اقتصادی شدن پروژهها باز میگردد. اما امتیاز تخفیف نرخ خوراک، این نقطه قوت اگر در حد مناسب و با اطمینان نسبت به حفظ و پایداری آن نباشد، این امتیاز نمیتواند جذابیتی برای سرمایه گذاری ایجاد نماید. فرضا اگر ۲۰ درصد در قیمت گاز پروپان تخفیف داده شود ارزش این تخفیف سالانه حدود ۴۸ میلیون دلار و برای ده سال ۴۸۰ میلیون دلار میشود. اگر سرمایه گذار مجبور شود ۸۰ درصد سرمایه را با ۱۸ درصد هزینه مالی بیشتر تامین نماید، این تخفیف عملا دیگر ارزشی نخواهد داشت.
نتیجه گیری
برای توسعه سرمایه گذاری مورد نیاز احتمالا تشکیل بانک/صندوق نفت با پتروشیمی یا شراکت در مالکیت بانکهای اسلامی بین المللی یا حتی استمداد از بازار سرمایه بتواند در این مورد کارگشا باشد. بنابر دلایل فوق یکی از مولفههای اصلی پدافند غیر عامل در حوزه اقتصاد ایران، رشد وتوسعه اقتصادی در صنعت پتروشیمی است که با هدایت و راهبری صحیح و تحت مدیریت افراد توانمند و پاکدست میتواند با حفظ و تقویت روند موجود کشور را تا حد زیادی در برابر تکانههای اقتصادی ناشی از عوامل تحریمهای خارجی حفظ نمایند.
نویسنده: ایمان صمدی نیا؛ کارشناس ارشد مالی دانشگاه امام صادق (ع)