به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روز گذشته بود که بیانیهای عجیب از سوی یکی از سران فتنه 88 منتشر شد که در این بیانیه، علاوه بر تضعیف منافع ملی و انتقاد به حضور مستشاری ایران در سوریه برای مبارزه با تروریسم، توهین به سردار مقاومت حاج حسین همدانی و شهدای مدافع حرم نیز دیده میشود.
البته که نقش شهید همدانی در مبارزه با تروریسم در سوریه و سازماندهی نیروهای مقاومت در برابر نیروهای تکفیری برهیچکس پوشیده نیست؛ با این حال اما بازخوانی خاطرات وی در روزهای ابتدایی بحران سوریه و ظهور گروههای تکفیری، میتواند بیش از پیش از نقش بی بدیل او در جلوگیری از گسترش تروریسم در منطقه پرده بردارد. نوشتار زیر بخشی از خاطرات سردار همدانی در کتاب «منطق حضور ایران در سوریه» نوشته محمد خلیل پور است که از نظر میگذرد:
«ما در یک ماه اول که با سه نفر از دوستان که دو نفرشان را از لبنان آورده بودیم، هرچه میرفتیم برای کار راه نمیدادند؛ می گفتند چه کمکی شما می خواهید بکنید؟ میگفتیم هیچی آمدیم تجربیاتمان را انتقال بدهیم. ارتش سوریه مغرور هم هست. وقتی انسان درمانده میشود، روبه خدا می آورد و آنجاست که سیم وصل میشود. شبها چند ساعتی بیشتر نمیخوابیدیم و به نیایش مشغول بودیم.
حضرت آیت الله بهاءالدینی می گویند، هرکس هر روز زیارت عاشورا بخواند همه گره هایش باز می شود و بعد از نماز صبح هم زیارت عاشورا می خواندیم اینگونه گره ها کم کم باز شد؛ یک بار هم می خواستیم برگردیم، حضرت آقا فرمودند که سوریه مثل مریضی میماند که خودش نمی داند مریض است، باید به او بگویید که مریض است. دکتر نمیرود شما باید ببریدش دکتر که برود. می گوید دارو نمی خواهم، دارو باید بنویسید برایش؛ نمیرود دارو را بگیرد، باید برایش دارو بگیرید. دارو را نمی خورد، باید دارو را به خوردش بدهید و به آن نظارت هم داشته باشید. این شد که ما گفتیم باید بمانیم.
در سال اول یک بار به دمشق حمله کردند و به کاخ هم رسیدند در آن دوران همه فرار کردند و فقط ما آنجا ماندیم. آنها باورشان شد که ما تا آخرین لحظه در کنار ایشان هستیم. این حمایت صادقانه بود و این باعث شد که به ما اعتماد کردند و امروز محبوبترین ملت نزد سوریها ایرانیها هستند.
در ایست بازرسی ها حتی افسران ارتش هم به طور کامل بازرسی می شوند؛ اما همین که پاسپورت ایران را نشان بدهید، با همه وجود به شما احترام می گذارند. این برمی گردد به درسهایی که از دفاع مقدس داشتیم. نیتی که فقط برای رضای خدا بود نه برای حزب بعث نه برای سوریه برای اطاعت از امر ولی بود».