به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی دانشگاه رضوی با مشارکت سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی سلسله نشستهای انقلاب اسلامی و تحول در علوم اسلامی و انسانی را برگزار کرد.
حجت الاسلام پارسانیا، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران در یکی از این نشستها با ارائه عنوان امتداد اجتماعی حکمت اسلامی با نظر به انقلاب اسلامی، بخشی از اندیشههای اجتماعی در دنیای معاصر را مورد اشاره قرار داد.
پارسانیا در سخنان خود به مکاتب مختلف فکری که در جهان معاصر وغرب شکلگرفته و نیز رابطه این علوم و پیشفرضهای آنها اشاره کرد.
بیان نظریههای مختلف جامعهشناسی و دیگر شاخههای علوم اجتماعی و حتی نظریههای علوم طبیعی هم بخشی دیگر از ارائه حجت الاسلام پارسانیا بود که در ادامه گفت: همه این علوم اگرچه برمبنای یک حس و تجربه حسی شکل گرفتهاند، اما همه آنها مبتنی بر گزارهها و پیشرفتهای متافیزیکی هستند که آن گزارههای متافیزیکی در جای دیگری غیر از خود علوم صورتگرفته و آن جایی که این پیشفرضها را توضیح میدهد قلمرو فلسفه یا بهطورکلی فرهنگ یا باورهای بشری هستند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با توجه به این نکته به اقتضائات این نوع نگاه، در جهان اسلام ورود کرد و گفت: اگر بپذیریم علوم مختلف چه علوم انسانی و اجتماعی و چه علوم طبیعی مبتنی بر گزارههایی یا پیش فرضهایی است که آنها را باید در جای دیگری با ابزار عقل و متافیزیک توضیح داد، بنابراین وقتی یک مجموعه علومی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر و از یک جهان به جهانی دیگر منتقل شود گزارههای متافیزیکی وعقلی آن و پیشفرضهای آن هم خواه ناخواه به آنها منتقل میشود.
وی افزود: وقتی ما در جهان اسلام با جهان مدرن غربی مواجه شدیم با انتقال دستاوردها و ثمرات و علوم مدرن به جهان اسلام آن پیشفرضها و باورهای متافیزیک غرب هم وارد شد و ما درواقع در مواجهه با آنها قرار گرفتیم.
مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: با این حال به واسطه ناسازگاریهایی که این علوم و پیشفرضهای آنها با جهان اسلام دارد فرهنگ ما مقاومتهایی را در برابر این فرهنگ انجام داد و یکی از این مقاومتها انقلاب اسلامی بود که درواقع انقلاب اسلامی به این معنا صرفاً یک اتفاق سیاسی نیست هرچند ظهور و بروز سیاسی دارد.
وی افزود: انقلاب اسلامی یک اتفاق صرفاً سیاسی نیست به معنای این است که درواقع ما در جهان اسلام مبتنی به یکسری پیشفرضها و باورهای گذشته خود، در مقابل دنیای مدرن دست به یک مقاومت جدی زدیم که ظهور و بروز آن در انقلاب اسلامی است.
حجت الاسلام پارسانیا بیان داشت: با وقوع انقلاب اسلامی به نظر میرسد که رشته فلسفه اسلامی و به طورکلی فلسفه و حکمت اسلامی وظیفه و کارکردی بیشاز تقویت یا رفع شبهات اعتقادی دارد بلکه این معارفی که در قالب رشتههای فلسفه و کلام اسلامی با آن مواجه هستیم میتواند به نحوی مبنای دیگر علوم در علوم انسانی اسلامی باشد؛ و به این معنا میتواند ناظر به رشتهها و علوم مختلف از حیث گزارههای منطقی و پیش فرض هاشان و گزارههای متافیزیکی این علوم اظهار نظر کرده و در باره آنها نظریه پردازی کند.
در بخش دیگری از این برنامه، موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به زمینههای تولید کتاب فلسفه تحول تاریخ در شرق و غرب اسلامی به طور مختصر به مقایسه علم عمران ابن خلدون در مقایسه با فلسفه تاریخ حکمت متعالیه ملاصدرا که شهید مطهری ارائه داد پرداخت. تاریخ ابن خلدون با نگاهی به گذشته، فلسفه انحطاط تاریخی تمدنی اسلام را روایت میکند و شهید مطهری ناظر به تاریخ تحقق نیافتهای که در حال وقوع است، فلسفه تاریخ خود را مطرح کردند.
نجفی معتقد بود شهید مطهری بر مبنایی که آن آرمان در آن محقق میشد که آن هم انقلاب اسلامی بود اعتقاد داشت، بر این اساس با تکیه بر چارچوب شهید مطهری ۵ دوره تاریخی را برای تمدن اسلامی تعریف کرد.
وی بیان کرد: دوره اول دوره تکامل است و دوره دوم دوره انحطاط و دوره سوم باز دوره تکامل و دوره چهارم هم دوره انحطاط و در نهایت دوره پنجم که با وقوع انقلاب اسلامی برابر است دوره تکامل است.
وی با اشاره به اینکه این ۵ مرحله در برابر ۵ دوره تمدن غرب قرار دارد گفت: درک فلسفه تاریخ به درک بیشتر انقلاب اسلامی کمک میکند و امکان فهم تحولات آینده و نقش آفرینی در آن را فراهم میسازد.
گفتنی است در پایان جلسه نجفی پاسخگوی پرسشهای دانشجویان حاضر در جلسه بود.