به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان کشور در نامهای خطاب به شورای عالی انقلاب انقلاب فرهنگی، نکاتی را پیرامون جذب دانشجو و تامین معلم متذکر شد.
متن این نامه به شرح زیر است:
«دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل نظام آموزشی کشور است.»
۱۹/۰۲/۱۳۹۷ مقام معظم رهبری
اعضای محترم شورای عالی انقلاب انقلاب فرهنگی
سلام علیکم
-با سلام و صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص)؛ با عنایت به اهداف بلندی، چون تربیت معلّمان تراز تمدّن اسلامی، که سوخت اصلی حرکت در مسیر گسترش و اشاعه اندیشه انقلاب اسلامی هستند؛ ضرورت حمایت از دانشگاه ماموریت محور فرهنگیان، بیش از گذشته احساس و ادراک میشود. بر همین اساس، دستور کارهایی که با هدف تامین معلّم، به موازات این دانشگاه در حال طرح و تصویب است، نه تنها اسباب گذار از بحران کمبود منابع انسانی را به درستی فراهم نمیآورند، بلکه با اتخاذ برخی روش ها، چون تربیت معلم کاردانی و یا تربیت معلم دو مدرکی در پستوهای شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای تقنینی آموزش و پرورش، اصل و اساس ایده تربیت معلّم به حاشیه رانده شده و اولویت هایی، چون ارتقاء روند دانشگاه و بسط و توسعه آن به جهت افزایش کارکرد آن در جذب و تربیت نیرو، محلی از اعراب نخواهد داشت.
یک) کاهش قابل توجه تراز ورود به دانشگاه فرهنگیان در دفترچه انتخاب رشته سال جاری، نشان از عدم فهم صحیح موقعیت این دانشگاه راهبردی، ضعف تحلیلهای میدانی و حذف صورت مسئله دارد. کاهش تراز ۶۵۰۰ به ۶۰۰۰، تنها منتج به افزایش بی رویه متقاضیان دانشگاه فرهنگیان و البته افت کیفیت تربیت معلم و تنزّل جایگاه اجتماعی معلمین خواهد شد. این اتفاق، جز دهن کجی به شأن دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم، معنای دیگری نخواهد داشت.
دو) عدم مواجهه عالمانه و آگاهانه به مسئله کمبود معلّم، موجب جایگزینی روشهایی همچون تربیت معلم کاردانی میشود. همانطور که مستحضرید، تربیت معلم کاردانی، یکی از شیوههای گذار از کمبود نیروی انسانی در مناطق محروم کشور است و نه رویهای متداول برای تأمین معلّم در سراسر کشور!
باید پرسید چرا در مناطق محروم میتوان با دوسال تحصیل، معلمی کرد؟ دانش آموزان منطقه محروم تا چه زمانی باید معلم فوق دیپلم داشته باشند؟ اکنون که بیشتر مردم کشورمان لیسانس و فوق لیسانس هستند، آیا حضور یک معلم فوق دیپلم در منطقه آموزشی جایگاه اجتماعی دارد؟ اصرار بر جایگزینی این حیث روشهای فرعی و دست چندمی و عدم توجه کافی به فراهم آوردن اسباب تربیت دانشجویان کارشناسی، هزینههای گزاف اجتماعی را روی دوش نظام آموزش و پرورش میگذارد که چه بسا بیش از هزینههای تربیت معلم ۴ ساله در دانشگاه فرهنگیان است.
سه) برغم تاکیدات نص صریح اسناد بالادستی - فرامین رهبری، سیاستهای کلی ایجاد تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، سند تحول- ناظر به مسیر اصلی جذب، نگه داشت و تربیت معلّم، مسئولین امر فارغ از جریان سیاسی حاکم، در صدد اصالت بخشی به راهکارهای فرعی مانند آزمون استخدامی و استفاده از ظرفیت فارغ التحصیلان دیگر دانشگاهها و امثال این راهبردهای کم هزینه و زود بازده هستند.
در طرح معلم دو مدرکی نیز مجدد این جریان مشاهده میشود. حد و سقف پذیرش برای این نوع جذب و جزئیات تحصیل این نوع دانشجویان، همچنان محل ابهام است.
سه) کاهش تمرکز و تاکید بر صلاحیت تخصصی و حرفهای متقاضیان تربیت معلّم و پذیرش آنها صرفاً بر حسب مولفه هایی، چون کسب رتبههای برتر کشوری در مسابقات قرآنی و فرهنگی، عاقبتی جز به مذبح رفتن کیفیت آموزش در سالهای آتی ندارد. ارجح دانستن کمیّت معلّمان، به بازدهی حداکثری آنان در کلاس درس، مویّد شتاب زدگی دستگاه آموزش و پرورش، خاصّتاً وزیر محترم در مسیر گذار از بحران کمبود معلّم است.
چهار) مع الاسف، افزون بر تنوّع بی رویه شیوههای جذب، امروز شاهد سهم خواهی ارگانها و نهادهای مختلف، از ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان هستیم. فی المثل، سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، با ادّعای انحصار ۸۲۹ ظرفیت از پذیرفته شدگان این دانشگاه و اتخاذ شیوههای خاصّ گزینش، مصاحبه، آموزش، ارزیابی و در نهایت تزریق معلّمان مدنظر خود به مدارس خاص، عملاً کارکرد اساسی تربیّت معلم و غایت آن را به نفع خواص مصادره میکند.
بدون شک، دانشگاه فرهنگیان، بستر تربیت معلّمانی ست که زیست معلّمانه خود را وقف خدمت به عموم دانش آموزان این مرز و بوم میکنند و نه آنان که تحت آموزشی خاص، برای آموزش به دانش آموزان خاص تربیت میشوند.
این مسئله در حالی مطرح میشود که به استناد اساسنامه سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان کشور، تاکید اصلی بر ایجاد بستری مناسب جهت پرورش استعدادهای برتر در حوزههای متعدد و نه منحصر در هوش تحصیلی است. امروزه اما، کارکرد سازمان سمپاد صرفاً به تاسیس مدارس سمپاد تقلیل یافته است. بدیهی است که به این واسطه، طرحهای کلانی، چون شهاب، ذیل کارکرد ساختار زده و عافیت طلبانه سازمان سمپاد، هضم و حل شود و رنگ اجرا به خود نگیرد.
پاسخ صریح، شفاف و بدون واسطه به موارد فوق، مطالبه جدّی شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان است. مقتضی ست اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، ناظر بر اولویتهای ذیل، تا پیش از اعلام نتایج انتخاب رشته کنکور سراسری ۱۴۰۲، اقدام نمایند:
۱. انقضای ظرفیت پذیرش مدرک کاردانی و یکپارچه سازی جذب مدرک کارشناسی در سراسر کشور
۲. شفاف سازی جزئیات نیروهای دو مدرکی و جذب پلکانی با سیر نزولی در سالهای آتی
۳. حذف قاطع بند ویژه جذب نیروهای خاص استعدادهای درخشان