گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: اعلامیه بالفور، صادرشده در ۲ نوامبر ۱۹۱۷، یکی از اسناد مهم تاریخ معاصر است که تأثیرات عمیقی بر سیاستهای خاورمیانه و جهان گذاشته است. این سند، که در میانه جنگ جهانی اول از سوی بریتانیا منتشر شد، حمایت از تأسیس یک «خانه ملی برای یهودیان» در فلسطین را اعلام کرد. اگرچه در نگاه اول به عنوان یک حرکت دیپلماتیک ساده به نظر میرسد، اما بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که انگیزههای پنهان سیاسی، نظامی و ایدئولوژیکی در شکلگیری این سند دخیل بودهاند. این اعلامیه به نقطه آغاز تغییرات ژئوپلیتیکی و منازعات طولانیمدت در منطقه تبدیل شد.
ریشههای این اعلامیه به روندهای سیاسی و اجتماعی نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بازمیگردد. در این دوره، جنبش صهیونیسم با هدف ایجاد یک وطن ملی برای یهودیان شکل گرفت. رهبران صهیونیسم، از جمله تئودور هرتسل و چایم وایزمن، تلاشهای زیادی برای جلب حمایت قدرتهای بزرگ از این ایده انجام دادند. مذاکرات بین رهبران صهیونیسم و دولت بریتانیا به دههها پیش از اعلامیه بالفور برمیگردد و شامل پیشنهاداتی برای اسکان یهودیان در مکانهایی غیر از فلسطین، نظیر اوگاندا، بود. با این حال، با توجه به ارتباطات تاریخی و مذهبی یهودیان با فلسطین، نهایتاً فلسطین به عنوان مقصد اصلی تعیین شد.
مذاکرات میان بریتانیا و نمایندگان صهیونیستی به سالها پیش از صدور اعلامیه بازمیگردد. از سال ۱۹۰۳، مذاکراتی برای یافتن مکانی مناسب جهت اسکان یهودیان در جریان بود. یکی از پیشنهادات اولیه شامل اسکان یهودیان در اوگاندا بود که در کنگره ششم صهیونیستی مطرح شد اما رد شد. با گذر زمان، روابط نزدیک آرتور بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا، و چایم وایزمن، از رهبران صهیونیسم، زمینهساز توافقاتی شد که در نهایت در قالب اعلامیه ۱۹۱۷ نمایان گردید.
اعلامیه بالفور در شرایطی صادر شد که بریتانیا با بحرانهای نظامی و سیاسی در میانه جنگ جهانی اول مواجه بود. دولت بریتانیا به دنبال افزایش حمایتهای بینالمللی، بهویژه از سوی یهودیان تأثیرگذار در ایالات متحده و اروپا، بود. حمایت از ایجاد یک «خانه ملی» برای یهودیان در فلسطین، اقدامی به منظور جلب پشتیبانی سیاسی و مالی این جوامع بود.
یکی از جنبههای کمتر شناختهشده اعلامیه بالفور، تأثیر «نیروهای پنهان» در تصمیمگیریهاست. برخی مقامهای بریتانیایی مانند لرد لوتر و فیتز موریس با تصورات اغراقآمیز از نفوذ جهانی یهودیان، به تقویت این باور دامن زدند که حمایت از صهیونیسم میتواند تأثیرات گستردهای در سطح جهانی داشته باشد. این تصورات به نوعی باورهای عمومی در مورد قدرت نفوذ یهودیان در سیاستهای بینالمللی و جنگ را تقویت کرد.
از سوی دیگر، نیروهای درون دولت بریتانیا نظیر لرد لوتر و فیتز موریس باور داشتند که نفوذ جهانی یهودیان میتواند به بریتانیا در پیروزی در جنگ کمک کند. این باورها که بعضاً بر پایه تصورات اغراقآمیز بودند، به صدور اعلامیهای منجر شد که پیامدهای عظیمی برای خاورمیانه و جامعه بینالمللی داشت.
اعلامیه بالفور به سرعت به موضوعی حساس در سیاستهای جهانی تبدیل شد. این سند، پایه و اساس تصمیمات بعدی بریتانیا در قبال قیمومیت فلسطین و درگیریهای آتی میان جوامع عربی و یهودی را فراهم کرد. تأثیرات این اعلامیه تا دههها بعد در سیاستهای خاورمیانه و حتی در سطح جهانی مشهود بود.
این مرور، زوایای کمتر دیدهشده اعلامیه بالفور و تناقضات ایدئولوژیکی و تاریخی آن را برجسته میکند که همچنان مورد توجه پژوهشگران و سیاستمداران است.
اعلامیه بالفور بلافاصله پس از صدور، واکنشهای متفاوتی در پی داشت. برای یهودیان صهیونیست، این اعلامیه نقطهای حیاتی و امیدبخش بود که تأسیس دولت یهودی را در آینده نزدیک ممکن میساخت. اما برای جمعیت عربی ساکن فلسطین، این سند نوعی تهدید به شمار میرفت که منافع و حقوق آنها را نادیده میگرفت.
با پایان جنگ جهانی اول و برقراری قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، اعلامیه بالفور به مبنای سیاستهای استعماری بریتانیا در منطقه تبدیل شد. تنشها میان جمعیت عربی و یهودی به مرور افزایش یافت و درگیریهای متعددی میان این دو گروه رخ داد که پایهگذار منازعات آینده شد.
در سطح بینالمللی نیز اعلامیه بالفور بازتابهای گستردهای داشت. این سند به بخشی از مباحثات گستردهتر درباره حقوق ملتها و تعهدات قدرتهای استعماری تبدیل شد. همچنین، به لحاظ ایدئولوژیکی، زمینهساز رشد باورها و اختلافات مذهبی و سیاسی شد که به شکلگیری مناقشات در طول قرن بیستم کمک کرد.
اعلامیه بالفور نه تنها سندی تاریخی است که به تشکیل دولت اسرائیل منجر شد، بلکه نقطه شروع منازعات و چالشهای پیچیدهای در خاورمیانه بود. این اعلامیه، با وجود آنکه در ابتدا به عنوان یک گام دیپلماتیک در جنگ جهانی اول صادر شد، پیامدهایش فراتر از آن به سیاستهای جهانی و منطقهای دامن زد. شناخت دقیقتر پیشزمینهها و انگیزههای صدور این اعلامیه و بررسی پیامدهای آن میتواند به درک بهتر از تحولات تاریخی و سیاسی منطقه کمک کند و فهم عمیقتری از منازعات جاری در خاورمیانه ارائه دهد.