گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: تحولات اخیر در سوریه بهویژه در سالهای پس از آغاز بحران، نه تنها بهعنوان یک جنگ داخلی میان دولت سوریه و گروههای مخالف شناخته میشود، بلکه به یک میدان نبرد پیچیده بین بازیگران بینالمللی تبدیل شده است. این جنگ بهطور خاص به دلیل دخالتهای گسترده قدرتهای خارجی مانند آمریکا، اسرائیل و ترکیه، به علاوه حمایتهای ایران و روسیه از دولت سوریه، ابعاد جدیدی پیدا کرده است. هر یک از این بازیگران با اهداف خاص خود در تلاشند تا نفوذ خود را در منطقه افزایش دهند و معادلات ژئوپلیتیکی را به نفع خود تغییر دهند.
این گفتگوی تفصیلی که برگرفته از مصاحبه با سرلشکر محمد عباس، کارشناس مسائل نظامی از سوریه است، به بررسی ابعاد مختلف این جنگ و تلاشهای منطقهای و بینالمللی در راستای تحقق پروژههای مختلف میپردازد. در این گفتوگو، سرلشکر عباس به تحلیل وضعیت کنونی سوریه و تأثیرات آن بر امنیت منطقهای و جهانی پرداخته است.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما تحولات اخیر در سوریه چگونه ارزیابی میشود و آیا این تحولات به شکلی واکنش طبیعی به برخی از اقدامات بینالمللی است؟
سرلشکر محمد عباس: بله، میتوان این تحولات را بهعنوان یک واکنش طبیعی به مجموعهای از رویدادها در منطقه تحلیل کرد. نخست، واکنش طبیعی به عملیات «طوفان الاقصی» است که در واقع نشاندهنده شکست دشمن در جنوب لبنان و قدرت فزاینده مقاومت است. این یک روند طبیعی است که در جهت تثبیت معادلات بازدارندگی مقاومت در منطقه پیش میرود. علاوه بر این، یکی دیگر از عواملی که نقش مهمی در تحولات سوریه دارد، تلاشهای اسرائیل، آمریکا و ترکیه برای تجزیه و نابودی سوریه است. این پروژهها از سال ۲۰۱۱ آغاز شد و هنوز هم از طریق استفاده از گروههای مسلح تروریستی تحت عنوان «مخالفین» ادامه دارد.
خبرگزاری دانشجو: در این راستا، شما به دستهبندی «مخالفین سوری» اشاره کردید. میتوانید توضیح دهید که تفاوت بین مخالفین واقعی سوری و گروههای تروریستی که تحت این عنوان فعالیت میکنند، چیست؟
سرلشکر محمد عباس: بله، باید تفاوتهای مهمی قائل شویم. مخالفین واقعی کسانی هستند که از مسیرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی به نقد و مخالفت با وضعیت موجود پرداخته و در این راه از ابزارهای مسالمتآمیز استفاده میکنند. این گروهها ممکن است پروژههای ملی داشته باشند و برای تغییرات داخلی در کشور تلاش کنند، اما هیچگاه به سلاح متوسل نمیشوند و هیچ پروژهای برای حمله به کشور خود ندارند. در مقابل، آنچه ما به عنوان «مخالفین سوری» میشناسیم، گروههایی هستند که به هیچ عنوان به سوریه تعلق نداشته و به اهداف بیگانه و تروریستی پرداختهاند. این گروهها از کشورهای مختلف جهان تشکیل شدهاند و در واقع نه تنها به سوریه، بلکه به هیچ کشور خاصی تعلق ندارند.
خبرگزاری دانشجو: در ادامه، به نظر شما اسرائیل در تحولات سوریه چه نقشی ایفا میکند؟
سرلشکر محمد عباس: اسرائیل به دنبال دستیابی به اهداف خاصی در سوریه است که در واقع بهطور مستقیم با نابودی محور مقاومت و قطع پشتیبانیهای لوجستیکی از حزبالله در ارتباط است. اسرائیل بهویژه نگران است که اگر حزبالله شکست نخورد، یا مقاومت در غزه پایدار بماند، معادلات بازدارندگی در منطقه تقویت شود. اسرائیل و آمریکا به طور کلی در تلاشند تا حضور ایران در سوریه و همچنین هرگونه حضور مقاومتی در این کشور را از بین ببرند. بهانه اسرائیل برای این اقدامات، قطع مسیرهای تأمین مهمات و پشتیبانی لوجستیکی حزبالله است. در حقیقت، تجاوز به سوریه یک پروژه مشترک آمریکایی-اسرائیلی است که به دنبال تسلط بر منطقه است و این تنها مختص به سوریه نیست بلکه هدف آن از بین بردن قدرت و ثبات در کل محور مقاومت است.
خبرگزاری دانشجو: با توجه به وضعیت کنونی، چه نقش و جایگاهی برای ترکیه در این تحولات قائل هستید؟
سرلشکر محمد عباس: ترکیه در این پروژهها نقش خاصی دارد و در واقع اردوغان در حال پیشبرد پروژهای استراتژیک برای ایجاد یک کیان جدید با مفهوم «اسلام معتدل و محافظهکار» در منطقه است. این پروژهها بهطور مستقیم با مفاهیمی چون «خاورمیانه جدید» و «صلح ابراهیمی» که توسط اسرائیل و آمریکا مطرح شده، همراستا هستند. اردوغان بهویژه از طریق تثبیت حضور خود در مناطقی مانند حلب و ادلب، سعی دارد نفوذ ترکیه را در سوریه گسترش دهد. او بهطور خاص به دنبال پیشبرد پروژهای است که در آن ترکیه به ابزاری برای آمریکا در منطقه تبدیل شود. در حقیقت، پروژه ترکیه دقیقاً با پروژههای آمریکا و اسرائیل همراستا است و در حال حاضر، اردوغان موفق شده است تا نقشه خود را بهطور مؤثر پیش ببرد.
خبرگزاری دانشجو: شما از حمایت ترکیه از گروههای مسلح در سوریه صحبت کردید. میتوانید جزئیات بیشتری در این باره بیان کنید؟
سرلشکر محمد عباس: بله، ترکیه به طور مستمر از گروههای مسلحی همچون جبهه النصره، ارتش ملی سوریه، حراس الدین و جبهه تحریر الشام حمایت لوجستیکی گستردهای انجام داده است. این گروهها با نامهای مختلف و تحت عناوین گوناگون فعالیت میکنند، اما در اصل همگی وابسته به ترکیه، افراطیگری و تروریسم هستند. این گروهها بهطور مستقیم از حمایت تسلیحاتی ترکیه بهرهمند میشوند و ترکیه از طریق تسهیل عبور مهمات و تسلیحات از مناطق مختلف به این گروهها کمک میکند. در نتیجه، این گروهها توانستهاند در مناطق مختلف سوریه، به ویژه در ادلب و حلب، به پیشرویهای چشمگیری دست یابند.
خبرگزاری دانشجو: به نظر شما، آیا ممکن است اسرائیل و ترکیه در این روند همکاریهایی داشته باشند؟
سرلشکر محمد عباس: بله، همکاریهای بین اسرائیل و ترکیه در این زمینه محتمل است. ما شاهد حملات هوایی و موشکی اسرائیل به مناطقی هستیم که گروههای تروریستی در آن مستقر هستند. به طور خاص، در منطقه شرقی سوریه که هممرز با ادلب و حلب است، حملات اسرائیلیها به نیروهای سوری انجام شده است. این حملات بهویژه در مناطقی بوده که گروههای مسلح در آنها مستقر بودند. اگر بخواهیم به واقعیت نگاه کنیم، این هماهنگیها ممکن است از طریق اطلاعات مشترک میان اسرائیل، ترکیه و حتی CIA صورت گرفته باشد. در حقیقت، این حملات به نوعی از طریق همکاریهای پیچیده بین این بازیگران منطقهای انجام میشود که به گسترش تروریسم و بیثباتی در سوریه دامن میزنند.
خبرگزاری دانشجو: با توجه به وضعیت کنونی، چه پیشبینیهایی در مورد آینده سوریه دارید؟
سرلشکر محمد عباس: پیشبینی من این است که آینده سوریه بستگی به قدرت مقاومت و حمایتهایی است که میتواند در داخل و خارج از کشور جلب کند. اگر سوریه بتواند از این بحرانها عبور کند و همپیمانان خود را در راستای تقویت محور مقاومت متحد کند، قادر خواهد بود در برابر فشارهای خارجی مقاومت کند. اما نکته مهم این است که جنگ در سوریه تنها جنگی برای کنترل مرزها یا منابع نیست. این جنگی است که بر سر معادلات ژئوپلیتیکی و استراتژیک در سطح جهانی، به ویژه در برابر سیاستهای آمریکا و اسرائیل، در جریان است. در واقع، این نبرد به جنگی علیه تمامیتخواهی و تروریسم تبدیل شده است که نه تنها در سوریه بلکه در کل منطقه تأثیرات عمیقی خواهد داشت.
خبرگزاری دانشجو: در پایان، آیا نکته دیگری باقی مانده که بخواهید بیان کنید؟
سرلشکر محمد عباس: بله، باید تأکید کنم که آنچه در سوریه در حال رخ دادن است، تنها یک تجاوز جغرافیایی به سوریه یا ایران نیست. این یک حمله به کل محور مقاومت است، به کل کشورهای بریکس و سازمان شانگهای، به تمامی سیستمهای ارزشی که با تروریسم آمریکایی مخالف هستند. جنگ سوریه یک جنگ جهانی و فرهنگی است که سرنوشت منطقه را برای سالها تعیین خواهد کرد. این نبرد نه تنها بر سر منابع و مرزها، بلکه بر سر اصول و ارزشهای بنیادین است که برای مقابله با سیاستهای استعماری و تروریسم جهانی شکل گرفته است.