ترامپ و آنارشیسم؛ تاجری که با نظم سیاسی دشمنی دارد!

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ ترامپ خود را بهعنوان شخصیتی قدرتمند میشناسد، به همین دلیل جذب شخصیتهای قدرتمندی مانند شی جینپینگ و پوتین میشود. اما او با آنها تفاوت دارد. آنها در نهادهای حاکمیتی پرورش یافتهاند، در حالی که ترامپ از بیرون آنها آمده است؛ آنها مردان حکومتاند و او مردی از دنیای تجارت است، آنها به هرم سازمانی اعتقاد دارند و او به آنارشیسم باور دارد. آنها کم حرف میزنند و او هیچگاه از حرف زدن بازنمیایستد، آنها آرام و محتاط هستند و او انبوهی از احساسات انفجاری است، آنها منظم و به سنتهای دولتی و توانایی آنها در پیشبرد برنامههایشان اعتقاد دارند و او فردی است که به طور غیرمنتظره و فردی عمل میکند حتی برای اعضای دولت خود. آنها بهطور استراتژیک و با اهداف واضح فکر میکنند.
اما ترامپ برای تحلیلگران دشوار است که بفهمند او دقیقاً چه میخواهد و چه اعتقادی دارد. او گاهی سخنان متناقض میزند، از مداخله در امور جهانی اجتناب میکند و همزمان برای حفاظت از تجارت جهانی به حمله به انصارالله میپردازد. او متحدان را سرزنش میکند و سپس از آنها تعریف میکند، با دشمنان صلح میکند و تهدیدشان میکند. او زلنسکی را در کاخ سفید مورد انتقاد قرار میدهد و در واتیکان از او تمجید میکند. امروز از پوتین تعریف میکند و فردا از او انتقاد میکند. پیگیری سخنان ترامپ گیجکننده است و به اشتباهاتی در استنتاج عقاید او منجر میشود، زیرا او چیزهایی میگوید که واقعاً منظور ندارد و پروژهای واقعی برای اجرا ندارد. مانند پروژه ریویرا خاور میانه!
ترامپ؛ تشنه توجه و احترام
مهمترین احساسی که ترامپ را به حرکت درمیآورد، احترام است. ترامپ به دنبال احترام و به رسمیت شناخته شدن به عنوان رئیسجمهور قدرتمند ایالات متحده است، و این احساسی است که بسیاری از رهبران موفق شدهاند با نوازش آن، دوستی او را جلب کنند و رابطه خود را با او مستحکم کنند. این کاری است که نخستوزیر بریتانیا، استارمر، انجام داد که عمداً دعوت ملکه چارلز را به ترامپ در حضور دوربینها نشان داد. احترام بزرگی که میلیونها نفر آن را دیدند. صورت ترامپ برای این دعوت شاد شد و آن را با قدردانی پذیرفت. این همان کاری است که پوتین انجام داد وقتی به نماینده خود، استیو ویتکاف، نقاشیای از تلاش برای ترور را هدیه داد. ترامپ به دنبال احترام است، چون احساس میکند از سوی نخبگان آمریکا احترام کافی دریافت نکرده است. او از نخستین روز ریاستجمهوری بهطور آشکار از سوی نهادهای دولتی یا همان «دولت عمیق» رد شد و وارد درگیری شدیدی با آنها شد که هدفش سرنگونی او بود. بنابراین، او تصمیم گرفت در دوره دوم خود، این نهادها را از هم بپاشد. رسانهها برای او دشمن مردم هستند و نهادهای آموزشی و دانشگاهی دانشجویان را به ایدئولوژی چپگرا و «بیداری» آلوده میکنند. ترامپ معتقد است که این نهادها فرسوده شدهاند و مردانی مانند ایلان ماسک را از بیرون این نهادها برای اصلاح آنها آورده است.
رئیس جمهور بیثبات با رویکردهای متناقض
سیاستهای ترامپ به شدت متناقض و بیثبات هستند. او همزمان از مداخله در امور جهانی اجتناب میکند و در عین حال حملات و تهدیدات به دشمنان و متحدان را نیز در دستور کار دارد. ترامپ از مداخله در مسائل جهانی میگریزد، اما در عین حال به انصارالله حمله کرده و برای حفاظت از تجارت جهانی مداخله میکند. این تناقضها به راحتی نشان میدهد که ترامپ برای تحلیلگران و حتی برای خود آمریکاییها، شخصیتی پیچیده و غیرقابل پیشبینی است.
برای ترامپ، مهمترین اولویت پایگاه رایدهندگان محافظهکار است. تمامی اقدامات و سخنان او بهطور خاص برای راضی نگه داشتن این پایگاه است. ترامپ بهطور مداوم در سیاستهای خود به مسائلی مانند دیوار مرزی، مهاجرت، اقتصاد و مشکلات مرتبط با چین اشاره میکند. این مسائل بهطور مستقیم به پایگاه اجتماعی او مرتبط هستند. به نظر میرسد که او بیشتر از هر چیزی نگران رضایت این گروه از مردم است و در این راه، حتی گاهی بهطور غیرصادقانه و بر اساس منافع آنها عمل میکند.
ترامپ و سیاست خارجی: چالش با سیستم جهانی و نفی جهانیسازی
ترامپ بهطور کلی با سیاستهای جهانیسازی مخالف است وتوهم دارد که آمریکا در طول دههها مورد سرقت و غارت قرار گرفته است. او به سیاستهای محافظهکارانه اعتقاد دارد و معتقد است که زمان آن رسیده که آمریکا از نظم لیبرالی که در دههها گذشته شکل گرفته، خارج شود. این رویکرد ترامپ در سیاست خارجی نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر ژئوپولتیکی نیز تأثیرات منفی خواهد داشت. او نه تنها به دنبال حفظ موقعیت آمریکا در سطح جهانی نیست، بلکه در بسیاری از موارد سعی دارد نظم جهانی را به چالش بکشد.
تاجری که در دنیای سیاست سردرگم است
ترامپ، که از ابتدا سیستم سیاسی ایالات متحده را به چالش کشید، اکنون بهدنبال تغییرات عمده در سیاستهای داخلی و خارجی کشور است. او با رویکردی پوپولیستی و بهدور از ثبات، تلاش دارد تا نظام جهانی و داخلی آمریکا را تغییر دهد. اما سیاستهای او، بهویژه در حوزه خارجی، میتواند بهطور خطرناکی موقعیت آمریکا در سطح جهانی را تضعیف کند. ترامپ نه تنها بر اساس یک رویکرد مشخص عمل نمیکند، بلکه با تصمیمات غیرقابل پیشبینی خود به شکافهای داخلی و جهانی میافزاید. بسیاری از منتقدان بر این باورند ترامپ با سیساتهای خود به زودی آمریکا را افول میبرد.