آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۹۲۴۷۵
یادداشت|

خبرنگاری روایت حقیقت با دستان خالی؛ حرفه‌ای با مشقت فراوان و درآمد ناچیز

۱۷ مرداد روز خبرنگار است روز کسانی که بی‌صدا فریاد می‌زنند، بی‌دوربین دیده می‌شوند و در خط مقدم آگاهی، جان، آبرو و آرامش خود را فدای مردم می‌کنند.
شراره کهنسال

خبرنگاری روایت حقیقت با دستان خالی؛ حرفه‌ای با مشقت فراوان و درآمد ناچیز

به گزارش خبرنگار گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، هر سال که ۱۷ مرداد از راه می‌رسد، نام و یاد خبرنگار شهید محمود صارمی دوباره در رسانه‌ها زنده می‌شود کسی که در راه آگاهی جان داد تا جامعه چشمش را به واقعیت‌ها باز نگه دارد، اما نام او تنها یکی از هزاران صدایی‌ است که در سکوت خاموش شده؛ خبرنگارانی که بار مسئولیت سنگین خبر را بر دوش دارند، اما خودشان، در دل تاریکی‌ها، گم شده‌اند.

خبرنگاری، حرفه‌ای که با عشق آغاز می‌شود و با رنج ادامه می‌یابد.

این حرفه را نه به خاطر درآمدش می‌پذیری، نه به‌خاطر امنیت شغلی‌اش، بلکه به‌خاطر عشقی است که در جانت شعله می‌کشد؛ عشقی به آگاهی، به حقیقت، به مردم.

اگر خبرنگاری را فقط از بیرون ببینی، شاید گمان کنی با شغل جذابی طرفی. رفت‌وآمد در نشست‌های خبری، حضور در موقعیت‌های خاص، گفت‌وگو با چهره‌های مشهور و دسترسی به اخبار دست‌اول، اما کافی‌ست کمی از این پوسته‌ی پر زرق و برق فاصله بگیری تا واقعیت تلخ را ببینی که شاید باورش ممکن نباشد.

بیشتر خبرنگاران در رسانه‌های محلی و حتی بعضاً در رسانه‌های ملی با حقوقی کمتر از حداقل دستمزد کارگری کار می‌کنند.

برخی خبرنگاران آزاد حتی هیچ قراردادی ندارند و اگر هم داشته باشند، با مبالغی اندک که گاهی چند ماه یک‌بار پرداخت می‌شود.

در بسیاری از موارد، خبرنگارانی که ساعت‌ها وقت صرف تهیه، تدوین و ویرایش یک گزارش یا خبر می‌کنند، در پایان، دستمزدشان از هزینه رفت‌وآمد همان گزارش کمتر است، این در حالی است که مطالب آن‌ها ده‌ها هزار بار بازدید می‌گیرد و بازخوردهای اجتماعی گسترده‌ای ایجاد می‌کند.

نداشتن بیمه/ نداشتن امنیت

بسیاری از خبرنگاران در ایران نه بیمه دارند، نه امنیت شغلی. کافی است یک گزارش به مذاق مسئولی خوش نیاید تا مسیر حرفه‌ای یک خبرنگار متوقف شود.

خبرنگاری حرفه‌ای است که با جان سر و کار دارد، گزارش‌هایی که باید از مناطق حادثه‌دیده، اعتراضات، یا شرایط بحرانی منتشر شود، خبرنگار را به دل خطر می‌فرستد، آن هم بدون تجهیزات، بدون بیمه حوادث، بدون حتی یک تضمین که اگر اتفاقی افتاد، کسی پشت او باشد.

خبرنگارشب ندارد، روز ندارد، تعطیلی ندارد، گوشی‌اش همیشه روشن است، چون ممکن است نیمه‌شب، خبری فوریتی منتشر شود که باید آن را پوشش دهد. روز تعطیل برای خبرنگار یعنی رفتن به نشست خبری یا پوشش یک راهپیمایی یا مراسم رسمی.

خیلی از خبرنگاران، روزها در میدان هستند، شب‌ها پشت میز تحریر، از صبح تا شب در جلسات و برنامه‌ها، و شب‌ها تا نیمه‌های شب درگیر تایپ و ارسال خبر وخستگی‌شان دیده نمی‌شود چون آن‌ها خودشان دیده نمی‌شوند.

خبرنگاری روایت حقیقت با دستان خالی، حرفه‌ای با مشقت فراوان و درآمد ناچیز

فشار روانی و برخوردهای غیرحرفه‌ای

یکی دیگر از جنبه‌های سخت این شغل، فشار روانی دائمی و نبود فضای امن شغلی است. خبرنگاران نه‌تنها باید مراقب صحت اطلاعات و حفظ اعتبار رسانه باشند، بلکه با هر گزارش، ممکن است زیر تیغ تهدید، تخریب یا حتی پیگرد قرار گیرند. 

بسیاری از خبرنگاران به خاطر انتقاد از یک مسئول یا افشای تخلف، با برخورد قضایی یا محدودیت‌های شدید مواجه می‌شوند. شکایت، احضار، حذف گزارش، یا حتی قطع همکاری با رسانه، بخشی از این فشارهاست، در حالی‌که انتظار می‌رود خبرنگار، آینه شفاف جامعه باشد اغلب مجبور است خود را سانسور کند تا بماند.

زنان خبرنگار دو برابر بیشتر رنج می‌برند؛ هم به‌خاطر سختی‌های عمومی شغل خبرنگاری، و هم به‌خاطر تبعیض‌های جنسیتی، بسیاری از آنان در مأموریت‌های میدانی نادیده گرفته می‌شوند، دستمزدهای پایین‌تری دریافت می‌کنند و در محیط‌های کاری سنتی، کمتر فرصت رشد دارند.

با تمام این سختی‌ها، خبرنگاران می‌مانند، می‌نویسند، ضبط می‌کنند، تدوین می‌کنند، چون عاشق‌اند. تنها چیزی که خبرنگار را سر پا نگه می‌دارد، نه حقوقش است، نه موقعیت اجتماعی‌اش، بلکه عشق به حقیقت، مردم و تأثیر اجتماعی کارش است.

آن‌ها باور دارند که نوشتن، تصویر کردن، و روایت کردن، جهان را تغییر می‌دهد  و حتی اگر نتوانند بلافاصله اثر کارشان را ببینند، در دل‌شان روشن است که دارند برای چیزی بزرگ‌تر از خودشان می‌جنگند. 

روز خبرنگار باید فرصتی باشد نه فقط برای تبریک، بلکه برای تأمل

آیا زمان آن نرسیده که وضعیت حقوقی و شغلی خبرنگاران، به‌ویژه در رسانه‌های محلی، بهبود یابد؟

آیا خبرنگاری که جان، وقت، و آرامش خود را فدای جامعه می‌کند، نباید از حداقل‌های معیشتی و امنیتی برخوردار باشد؟

رسانه بدون خبرنگار معنایی ندارد و خبرنگار بدون امنیت و معیشت، فقط یک مشعل‌دار خاموش است.

۱۷ مرداد فقط یک روز نیست؛ نماد یک رسالت است و رسالتی که با قلم، دوربین و صدا انجام می‌شود، اما با قلب، جان و وجدان ادامه پیدا می‌کند.

ای‌کاش تبریک‌های رسمی و یادبودهای یک‌روزه، جایشان را به برنامه‌های حمایتی، بیمه‌ای، حقوقی و صنفی برای خبرنگاران بدهند.

ای‌کاش در سال آینده خبرنگاران فقط راوی سختی‌های مردم نباشند، بلکه شاهد بهبود وضعیت خود نیز باشند.

یادداشت: شراره کهنسال

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار