
تلاش آمریکا برای پایان جنگ غزه / حفظ چهره نتانیاهو یا بازسازی اعتبار از دسترفته؟

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، موقعیت کنونی ایالات متحده در تلاش برای پایان دادن به جنگ، بر پایه توافقنامهای است که هم وجهه متحد اسرائیلیاش، بنیامین نتانیاهو، را حفظ کند و هم منافع استراتژیک آسیبدیده خود را بازسازی نماید.
ورود جنگ اسرائیل علیه غزه به مرحلهای حساس و تعیینکننده
جنگ اسرائیل علیه غزه وارد مرحلهای حساس شده است؛ نه فقط به دلیل هزینههای سنگینی که از خطوط قرمز عبور کرده، بلکه بهخاطر معادلهای حیاتی که پس از نزدیک به دو سال دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
اختلاف فزاینده میان واشنگتن و تلآویو بر سر آینده جنگ
اختلاف میان دو متحد یعنی آمریکا و اسرائیل در ارزیابی وضعیت کنونی جنگ و آینده آن، افزایش یافته است. رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، خواهان پایان سریع جنگ با هر روش ممکن است؛ زیرا حفظ توازن سیاسی، ژئواستراتژیک و منافع ایالات متحده در منطقه برای او اهمیت فراوانی دارد. در مقابل، نتانیاهو بر تداوم جنگ اصرار دارد تا تصویری از پیروزی ارائه دهد؛ پیروزیای که برای بقای سیاسیاش ضروری میداند.
تحلیل وضعیت جنگ در غزه
وضعیت فعلی جنگ نشان میدهد که مسیر سیاسی و مذاکراتی به بنبست رسیده است. ترامپ که خواهان پایان جنگ چه از طریق توافق و چه با اعمال زور است، از نتانیاهو خواسته در کوتاهترین زمان ممکن این مسئله را حل کند. اما نتانیاهو با هدف دستیابی به تصویری از پیروزی بر حماس و مقاومت، خواهان ادامه جنگ است؛ امری که نیازمند فشارهای نظامی بیشتر است؛ فشارهایی که نه تنها تاکنون اهداف اسرائیل را محقق نکردهاند، بلکه به استفاده از گزینههایی همچون محاصره غذایی و کشتار غیرنظامیان برای تحت فشار قرار دادن مقاومت فلسطینی منجر شدهاند.
نتایج فشارهای نظامی و پیامدهای سیاسی آن برای آمریکا
این اقدامات در ماههای اخیر نه تنها موفقیتی در پی نداشته، بلکه برای ترامپ از نظر مالی و سیاسی هزینهزا بودهاند. به همین دلیل، او اکنون به دنبال گزینهای قاطع است. اما این راهحل ساده نیست، چرا که در برخی محافل سخن از خلع سلاح مقاومت در برابر یک توافق جامع مطرح شده است.
استراتژی ترامپ و ناکارآمدی رویکرد نظامی
استراتژی ترامپ در حمایت از اسرائیل بر پایه فشار نظامی بنا شده بود، اما این رویکرد دیگر کارآمد نیست. ادامه جنگ با این شیوه با مشکلات متعددی همراه است، از جمله هزینههای سنگین نظامی در شرایط رکود اقتصادی جهانی و تلاشها برای کاهش مخارج دفاعی. علاوه بر این، موج همبستگی جهانی با غزه، بهویژه در میان نسل جوان دانشگاهی در آمریکا و اروپا در حال گسترش است. از دیگر عوامل مهم، کاهش اعتبار دیپلماتیک ایالات متحده است که در نتیجه حمایت بیقید و شرط از اسرائیل، توانایی این کشور در رهبری ائتلافهای جهانی یا ایفای نقش میانجی در سایر بحرانها را کاهش داده است.
فشار برای پایان جنگ؛ تقابل تاکتیکی آمریکا و اسرائیل
در نتیجه، آمریکا بهسوی توافقی حرکت میکند که هم وجهه نتانیاهو را حفظ کند و هم منافع استراتژیکش را تأمین نماید. با این حال، این مسیر با مقاومت تلآویو روبهرو است. نتانیاهو همچنان به دنبال ادامه جنگ است تا از آن بهعنوان ابزاری برای دستیابی به پیروزی سیاسی و بازگرداندن ثبات در داخل اسرائیل استفاده کند.
بررسی محاسبات سیاسی نتانیاهو و راهبردهای دوگانه او
محاسبات نتانیاهو که بارها اهداف جنگ را در رسانهها تکرار کرده و آن را ابزار بقای سیاسی خود قرار داده، بسیار پیچیده است. این جنگ نه فقط با حماس و گروههای مقاومت، بلکه با زمان، افکار عمومی داخلی اسرائیل و مخالفان سیاسی او نیز در جریان است. نتانیاهو آگاه است که پایان جنگ بدون تحقق اهدافش میتواند به فروپاشی ائتلاف حاکم و پایان دوران سیاسیاش منجر شود. به همین دلیل، او از استراتژیای دوگانه بهره میبرد: نخست، فشار نظامی برای فرسایش مقاومت و ساختن تصویری از برتری اسرائیل؛ و دوم، فشارهای اقتصادی و اجتماعی از طریق سیاستهای محاصره و گرسنگی برای تضعیف پایگاه مردمی مقاومت و تغییر نگرش و رفتار آنان.
شکاف در سیاست آمریکا و اسرائیل؛ تعارض منافع در سطح استراتژیک
با وجود افزایش فشارهای واشنگتن، شکاف استراتژیک و تضاد منافع میان ایالات متحده و اسرائیل به نقطهای عمیق رسیده است. آمریکا دیگر ادامه جنگ را عامل ثبات منطقهای نمیداند، بلکه آن را تهدیدی برای افزایش تنشها و انزوای بیشتر اسرائیل میبیند. در مقابل، نتانیاهو از عقبنشینی در برابر آمریکا واهمه دارد، زیرا آن را مترادف با شکست سیاسی خود میداند.
فرصت مقاومت فلسطینی برای بهرهبرداری از اختلافات آمریکا و اسرائیل
با وجود فشارهای گسترده نظامی و انسانی بر غزه، توجه به این اختلافات میتواند فرصتی راهبردی برای فلسطینیها ایجاد کند. پرسش کلیدی این است که آیا مقاومت فلسطینی میتواند از این شکافهای سیاسی و سردرگمی اسرائیل بهره ببرد و آن را به فرصتی برای تغییر قواعد بازی تبدیل کند؟
در نهایت، اگرچه فشارهای بینالمللی برای راهحل سیاسی در حال افزایش است، توانایی مقاومت فلسطینی در درک و بهرهبرداری از این شرایط، میتواند یک فرصت تاریخی برای بازسازی موقعیت سیاسی فلسطینیها باشد. بهرهگیری هوشمندانه از این وضعیت میتواند گامی مهم در جهت ایجاد شرایطی تازه و متفاوت برای مردم فلسطین باشد؛ چرا که پیروزی واقعی زمانی حاصل میشود که بتوان از فضای موجود به سود خود استفاده کرد.